گوناگون

تصویر انسان روستایی در ذهن ما چگونه است؟

تصویر انسان روستایی در ذهن ما چگونه است؟

پارسینه: حالا از آن استاد بپرسید که «جناب استاد! بگو "از کجا آمده‌ای، آمدنت بهر چه بود، به کجا می‌روی آخر"؟» پاسخی ندارد

تصویر انسان روستایی در ذهن ما چگونه است؟ دهاتی‌های بی‌سواد، ساده‌لوح و بیکار در فیلم‌ها، سریال‌ها و برنامه‌های طنز که با لهجه لری (که نمونه وقیح آن همین عروسک "گابی" کلاه قرمزی است)، آذری یا اخیراً مازنی دیده‌ایم.

این آخری جای نقد بسیار دارد اما حال که همان‌ها دست گذاشته‌اند روی نسبت انسان روستایی با طبیعت، باید کلیشه انسان روستایی را بازنگریست:

1. این کلیشه را بگذارید کنار کردار و گفتار آن چوپان روستایی لری که به رغم حمله پلنگ به گله‌اش و تلف شدن ده‌ها دام، دست به اسلحه نبرده، وقتی خبرنگار از او می‌پرسد که "آیا از صمیم قلب گفتید، اگر تمام دام‌هایتان توسط پلنگ تلف می‌شد، آسیبی به این حیوان نمی‌زدید"، پاسخ می‌دهد: «خداوند به ما برکت می‌دهد. هر ساله بزغاله‌ها و بره‌های جدید متولد شده و دام‌هایمان دوباره زیاد می‌شوند؛ اما اگر پلنگ از بین رفت، دیگر این کوه پلنگ نخواهد داشت. باز هم می‌گویم اگر تمام دام‌های من را تلف کرده بود، هرگز پلنگ را نمی‌کشتم.»

همین چوپان لر که چه بسا بیشتر از همان 5 کلاسی که در روستاییشان دایر بوده، نخوانده، حرفهایی می زند که از هیچ عقل دانشگاهی نمی توان شنید.

چوپانی که با قربانی کردن گوسفندهایش (به عنوان تمام آنچه که به عنوان امانت در این عالم در تصرف دارد) در برابر یک امانت دیگر (پلنگی که در صورت انقراض قابل جایگزین نیست)،
اولویت‌شناسی اش را به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد که اگرچه فلسفه نمی‌داند، اما برای زندگیش فلسفه دارد.

کسی‌ که می‌فهمد که جایش به عنوان انسان در این جهان کجاست و حد تصرف او در عالم چقدر است. پاسخ شایسته‌ای به پرسش ازلی و ابدی "از کجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود، به کجا می‌روم آخر" می‌دهد. پرسشی که بسیاری از ما یا هرگز به ذهنمان خطور نکرده یا در صورت مواجهه با آن، پاسخ مهملی دهیم و یا حتی اگر پاسخی بدانیم، در عمل آن را مهمل و معطل می‌گذاریم.

2. حالا همین چوپان را بگذارید کنار یکی از همان آدم‌های باسواد، فهیم و مدرن شهری (به معنای عام کلمه) و از نوع دانشگاهی (به شکل خاص و ممتاز کلمه). مثلا استاد دانشگاهی که مظهر عقلانیت و تخصص است (اعم از مدعی روشنفکری عقلانی یا مدعی تعهد دینی)، اما در عمل دانشجویانش را استثمار می‌کند که مقاله ISI بدهد! چنان حاصل کار علمی دانشجویان را می‌دوشد که آن چوپان لر، هرگز گوسفندانش را ندوشیده. حالا بگذریم از آن اساتیدی که از فقر علمی رنج می‌برند و مزیت‌شان نسبت به دانشجوهایشان، صرفا تقدم سنی است، به این معنا که 20-10 سال زودتر وارد دانشگاه شده و مدرک گرفته!

حالا از آن استاد بپرسید که «جناب استاد! بگو "از کجا آمده‌ای، آمدنت بهر چه بود، به کجا می‌روی آخر"؟» پاسخی ندارد. بیست سی سال پیش آمده دانشگاه و مدرک گرفته. معقولاتی را به شکل منقول آموخته و حالا همانها را به شکلی مضحک‌تر به دیگرانی آموزش می‌دهد که انتظار دارد او را الگو قرار دهند و از همین روش و منش تأسی کنند! عجب دور و تسلسل باطلی. عجب عقلانیتی، عجب زندگی، عجب فلسفه‌ای، عجب انسانی!

رضا نساجی

ارسال نظر

  • ببینید نام

    مقاله سطح پایینی بود فقط براى خوشحال و راضی کردن روستایی ها.

  • مارال

    آخخخخ زدی به هدف.امان از شبه اساتید بیسواد و عقده ای

  • میثم

    خیلی ضعیف بود نوشتارتان

  • Jafar

    بنده خدا ديگه روستايي ساده نداريم/ ضمنا اون قضيه چوپان و پلنگ كمي مشكوك بوده

  • ناشناس

    این « گابی » هم جدا برای خودش معمایی است. رسما دارند لهجه لری را مسخره می کنند. حتی بعضی وقتها لباس سنتی لری هم تنش می کنند!!!!!!!!! چقدر هم نون خشک می خورد!!!!!

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار