گوناگون

"تندرو" و "افراطی" القاعده است یا جبهه پایداری؟!

پارسینه: همیشه این گفتمان اکثریت است که مدلول نهایی دال ها را برای سوژه های تحت تاثیر خود مشخص می کند.

پارسینه: پس از انتخابات خرداد 1392 اتفاقات و تغییرات مهمی در عرصه اجتماع و سیاست رخ داده است که علاوه بر وجه عیان و تاثیرات مستقیم آن، از لحاظ پیامدهای پنهان آن نیز اهمیت داشته اند، اما این پیامدهای فرهنگی و زیرپوستی چندان مورد توجه قرار نگرفته اند. مهمترین بعد این پیامدهای ناپیدای فرهنگی، چرخش های زبانی و دگرگونی های گفتمانی است که بر اثر اتفاقات سیاسی رخ می دهد.

برای مثال، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل در مصاحبه خود با بی بی سی فارسی اعلام کرد که ایرانی ها چون تحت فشار هستند نمی توانند شلوار جین بپوشند. همگان می دانند که در سال های اخیر، شلوار جین همواره به عنوان یک پوشش غربی و تهاجم فرهنگی از سوی تریبون های رسمی نظام مذمت شده است. یکی از سخنرانان به نام رائفی پور از سالها پیش سعی داشته است که به جوانان بقبولاند که نام شلوار «جین» از اسم «جن» آمده و دارای تاثیرات شیطانی است. با این حال حرفهای بی ربط نتانیاهو زیراب تمام این تلاش ها را زد و موجی از احساسات مثبت نسبت به شلوار جین در بین همگان و خصوصا بخش های ارزشی و انقلابی جامعه ایجاد کرد. کاربران در سایت افسران جنگ نرم، تصویر یکی از شهدا را منتشر کردند که شلوار جین می پوشیده است.

مثال دیگری که می توان برشمرد موسیقی پاپ است که مانند شلوار جین در سالهای اخیر یک فرم موسیقایی غربی معرفی شده است و خصوصا در میان اقشار مذهبی همواره نگاهی منفی نسبت به آن وجود داشته است. در مدت اخیر، یکی از جوانان ارزشی به نام «حامد زمانی» وارد عرصه موسیقی پاپ شده است و اشعار ارزشی با موضوع مرگ بر آمریکا، انرژی هسته ای، انقلاب اسلامی، و 9 دی را در قالب این فرم موسیقی ارائه داده است. این مسئله باعث استقبال زائد الوصف جوانان حزب اللهی از این خواننده و آثار او شده است. حتی برخی از طلاب حوزه علمیه که تا پیش از آن به طور کلی نسبت به موسیقی نظر منفی داشته اند در حال استماع موسیقی حامد زمانی مشاهده شده اند. چندی بعد معاون نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از حامد زمانی در حسینیه نمایندگی ولی فقیه در ستاد کل سپاه تقدیر کرد. این اتفاق یعنی تقدیر از یک خواننده پاپ توسط سپاه شاید برای اولین بار در تاریخ انقلاب رخ داده باشد.

چنانچه تاریخ را مرور کنیم و در برخورد با اتفاقات و حوادث روزمره، نگاه خود را به ماورای چهره بیرونی آن معطوف کنیم، از این دست مثال ها فراوان می توان یافت. اما وجه مشترک و نتیجه ای که از این موارد ناشی می شود چیست؟

وجه مشترک این مثال ها، تقدم محتوا بر فرم و غلبه مدلول بر دال است. آنچه تا پیش از این از کراهت شلوار جین و موسیقی پاپ به اذهان جامعه متبادر می شد این بود که مهم نیست چه کسی شلوار جین بپوشد یا چه کسی موسیقی پاپ بخواند یا چه شعری خوانده شود، مهم این ظاهر و فرم است که غربی و مذموم است. اما این مثال ها نشان داد که بالعکس، این مدلول یک دال است که خوبی یا بدی آن را در فضای سیاسی مشخص می کند نه بالعکس. یعنی در حالت عادی شلوار جین غربی و بد است، اما اگر نتانیاهو آن را پیراهن عثمان کند می توان از تصویر یک شهید با شلوار جین هم لذت برد.

این مثالها، تاثیر مفهوم مهمی به نام «گفتمان» را برای ما مشخص و مبرهن می کند و اینکه چقدر گفتمان ها سست و در حال دگرگونی هستند. گفتمان مجموعه ای از گزاره ها است که ما را قادر می کند راجع به خوبی و بدی واقعیت اطرافمان قضاوت کنیم. در عرصه ی سیاسی، گفتمان ها نه تنها مدلول دال ها را مشخص می کنند، بلکه از این طریق نسبت به زشتی و زیبایی دال ها نیز تصمیم گیری می کنند. گفتمان ها متکثر و دارای سلسله مراتب هستند، اما همواره موثرترین گفتمان، «گفتمان اکثریت» است.

در سالهای آخر دولت قبل، فضای تهاجمی شدیدی از سوی جریان ها و تریبون های حزب اللهی و ارزشی به سمت محمود احمدی نژاد آغاز شد. گفتمان حزب اللهی مفهومی به نام «جریان انحرافی» خلق کرد که به سرعت جای خود را در ادبیات سیاسی کشور باز کرد. مهمترین گروه موثر در شارژ سیاسی این مفهوم، آیت الله مصباح و شاگردانش، اعضای نشریه پرتو و 9 دی و به طور کلی «جبهه پایداری» بود.

«جریان انحرافی» دال رها و تهی ای بود که هر کس می توانست متناسب با سلیقه خود، مدلول مورد علاقه و مورد نیاز خود را در آن قرار دهد و به مخاطب خود ارائه دهد. این مدلول ها طیف وسیعی را شامل می شدند مانند: جن گیری، رمالی، فساد، دیدار با هدیه تهرانی، وابستگی به انجمن حجتیه، همکاری با ناتو برای سرنگونی بشار اسد و غیره. استراتژی گفتمانی-زبانی اصلی مخالفان احمدی نژاد، بازی با دال «جریان انحرافی» و اتصال آن به مدلول هایی خارج از فضای اجتماعی-سیاسی فعلی کشور بود. بدین ترتیب، در همایش ها و کتابهای سال های اخیر در حرکتی چشم گیر، فرقه های وهابیت، بهاییت، صوفیه، شیطان پرستی و غیره به عنوان «جریان های انحرافی» معرفی شدند. این استراتژی، تاثیر بازی زبانی با دال «جریان انحرافی» را دو چندان کرد. در تبلیغ و توسعه ی این گفتمان، صداوسیما نیز به یاری جبهه پایداری آمد و این گفتمان در مقابله با احمدی نژاد به «گفتمان اکثریت» تبدیل شد.

دولت احمدی نژاد پایان یافت و در انتخابات خرداد 1392، نه تنها جبهه پایداری شکست سنگینی خورد، بلکه با افول این گفتمان، مفهوم «جریان انحرافی» نیز از سکه افتاد.

روی کار آمدن روحانی به معنای پایان اقبال هشت ساله جریان هایی بود که حیات سیاسی آنها صرفا مدیون قدرت گرفتن احمدی نژاد بود. اما این جریان ها در این هشت سال با زیر و خم کار سیاسی و رسانه ای آشنا شده بودند. برخی از آنها به همین واسطه تریبون های مجلس را در اختیار داشتند و گسترش ابزارهای ارتباطی از جمله اینترنت، آنها را برای نقد بی وقفه دولت جدید تجهیز کرد؛ مسئله ای که در چند ماه اخیر فضای سیاسی کشور شاهد آن بوده است.

در چنین معرکه ای، فضای سیاسی حامی دولت که شامل رسانه های متعدد، نمایندگان میانه رو و اصلاح طلب مجلس، و برخی چهره ها همچون هاشمی رفسنجانی می شود، برای مقابله با «جبهه پایداری» استراتژی ای را اتخاذ کردند که از قضا خود جبهه پایداری روزی از آن استفاده می کرد!

در حرکتی ظاهرا هماهنگ، این طیف خاص از منتقدان دولت مشخصا با عنوان‌ «تندرو» یا «افراطی» در رسانه ها و تریبون های عمومی معرفی شدند. این تعبیر به سرعت در فضای روزمره سیاسی ایران جا افتاد. اما مرحله دوم این استراتژی، برچسب گذاری هرگونه جریان مزاحم در سراسر دنیا با عنوان «جریان های تندرو و افراطی» بود. بدین ترتیب، چهره های سیاسی و اصحاب رسانه، برای اشاره کلی به گروه هایی همچون القاعده، طالبان، داعش، مخالفان مسلح بشار اسد، راست گرایان اسرائیلی و لابی های یهودی در امریکا، از عنوان «تندروها» و «افراطی‌ ها» استفاده می کنند. به عنوان یکی از صدها نمونه، می توان به سخنان اخیر هاشمی رفسنجانی در جمع دانشجویان اشاره کرد که در آن روسای دادگاه های تفتیش عقاید، گروهک های تجزیه طلب، تروریست ها، و مخالفان داخلی را همه با هم یک کاسه کرده و از همه آنها با عنوان «تندرو» یاد می کند.

نکته مهم این است که رسانه های اصولگرا ظاهرا چندان متوجه این استراتژی گفتمانی و بازی زبانی نشده اند و آنها هم در محتوای خود، مثلا برای اشاره به تروریست های سوری از اصطلاح گروه های تندرو استفاده می کنند. اما همیشه این گفتمان اکثریت است که مدلول نهایی دال ها را برای سوژه های تحت تاثیر خود مشخص می کند.

ارسال نظر

  • lمسیرسبزl

    ضرب المثل چاه کن همیشه ته چاه برای اینجور مواقعه دیگه_این جریان تندرو بجایی که از موقعیت پیش اومده استفاده کرده و ی پایگاه اجتماعی برای خودش درست کنه واقعیت درون خودشونو نشوندادن تا مردم هم بدونن پشت سر چه کسایی قرار باشن.ولی خوب اگه بخوایم انتخاباته گذشته رو سالم بدونیم پس معلوم میشه که مردم دیگه اشتباه اعتماد به تندرو هارو تکرار نکردن

  • هادی

    کلا نفهمیدیم نظر نویسنده کدوم طرفیه؟ موافقه یا مخالف؟ معتدله یا تندرو؟!!!!

  • امیر

    حالا شانس اوردیم سعید جلیلی سر کار نیامد !! اگر میامد مملکت داغون میشود روزی 1000000000بار خدا رو شکر کنید

  • ناشناس

    هر گروهی خود مؤمن پنداری کند و اعتقادات تو خالی و عوامفریبانه را به اسم اسلام تحمیل به مردم کند، افراطی است و چون نیتی به جز انحصار قدرت برای خود ندارد باید کنترلش کرد.

  • دکترعباس حاتمی

    اصلاح طلبان هرگزازاعتدال وعقلانیت خارج نشوند.مردم درانتخابات مجلس خبرگان ومجلس دهم تندروهاراحذف خواهندکرد.

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار