گوناگون

استفاده از تولیدات خانگی در مهمانی‌های روزمره؟

بین اقتصاد خانواده و زنان، چه ارتباطی می توان برقرار کرد؟ مادران در اقتصاد خانواده، چه نقشی می توانند داشته باشند؟ اگر نقش خود را خوب ایفا کنند، در اقتصاد خانواده شاهد چه تغییراتی خواهیم بود؟ برای رسیدن به سئوالات بالا و سوالاتی از این دست به سراغ دکتر تهمینه دانیالی، عضو هیئت علمی دانشگاه و دکترای برنامه‌ریزی رفاه و توسعه روستایی رفتیم و ایشان رد پای پر رنگ زنان در اقتصاد خانواده و جامعه را برایمان روشن ساختند.

  • با توجه به تحریم‌های پیش رو و بحث اقتصاد مقاومتی که اخیرا در کشور مطرح شده، شما به عنوان متخصص حوزه اقتصاد، تا چه اندازه به نقش‌آفرینی زنان جامعه در عرصه‌های تولید و مصرف در نهاد خانواده و جامعه اعتقاد دارید؟

وقتی صحبت از اقتصاد می‌کنیم، باید معنای لغوی آن را در ابتدا بدانیم. اقتصاد از ریشه ٔ قصد، به معنای استقامت در راه، حفظ و اعتدال و مقابله با کژی و انحراف است. از طرفی اقتصاد به معنای بیشترین بهره‌برداری از حداقل امکانات که در واقع‌‌ همان مدیریت مصرف، تولید و توزیع است می‌باشد.

وقتی صحبت از اقتصاد مقاومتی می‌شود، منظور نظام اقتصادی‌ای است که هماهنگ با همه سیاست‌های کلان سیاسی، اقتصادی و امنیتی نظام اسلامی ماست که برای مقاومت در برابر اقدامات تخریبی شکل گرفته تا بتوانند با ضربات اقتصادی‌ای که تحریم‌ها از آن نشأت می‌گیرد و توطئه‌های اقتصادی که باعث می‌شود پیشرفت کشور دچار مشکل شود، مقابله کند. یکی از تاکیداتی که مقام معظم رهبری داشتند، بحث اقتصاد مقاومتی است که ۶ رکن دارد، ایشان دو بحثی که شما در سئوالتان مطرح کردید، یعنی تولید و مصرف، را مورد توجه قرار می‌دهند. وقتی صحبت از اقتصاد مقاومتی می‌شود، اقتصادی پویا و متحرک مد نظر است که مخالف اقتصاد منفعل است و در این‌جا نقش زنان بسیار حساس است.

  • به طور دقیق تر توضیح می دهید که چرا نقش زنان در حوزه مهم است؟

فعالیت اقتصادی و اشتغال زنان هم بسیار مهم است، اما آن‌چه برایمان مهم‌تر است، جایگاه زن به عنوان مدیر اقتصاد خانواده و فعالیت و حمایت از تولید ملی در عرصه اقتصاد مقاومتی است. امام (ره) اقتصاد را یک ابزار می‌دانست و به اشتغال بانوان در کنار آقایان تاکید داشت و می‌فرمود: «ما مفتخریم که زنان در صحنه‌های اقتصادی، فرهنگی و نظامی هم‌دوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و اهداف قرآن کریم فعالیت می‌کنند.»

ما در هزاره سوم توسعه هستیم. اشتغال زنان در جریان توسعه، امری اجتناب‌ناپذیر و از نگاه من ضروری است. ولی این ضرورت باعث شده که زنان ما چند وجهه کار کنند، یعنی هم مدیریت اقتصاد خانوار را دارند، هم شغلی که در جامعه بر عهده دارند و هم تربیت فرزندان به عنوان آینده‌سازان جامعه.

  • نسبت زنان جامعه و تولید در جامعه ما را چطور تبیین می کنید؟

بحث تولید از یک جهت به تولید در بخش‌های خدمات، کشاورزی و صنعتی باز می‌گردد ولی لزوما تولید به این معنا نیست. بنابراین در ابتدا لازم است بحث تولید را در حوزه خانواده تعریف کنیم. از نگاه من، در حوزه کالایی که تولید و توسط مردم خریداری و در خانه مصرف می‌شود، باز نظر زن به عنوان مدیر خانواده باید تامین و شناسایی شود. زنان باید بدانند مصرف کالای داخلی باعث کاهش بیکاری، اشتغال‌زایی و مهم‌تر از همه پویایی اقتصادی می‌شود، چرا که اقتصاد مقاومتی، اقتصادی پویاست که خود همین اقتصاد پویا کمک می‌کند که چرخه تولید بچرخد.

با توجه به این‌که نزدیک به ۲۷ درصد جامعه ما، روستایی و ۶۳ درصد شهری‌اند، اگر جمعیت را ۷۵ میلیون محاسبه بکنیم، ۲۰ میلیون تقریبا در روستا‌ها زندگی می‌کنند که باز نیمی از آن را زنان روستایی تشکیل می‌دهند و بیش از یک سوم آن‌ها مستقیما در تولید کشاورزی دخالت دارند و بقیه در صنایع تبدیلی، دستی و تکمیلی فعالند و نقش مکمل در کنار همسرانشان دارند. زن روستایی به عنوان مدیر اقتصاد خانوار روستایی نقش پررنگ‌تری از خود مرد کشاورز دارد. زیرا اولا در کنار همسرش در تولید بخش کشاورزی و عرصه دامی و هم‌چنین عرصه‌های مختلف همراهی می‌کند و خودش نیز در خانواده به قناعت توجه کرده و سعی دارد الگوی مصرف مناسبی داشته باشد.

همین که زن روستایی در کنار همسرش به تولید کلان کمک می‌کند، خودش نیز با پرهیز از اسراف، به پایین آوردن هزینه‌ها کمک می‌کند، خود به خود به فرزندان آموزش می‌دهد و فرزندان نیز الگوی پدر و مادر را دنبال می‌کنند.

  • در حوزه مشاغل خانگی، نقش زنان را چطور می بینید؟

سیاست جمهوری اسلامی ایران در دهه گذشته در زمینه حمایت از مشاغل خانگی بسیار موثر بوده و من به مدت دو سالی که عضو شورای عالی اشتغال در کشور بودم، کاملا حس کردم که حمایت از مشاغل خانگی و ارزشگذاری برای کار خانه‌داری خودش بخشی از حمایت از تولید است. ما خیلی تلاش کردیم در آمارگیری سال ۹۰ ، خانه‌داری زنان به عنوان یک شغل را در حمایت از تولید تعریف کنیم و بالاخره متوجه شدیم که چه تعداد از زنان خانه‌دارند و فکر می‌کنم برای سال ۹۳ نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر از زنان خانه‌دار ما تحت پوشش بیمه قرار می‌گیرند. این یعنی این‌که هم در خانه حضور دارند و هم از حمایت‌های لازم برخوردار می‌شوند. اگر ۶۳ درصد از جامعه را جمعیت شهری تشکیل بدهند، نیمی از آن زنان هستند که دختران گروه اصلی هستند که با آموزش‌های لازم می‌توان آن‌ها را به عنوان فعال اقتصادی و اجتماعی تربیت کرد تا بستری برای مدیریت اقتصاد خانواده در آینده باشند.

در ۸ سال دفاع مقدس نیز، زنان ما این را نشان دادند که هم‌دوش مردان و از نگاه من با سخت‌کوشی، قناعت و حمایت از فرزندان برای حضور در عرصه‌های دفاع مقدس خود به خود نقش زنان را در عرصه اقتصادی پر رنگ کردند.

بحث اصلاح الگوی مصرف یکی از ارکان اساسی اقتصاد مقاومتی است. جایگزینی تولید داخلی به جای محصول خارجی. یعنی در واقع اگر خانواده به سمت مصرف کالای ایرانی با کیفیت مناسب برود، ما می‌توانیم این نکته مهم را به دختران و فرزندان خود نیز انتقال دهیم.

  • می‌دانید که قناعت می‌تواند توسط زن در خانواده نهادینه شود. از نظر شما چه راهکارهایی برای نهادینه کردن این صفت پسندیده توسط زنان وجود دارد؟

وقتی صحبت از قناعت می‌کنیم، یعنی می‌بینیم بعضی کالا‌ها در زندگی ما، بود و نبودشان تفاوتی ندارد و کالایی تجملاتی است و از طریق تبلیغات وارد کانون خانواده شده است. مثلا خانم می‌تواند در مهمانی‌هایش از همه چیزهایی که در خانه فراهم کرده، استفاده کند و از اسراف جلوگیری و به دیگران هم این را انتقال دهد که می‌توان به راحتی از همه تولیدات داخلی استفاده کرد. من تقریبا ۵۰ سال سن دارم و هنوز یادم هست که مادرم رب، ترشی و بسیاری اقلام را در خانه درست می‌کرد. زن روستایی اگر باغدار باشد، میوه‌های خوب را به بازار و میوه‌های پای درختی را برای مصارف خانگی و تهیه لواشک، ترشیجات و... جمع آوری می‌کند. گاهی که به شهرستان می‌رویم، می‌بینیم هر چه در سفره می‌گذارند، تولید خودشان است. برخی روستاییان حتی از پوست پرتغال و هندوانه هم اسفاده می‌کنند و ضایعات آن‌ها بسیار کم است.

ما در کشورمان ۲۲۵ هزار خانوار عشایری داریم که آن‌ها از همه قسمت‌های گوسفند استفاده کرده و حتی روده گوسفند را برای بستن چادرهای خود، مورد استفاده قرار می‌دهند. یعنی یک خانم روستایی و عشایری یاد گرفته یک تولیدکننده باشد.

در جامعه قدیم، تولید برای زنان یک هنر بود. من یادم هست لباس‌های زمستانی فرزندانم را تا ۷ سالگی خودم می‌بافتم، یا در گذشته سیسمونی بچه را خود مادران تهیه می‌کردند ولی الان هزینه سیسمونی بسیار سنگین است چون تمامش تولید بازار است.

  • نقش زنان را در حوزه مدیریت بودجه خانوار چطور می بینید؟

بحث مدیریت بودجه در خانوار بسیار مهم است. یعنی اگر یک خانم بتواند بودجه خانواده را مدیریت کند، خودش یک کار تولیدی‌ است!

  • چطور؟

تولید حتما این نیست که یک نفر روی تراکتور سوار باشد یا غیره، تولید شامل پس‌انداز کردن پول در خانه توسط زنان، مدیریت دارایی‌های خانواده با توجه به اولویت‌ها، استفاده بهینه از وسایل و پوشاک و لوازم شخصی، نظافت و نگهداری از وسائل، تولید مواد غذایی و البسه، جمع‌آوری و نگهداری از وسایل و وسایل خانه را سرمایه دانستن و بسیاری کارهای از این دست می‌شود که با کم‌هزینه‌ترین منابع مالی، بیشترین سود را خواهد داشت. برای مثال، خانم شاغل اگر فرض کنیم ۷۰۰ یا ۸۰۰ هزار تومان حقوق دریافت می‌کند، و از طرفی باید هزینه، رفت و آمد، غذا، البسه و.... را نیز محاسبه کند، شاید ۱۰۰ هزار تومان هم برایش باقی نماند. پس ترجیحا بهتر است در خانه بماند و هزینه‌های خانواده را مدیریت کند. از طرفی کار در بیرون به دلیل استرس و آلودگی‌ها باعث پیری زودرس زنان شده و وای به حال جامعه‌ای که زنانش که تاثیر زیادی بر نرخ زاد و ولد و افزایش میزان بهره‌وری عاطفی در خانواده دارند، دچار پیری زودرس شوند!

  • علاوه بر این‌که زنان، خود می‌توانند در تولید و مصرف خانوار موثر باشند، چه تاثیراتی را می‌توانند بر اعضای خانواده بگذارند و چقدر می‌توانند در انتقال فرهنگ اقتصاد مقاومتی در حوزه خانواده نقش آفرینی کنند؟

زن که وظیفه اصلی‌اش تربیت صحیح است باید فرزندانی به جامعه تحویل دهد که دغدغه کار داشته و به کار نگاه مثبت داشته باشند. با این‌که خانواده کوچک‌ترین نهاد اجتماعی است اما خودش بستر اصلی است، برای این‌که بتواند الگوساز برای نهاد بزرگ‌تر مثلا مدرسه، دانشگاه و جایگاه‌های بالا‌تر باشد و از طرفی وقتی صحبت از نقش زنان در تولید می‌کنیم، به نظر من شاید اولین نکته مباحث آموزشی است که زن به عنوان مادر، می‌تواند در آموزش به فرزندان نقش ایفا کند.

یکی از تاکیدات مقام معظم رهبری به اصلاح الگوی مصرف باز می‌گردد و این مساله پایه اولش به حمایت از تولید ملی بستگی دارد. وقتی ما زنان به این قائل هستیم که آنچه در خانه از آن استفاده می‌کنیم، همه تولیدات داخلی باشد، نشان می‌دهد جایگاه حمایت از تولید کالای ایرانی را حفظ کردیم. آموزش چهره به چهره مهم‌ترین آموزش در خانواده است. با رفتار می‌توان خود به خود آموزش دهیم.

حضرت علی (ع) تاکیدی بر حضور زنان دارد و زنان را ناظر و مسئول امور خانه می‌داند. یکی از وظایف زنان در خانه، انتقال ارزش‌های اخلاقی به نسل بعدی است یعنی مادر صرفه‌جو، بچه‌اش صرفه‌جوست و نگرش اقتصادی مادر به خانواده و فرزندان منتقل می‌شود و مانع از بریز و بپاش. در واقع الگوپذیری برای فرزندان از طریق کردار، گفتار و رفتار مادر صورت خواهد گرفت.

مادر می‌تواند فرهنگ ساده‌زیستی را به فرزندان به خوبی انتقال دهد. یکی از شاخصه‌های توسعه، بهره‌مندی از رفاه است. درآمد خانواده درصدی از نیاز‌ها را رفع می‌کند و علاوه بر آن حق انتخاب نیز مطرح می‌شود. فرزند باید خوب آموزش ببیند که چه چیزی را در چه زمانی و برای چه باید انتخاب کند و در این‌جا آموزش مادر بسیار مهم‌تر از نقش پدر است. وقتی مادر ریخت و پاش نمی‌کند و هر چیزی را در جای خودش قرار می‌دهد، وقتی مادر همیشه پس انداز دارد، خود به خود این فرهنگ را به فرزندان نیز منتقل می‌شود.

  • مدیریت در بحث تغذیه و سلامت خانواده بسیار حائز اهمیت است. یعنی زن به عنوان مدیر قوی در خانواده باید به این دو بخش بسیار توجه کند. در این باره نظر خود را توضیح می دهید؟

مدیریت زن در بخش تغذیه خانواده، از آنجایی مهم است که باعث می‌شود فرزندان بدون استرس و اضطراب و دور از تجملات و در یک زندگی سالم رشد کنند. در کنار مدیریت زن در تغذیه، مدیریت بهداشتی و درمانی در خانواده، از دیدگاه من یک نوع پرهیز از اسراف و تجمل‌گرایی است. در واقع آنچه می‌خواهم بعدا صرف درمان کنم، باید یک سوم را به عنوان پیشگیری انجام داده باشم!

بسیاری از نوجوانان ما چاق هستند و این به دلیل مصرف بی‌رویه فست‌فود است یا مثلا در ماه رمضان می‌بینیم مردان برای خرید حلیم و آش صف کشیده‌اند در حالی که در گذشته مادران این غذا‌ها را در خانه تهیه می‌کردند. یکی از اساسی‌ترین اهداف تشکیل خانواده، بقای نسل و تربیت انسانی مناسب است. از طرفی پرورش منابع انسانی در کانون خانواده بر عهده مادران است و زن می‌تواند به عنوان عامل پرورش‌دهنده و رشد نیروی کار در بهره‌وری تولید ناخالص ملی، موثر باشد. سرمایه‌گذاری در اطلاعات، مهارت‌ها، نگرش‌ها و هم‌چنین وجود عاطفه، عزت نفس و خیرخواهی، وقتی در وجود نیرویی چون زنان جمع شده و وارد چرخه اقتصادی می‌شود، محیط به امنیت می‌رسد.

  • برای اینکه زنان، خودشان نسبت به تاثیر خود در رابطه با صرفه‌جویی، اسراف‌نکردن و فرهنگ قناعت، آگاهی بیشتری یابند، چه کارهایی می‌توان انجام داد؟

یکی از چیزهایی که زنان ما نیاز دارند، تقویت روحیه هویت‌یابی و خود باوری است که با تقویت و شناخت و آموزش باید صورت بگیرد و خود به خود این آموزش نیروی کار ما را افزایش می‌دهد. توجه به مسائل آموزشی و ترویجی بسیار اهمیت دارد. ما در هزاره سوم توسعه یاد می‌گیریم، آموزش یک مرد، آموزش یک نفر و آموزش یک زن، آموزش خانواده است. وقتی شما می‌توانید یک زن را به عنوان بستر و پایه خانواده و آموزش دهی خود به خود به همه چیز می‌رسی. ببینید اسلام اشتغال را برای زن، هدف نمی‌داند و آن را در خدمت آسایش و رفاه خانواده می‌داند و آن را به عنوان یکی از راه‌های افزایش قابلیت و شکوفایی استعداد زنان در جهت رسیدن به کمالشان مد نظر دارد. پس آموزش و ترویج و ارائه الگوهای مناسب نقش اساسی در آگاه‌سازی زنان در بحث نقش آن‌ها در اقتصاد مقاومتی دارد.

  • و این رویه چطور می تواند جا بیفتد؟

این رویه توانستن، ابتدا در نهاد خانواده شکل می‌گیرد. وقتی وارد فضای خانه‌ای می‌شوی، از اوضاع خانواده متوجه می‌شوی که رد پای مدیریت زن هست یا نیست. ولی الان این رد پا را ما خیلی کم‌رنگ می‌بینیم. این هم از نگاه من به خاطر تضعیف روحیه ایمان، عزت نفس و خودباوری در بین خانواده‌هاست.

  • از نظر شما چه نهاد‌ها و گروه‌هایی در عرصه آگاه‌سازی زنان، در تاثیری که در اقتصاد مقاومتی می‌توانند داشته باشند، موثرند؟

در خود نهاد خانواده، بزرگترهای خانواده بسیار می‌توانند موثر باشند. من در سفری کاری که سال‌ها پیش به چین داشتم، به یک رستوران برای صرف چای و قهوه رفتم، متوجه شدم که در کنار هر میز یک پیرزن یا پیرمرد هم همراه خانواده‌هاست. از خانم سفیر این مساله را جویا شدم، ایشان گفت: در اینجا آموزش توسط بزرگترهای خانواده صورت می‌گیرد! در گذشته نیز ما بسیاری از آموزش‌ها را از بزرگتر‌ها می‌دیدیم ولی الان خیلی کمتر از نظرات بزرگانمان بهره‌مند می‌شویم.

نهادهای دیگری چون آموزش و پرورش، وزارت علوم، آموزش عالی، وزارت ورزش و جوانان (خصوصا در حوزه ازدواج)، بسیار می‌توانند موثر باشند. متاسفانه آموزش و پرورش و آموزش عالی ما الگویش فرانسه و بلژیک و انگلستان است.

نهادهایی دیگر، چون مرکز امور زنان و خانواده نیز در مواقع مختلف به افراط رفته و یک زمان به سمت جامعه سنتی می‌روند و یک زمان مدرن، در حالی‌که ما هنوز دوره انتقالی یعنی گذار از سنتی به مدرن را طی نکردیم.

  • و حرف آخر؟

نهاد خانواده بسته شده و رابطه‌ها نیز مستقل شده است، حلقه واسط وجود ندارد. از طرفی مادران اثرگذاری قبل را در خانواده ندارند. آموزه‌های دینی ‌ مان را خوب و به روز ارائه نکردیم. نسل ما نسلی بود که از تجربیات دیگران استفاده می‌کرد اما نسل حاضر باید مورد آموزش قرار گیرد و سپس انتخاب کند. متاسفانه حریم‌ها به هم ریخته، حجاب بین والدین و فرزندان کم رنگ شده است. نباید فراموش کنیم که ویژگی طبیعی و فطری زن، مادری و همسری است، این دو اگر تامین شود، بقیه قابلیت‌های زن نیز شکوفا خواهد شد.

منبع: هفته نامه رخداد گیلان

ارسال نظر

  • ناشناس

    مادران اثرگداري قبل رو در خانواده ندارند، چون زن نقشي رو كه در گدشته داشته نداره، در گذشته همسرش اگه مي خواست تجديد فراش كنه بايد حتما از زنش اجازه مي گرفت، وقتي در همچين مسأله اي زن را ... هم حساب نمي كنن! انتظار دارند بچه ها از مادر حساب ببرند!! زن در خانه نقش سابق را داشته باشد!! اصلا انگيزه داشته باشه براي زندگي كه از همون ابتدا هيچ حسابش كردن!!!

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار