یادداشت جواد طوسی درباره آخرین ساخته مسعود کیمیایی:این نظام روزگاره!

جواد طوسی منتقد مطرح سینما در یادداشتی که به تازگی در ویژه نامه نوروزی ماهنامه فیلم منتشر کرده ،به برخی از منتقدان فیلم متروپل کیمیایی به شدت حمله کرده است.

آقای طوسی در یادداشت خود از تیتر جنجال برانگیزی با عنوان "این نظام روزگاره " استفاده کرده که اشاره صریحی به جمله معروف بهروز وثوقی در فیلم قیصر است.در فیلم قیصر این جمله با جمله دیگری تکمیل می شود با این عنوان : که نزنی می زننت.

جواد طوسی عملا با این تیتر کیمیایی را به فرمون فیلم قیصر وبرخی منتقدان فیلم مترو پل را به برادران آب منگل تشبیه کرده است.

جالب است بدانید بهروز وثوقی در بخشهایی از فیلم قیصر ،خطاب به خان دایی می گوید : احترامت واجبه خان دايي اما حرف از مردونگي نزن كه هيچ خوشم نمي آد … كي واسه من قد يه نخود مردونگي رو كرد تا من واسش يه خروار رو كنم؟ … اين دنيا هميشه واسه من كلك بوده و نامردي … به هركي گفتم نوكرتم خنجر كوبيد تو اين جيگرم … ديدم فرمون كه مي تونست يه محلي رو جابجا كنه … وقتي ضجرش مي دادن مي رفت عرق مي خورد و عربده مي كشيد ديوارا تكون مي خوردن و هرچي نامرده عينهو موش تو سوراخ راه آبها قايم مي شدن، چي شد؟ …. رفت زيارت و گذاشت كنار … مثل يه مرد شروع كرد كاسبي كردن و پول حلال خوردن … اما مگه گذاشتن … اين نظام روزگاره … يعني اين روزگاره خان دايي … نزني، مي زننت … حالا داش فرمون كجاست ؟ … اون فاطي كه تو اين دنيا آزارش به يه مورچه هم نرسيده بود كجاست؟ … همه دل خوشي اش تو اين دنيا ما بوديم و همه سرگرمي اش اون راديو .. الهي نور به قبرشون بباره …
/ستاره دار شدن کیمیایی از سوی خودی های سابق/
اما آقای طوسی در بخشهای ابتدایی یادداشت خود نوشته که این روزها کیمیایی از جانب عده ای از خودی های سابق وغیر خودی هابه حاطر فیلم تازه اش متروپل ستاره شده وبعضی نظریه پردازان متشخص که شناخت کافی از جنس سینمای کیمیایی و سبک وشیوه کار او دارند صراحتا خواستار باز نشستگی او وکنار گذاشتن فیلمسازی شده اند ،خیلی رو و اعتماد به نفس می خواهد.
/ایرادهای بنی اسراییلی/
من توهم اوطءه ندارم. اما بخشی از این جو منفی ایجاد شده علیه متروپل را ناشی از ادامه مسیر غلط و انحرافی عده ای می دانم که هنوز دنیا و دغدعه هاو علایق کیمیایی ومولفه هاو نشانه های کارش را خوب نمی شناسند و فیلمهای این روزگار را با رءالیسم جاری تطبیق می دهندومشتی از این ایرادهای بنی اسراییلی می گیرند.

/خودکیمیایی مقصراست/

اما اگر بخشی از هیاهورا به اصحاب فتنه ربط دهیم ،باید مقصرش را خود کیمیایی دانست. رفتار وخصایص عاطفی واحساسی او وروباز زندگی کردنش و شخصیت کاریزماتیک اش در دوران آشنایی باعث می شود که افرادی زود با او اخت شوند وبه مرحله ای از صمیمیت برسند که بوی دوایی بدهند و بعد یا هم صحبت و مونس تنهایی اش شوند و احیانا یکی دو پارت بیلیارد بازی کنند.اما از یک جا به بعد که ورق برمی گرددو تصویر ذهنی دوطرف نسبت به هم عوض می شود و نیش وکنایه واقدامات تلافی جویانه و یارگیری علیه کیمیایی در سایتها و صفحه های فیس بوک و مجالس انس ومحافل هنری و مطبوعاتی شروع می شود.

/دشمنان قسم خورده ای که خود کیمیایی به آنها پروبال داده/
آقای طوسی در بخشهای پایانی یادداشت خود نوشته است :در شرایطی که برخی دوستان وهمراهان سابق حالا خیلی بدشان نمی آید با مخالف خوانهای قدیمی کیمیایی همصدا شوند وبه او وفیلمش گیر سه پیچه دهند جسارتا فقط خود کیمیایی می تواند این گونه آشنایی ها وروابط پرجاذبه و دافعه ناپایدار را سرو سامان دهد و قید دوستی و هم کلامی و همراهی و سلام علیکهایی را که خیلی زود تقش در می آید بزند تا به دشمنی های بعدی با او تبدیل نشود.واکنشهای غیرطبیعی در مقابل متروپل نشان می دهد کیمیایی دشمنان قسم خورده ای دارد که اتفاقا شمار قابل توجهی از آنها را خودش پروبال وبه خلوتش راه داده وبه این مرجله اجتهاد رسانده است. فیلمسازی که گوزنهاو دندان مار وردپای گرگ و جرم ساخته و به دوستی ورفاقت اعتقاد راسخ داردبهتر نیست دوستان اصیل وواقعی اش را از خود نرنجاند وکسانی که صلاحیت دوستی وزیر یک سقف با هم بودن زا ندارند به حریم خود راه ندهد.