گوناگون

"امام می دانست جمهوری با اسلامی ناسازگار است"

پارسینه: آقا سید مرتضی می‌دانست که اگر وارد این ورطه شود می‌شکند و ایشان نمی‌خواست خود را قربانی انقلاب کند. ایشان می‌خواست قربانی حق باشد و قربانی حق شود. انقلاب از ابتدا دو وجهی بوده، یک وجه دینی و ربانی داشته و یک وجهه ایدئولوژیک جمهوری اسلامی؛ یعنی ایدئولوژی مقید به دین؛ یعنی خواست نفس جمعی.

به گزارش پارسینه، سایت ساجد در بخشی از مصاحبه خود با یوسفعلی میرشکاک نوشت:

میرشکاک سال 1338 در شوش دانیال خوزستان به دنیا آمده است. با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران از جمله جوانان پرشور ایرانی بود که ذوق و طبع شاعریش را خرج انقلاب کرد. سرودن شعر، داستان نویسی، روزنامه نگاری، طنز پردازی، اسطوره شناسی و... از جمله هنرهای وی شمرده می شود.

میرشکاک از جمله نویسندگان مجله سوره در زمان سردبیری سید شهیدان اهل قلم بوده است. به همین دلیل سایت ساجد گفتگوی اختصاصی با وی را ترتیب داده است:

*به نظر شما علت اساسی زنده بودن تفکر شهید آوینی چیست؟

انسان ایمانی زنده است به زنده بودن ایمان و لاجرم تا روزی که مخاطب ایمانی وجود دارد سخن انسان ایمانی است حی و زنده است و بسط و نشر پیدا می‌کند. هنوز سخن رودکی و شهید بلخی زنده است، عطار، فردوسی، سهروردی و ... طور ممکن است سخن آوینی از زبان بیفتد. البته یک سری از صحبت‌های سیدنا الشهید ایدئولوژیک است و خواه و ناخواه دگردیسی انجام شود و این حرف‌ها به حاشیه می‌رود، اما اصل سخن ایشان در باب سینما، ادبیات، در باب شعر، در باب حقیقت انسان، عهدی که در ذات انقلاب هست و درباره انسان دینی، نقد مدرنیته، نقد تمدن تکنیکی، نقد توسعه اقتصادی و سیاسی،‌ این اندیشه‌ها اندیشه زنده و پاینده است، تا هنگامی که یا مدرنیته ما را در خود فرو ببرد و یا از مدرنیته عبور کنیم، به هر حال ماجرا پایان ندارد:

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است در جریده عالم دوام ما

و این دوام، دوام تن نیست که دوام جان و اندیشه است.

* اولین کسی که در این سرزمین معترض ماهیت سینما می‌شود

* این صحبت‌هایی که فرمودید در کدام قسمت صحبت‌های شهید آوینی بیشتر قابل توجه است؟

در همه آن، انسان ایمانی سخن خودش را نمی‌گوید، سخن حق را بیان می‌کند، عهدش عاشقانه است و عشقش عاشقانه‌ است و تکیه او به ثقلین است؛ به همین خاطر در اغلب عرصه‌ها سخن سید، سخن درخشان و تأویلی است. ایشان اولین کسی است که در این سرزمین معترض ماهیت سینما می‌شود،البته قبل از ایشان امام )ره) اجمالاً ماهیت سینما را آشکار کرد ولی کسی التفات نکرد و سید دقیقاً می‌دانست که قضیه چیست.

اتفاق آشنایی ایشان با بنده بر سر این موضوع بود. هنگامی که یادداشتی درباره سینما نوشته بودم خوانده بود و خواست ما را ببیند. رفتم آنجا و ایشان و نادر طالب‌زاده حضور داشتند، پرسید: «این مطلب را شما نوشته‌ای؟» گفتم: بله. و اصل آن را خدمت ایشان دادم. گفت: «حکمت سینما را گفته‌ای و عین حرفهای ماست، با ما کار کن و این آغاز همکاری بنده با ایشان بود. امام می‌فرمود: «ما با سینما مخالف نیستیم، با فحشا مخالفیم» این به اعتقاد بنده تعرض به ماهیت سینما بود وگرنه امام که اهل سینماست به این معنی متداول کلمه نبود. عارف، حکیم و در واقع می‌شود گفت برآیند تمناهای حقانی همه اهل حکمت جهان اسلام و نه فقط اهل تشیع بود.

او چرا باید در مورد سینما این طور بگوید: اما، امام مقدمات را نمی‌گفت؛ تمام بزرگان اهل فلسفه و اهل عرفان مقدمات را نمی‌گویند و به سراغ اصل مطلب می‌روند، فارابی هم همینطور است. ولی چون خیلی‌ها فاقد مقدمات‌اند، نمی‌فهمد که او چه می‌گوید. امام نمی‌فرمود که تغییر ماهیت محال است، سینمایی که ماهیت آن فحشا ست، اگر بتواند از این ماهیت برود به ماهیت دیگر و دچار دگرگونی و استحاله شود، سینما سینمای ماست.

آقای سید مرتضی دقیقاً این را می‌دانست. برای همین ایشان هنوز مقدمات سینمای دگرگون شده فراهم نشده بود رو به سینمای داستانی نیاورد. اتفاقاً از او پرسیدم که چرا داستانی نمی‌سازی؟ فرمود به این دلیل و این دلیل...

* دلایلش را می‌توانید واضح‌تر تشریح کنید؟

ایشان می‌فرمود من می‌توانم در دوربین خودم تصرف کنم. در برخی از دوستان هم که ولایت‌پذیرند می‌توانم تصرف کنم، اما در بخش درام نیاز به دو بازیگر زن یا مرد داریم. خودت بهتر می‌دانی اینها ولایت‌پذیر نیستند. عالم آنها عالم انفعال است، البته نه در برابر حق که در برابر باطل. زن یا مرد بازیگر در نقش‌های مختلف ظاهر می‌شوند. گیریم که بتوانیم در اینها هم اعمال ولایت کنیم. تصرف نفسانی اینها در یکدیگر را چه کنیم؟

از همان ابتدا که سرآغاز وصل شدنمان به آن اسطوره زنده بود، بحث‌هایمان بر اساس حکمت تأویلی پیش می‌رفت و ساعت‌ها در همه قضایا سخن پیش می‌آمد. ولکن نه سیاسی، سیاست را هم ایشان از منظر حکمت تاؤیلی می‌دید. هنرپیشه مرد با یک تمنایی به هنرپیشیه زن نگاه می‌کند و سینما این قضیه را عریان می‌کند. یک کارگردان وقتی فریفته یک هنرپیشه زن است در فیلم آشکار می‌شود.

سینما را اگر در یک زره و کلاهخود هم ببری، آشکارت می‌کند. سینما انتهای هنرهای نفسانی است. در زمان یک معاشقه با واژه‌ها تصویر می‌شود و هر کسی بنابر تجربه‌ای که دارد آن را تصور می‌کند. سینما مجال تصور برای کسی باقی می‌گذارد و عیناً تو را نشان می‌دهد. این بلایی است که سینما بر سر شما می‌آورد. آقا سید مرتضی می‌دانست که اگر وارد این ورطه شود می‌شکند و ایشان نمی‌خواست خود را قربانی انقلاب کند. ایشان می‌خواست قربانی حق باشد و قربانی حق شود. انقلاب از ابتدا دو وجهی بوده، یک وجه دینی و ربانی داشته و یک وجهه ایدئولوژیک جمهوری اسلامی؛ یعنی ایدئولوژی مقید به دین؛ یعنی خواست نفس جمعی. جالب است امام می‌توانست مصادره کند و بگوید حکومت اسلامی، اما گفت «همان که مردم خواسته‌اند، استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» به تعبیر ایشان «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد». ایشان می‌دانست این دو پدیده با هم سازگاری ندارند. جمهوری از جمهوری افلاطون تا جمهوری کنونی فقط تابع نفس اماره جمعی است و میزان هم به تعبیر ایشان «رأی ملت است» اما تا کجا!؟ تا جایی که اسلام این وضع را متوقف می‌کند و می‌گوید «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد» امام نفرمود پشتیبان جمهوری اسلامی باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد یا پشتیبان پلورالیزم باشید با اینکه میزان رأی ملت است و جایگاه آن معلوم است.

مرتضی هم دقیق پشت سر امام حرکت می‌کرد. من می‌خواهم با جرأت این مطلب را اعلام کنم که هیچ احدی را سراغ ندارم که مثل مرتضی به باطن امام و به باطن اندیشه امام نزدیک شده باشد.

ارسال نظر

  • ناشناس

    به نظر من جمهوریت خالی بهتر است چون با هرحرکتی به اسلام ضربه نمی خورد

  • قادر

    پس بفرماید همه هنرها و اجتماعیات را تعطیل کنیم که هنر اصولا نابع نفس اماره است!!!
    شما به باطن و نیت هنرمند یا بازیگر چکار داری؟
    از پیغمبر خدا هم پیغمبرتر شده اید؟
    این رعایت اخلاق اسلامی نیست این عین ارتجاع ناب است.

  • مازیار

    بازی با کلمات اصلا جمهوری اسلامی بابا ملت غرقه در اعتیاد وبیکاری وافسردگی شدن اصلا شما پادشاهی کنید ولی به درد ما برسین

  • ناشناس

    امام فرمودند میزان را ملت است.
    طبق استدلال میرشکاک اسلام میزان نیست.
    چون امام نگفته اسلام یا ولایت فقیه میزان است.

  • ناشناس

    ايشون موقع ايراد اين سخنان تازه زده بودن به بدن!

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار