گوناگون

محمدرضا ورزی: با ساخت «سال‌هاي مشروطه» مقابل تاريخ سربلندم/باید ۲-۳ اتوبان به اسم من می شد!

در نشست تجلیل از عوامل سریال سالهای مشروطه که در خبرگزاری فارس برگزار شده بود، ورزي در پاسخ به اين سوال كه هميشه مساله تحريف تاريخ محملي براي تاختن به اين آثار بوده است، همين مساله در سال‌هاي مشروطه نيز جاي بحث دارد،‌نظر شما چيست؟ بحث تحريف فراوان است، آيا واقعا تاريخ را دستمايه قرار مي‌دهيد كه آن را تحريف كنيد يا اين كه خلاف اين است؟ گفت: ابتدا تشكر مي‌كنم از خبرگزاري عزيز فارس كه اين جلسه را براي ما ترتيب داد. ما سال‌هاست كه با فارس همكاري داريم و دوست داشته‌ام كه با خبرنگاران آن نيز بحث و گفت‌وگو كنيم. در پاسخ به سوال شما نيز بايد بگويم كه هيچ ايراني علاقه‌اي به اين ندارد كه تاريخ كشورش را تحريف كند و اگر يك چنين تريبوني مثل رسانه ملي در اختيار دارد، بخواهد از آن سوء استفاده كند و تاريخ كشورش را تحريف كرده و دستمايه فضاهاي داستاني خودش قرار بدهد.

وي افزود: در واقع يك مقداري در برخي از انتقاداتي كه شده، به نظرم جناحي برخورد شده است و خود آن دسته از افرادي كه اين برخوردها را با سريال من داشته‌اند، خوب مي‌دانند كه منظور من از جناحي برخورد كردن يعني چه؟ يك‌بار از منتقدي درباره سريال پرسيدم كه گفت من 5 دقيقه از كار را ديدم خيلي مزخرف بود. گفتم خوب تكليف من با شما روشن است. چطور به خودتان اجازه مي‌دهيد كه فقط با ديدن 5 دقيقه از كار درباره آن نظر بدهيد؟
ورزي تصريح كرد: چه تهمت‌ها و بهتان‌هايي كه نزدند و چه جوسازي‌هاي مسمومي كه نكردند. من از همه آنها تشكر مي‌كنم. همه آنها به نفع من بود، چون در ايران عزيز ما كاري كه خوب ديده شود، اين چنين مورد بحث قرار مي‌گيرد و تاريخ اين مساله را نشان داده است. برخي هم دفاعياتي از اثر داشته‌اند و لطف داشته‌اند كه از آنها هم تشكر مي‌كنم.

** وظيفه ندارم عين به عين تاريخ را تصوير كنم

وي همچنين درباره مسائل تاريخي سريال نيز اظهار داشت: من در درجه اول قبل از فيلمسازي كار پژوهش انجام مي‌دهم و ساليان سال است كه در ارتباط با تاريخ معاصر ايران كار پژوهشي مي‌كنم. در مقطعي كتاب مي‌خواندم كه ديگر اين كار را نمي‌كنم و به سمت اسناد رفته‌ام. خوشبختانه يك‌سري از اين اسناد حتي چاپ شده كه فصل‌نامه‌هاي تاريخ معاصر ايران يك نمونه بارز آن است و فكر مي‌كنم كه وقتي فيلم مي‌سازم، ديگر فيلمسازم نه مورخ و هيچ وظيفه‌اي ندارم كه عين به عين تاريخ را به تصوير بكشم.
كارگردان مجموعه «سال‌هاي مشروطه» تصريح كرد: نه من، بلكه همه همكاران من، از اساتيد در گذشته و حتي فيلمسازان آمريكايي و اروپايي كه به تاريخ در آثارشان اشاره كردند، آنها هم هيچ وظيفه‌اي نداشته‌اند كه واو به واو تاريخ را مطرح كنند. براي اينكه ما داريم فيلم مي‌سازيم و اثر و تاثير گذاري فيلم خيلي مهم‌تر از روايت عيني تاريخ است. مي‌توانم توصيه كنم دوستان به كتاب‌هاي مرجع مراجعه كرده و در جريان كامل تاريخ قرار بگيرند. ولي اين كه من يا ساير همكارانم بخواهيم در رسالت فيلمسازي‌ واو به واو تاريخ را بسازيم، چنين چيزي امكان ندارد. ناچاريد برخي مسائل را حذف كنيد و نگوييد.
وي ادامه داد: يك بخش، بخش مطرح نكردن يك‌سري مسائل بود، يك بخش مطرح كردن يكسري مسائل بود كه آنها تحريف شده است. مثلا مي‌گويند شيخ فضل‌الله نوري آنچه نبوده كه شما نشان داده‌ايد و اين يعني تحريف تاريخ. ولي من مي‌گويم شيخ فضل الله همين شخصيتي بود كه من نشان دادم. اين تحليل من است و فرد ديگري مي‌تواند بگويد نه چنين نبوده است.

** در سريال هيچ مساله تاريخي تحريف نشده است

ورزي همچنين در پاسخ به اين سوال كه شما به تحليل پشت كار معتقد هستيد؟ نيز به فارس گفت: من معتقدم كه يك فيلمساز تريبون در اختيار دارد. فيلمساز فقط اين نيست كه چهار پلان به هم بچسباند تا فيلم ساخته باشد. فيلم‌ساز اگر فيلمساز باشد، بايد تحليل داشته باشد و نظرش را در فيلم لحاظ كرده باشد. ولي در جهت اتفاقاتي كه افتاده است، ما نمي‌توانستيم در يك سريال 21 قسمتي به بسياري از مسائل بپردازيم و برخي از افراد يا وقايع خود ساخت يك سريال مجزا را مي‌طلبيد.

وي ادامه داد: اين نگاه من در جهت تاريخ بود و چيزي را تحريف نكرده‌ايم. الحمدالله، سربلندم پيش تاريخ و فكر مي‌كنم عده‌اي از اين تحليل خوششان مي‌آيد و عده‌اي هم خوششان نمي‌آيد. البته يك‌سري هم معتقد بودند كه من تك روي كرده‌ام و بدون حضور مشاور جلو رفته‌ام كه صحت ندارد و امكان ندارد يك نفر بتواند چنين حجم عظيمي از تاريخ را به تصوير بكشد و حتما بايد مشاور پژوهشي وجود داشته باشد. من مشاور پژوهش داشته‌ام و حتي با كساني ملاقات داشته‌ام كه به نوعي تفكراتشان را به لحاظ تاريخي قبول نداشته‌‌ام ولي نظراتشان را پرسيده‌ام. شايد لازم بود من منابعم را در انتهاي تيتراژ مي‌‌آوردم. منابع من اكثرا منابع مرجع بودند. كتاب تاريخ بيداري ايرانيان، تاريخ مشروطه، امير كبير ايران، اميركبير قهرمان مبارزه با استعمار، شرح زندگاني ميرزا تقي خان امير كبير، تاريخ مشروطيت، ايران در دوران سلطنت‌ قاجاريه، هفت پادشاه محمود طلوعي و ... از جمله آنهاست. من حتي از برخي پايان‌نامه‌هاي افرادي كه الان وزنه‌اي هستند در اجتماع استفاده كردم و 5 الي6 پايان‌نامه درباره مشروطيت مطالعه كردم كه واقعا ارزش داشت. حتي برخي از ديالوگ‌هاي من، ديالوگ‌هاي مستند است يا بر اساس مكاتبات بوده كه مرحوم حاتمي و آقاي نيك‌پور در سريال‌هايشان استفاده كرده بودند كه اين اتهام را به من بستند كه جاهايي شما آمده‌ايد كلمات و ديالوگ‌هاي پرويز زاهدي را استفاده كرده‌ايد در صورتيكه برخي ديالوگ‌ها در برخي كتب حتي به طور مشترك آمده است.فيلمسازان قبلي هم همين كار را كرده‌اند كه خيلي ساله عجيب و غريبي نيست.

**با ساخت اين سريال قله را فتح كرديم

كارگردان فيلم سينمايي «ابراهيم خليل الله» در ادامه توضيح داد: من حدود50 الي 60 جلد كتاب مطالعه و بررسي كردم، اما آنچه كه حائز اهميت بود تاثيرگذاري اين اثر بود. ما به همه وقايع وفادار بوديم و مدعي هم هستيم و سر اين موضوع هم مي‌ايستيم. قله را ما در اين سريال فتح كرديم. در مجموع من فكر مي‌كنم تاثيري كه اين سريال روي مخاطب گذاشت اين بود كه حداقل يك عده را واداشته تا چند كتاب بخوانند تا مطمئن شوند كه ما حقيقت را گفته‌ايم يا خير.

وي همچنين در پاسخ به اين سوال كه شما چه الزامي ديديد كه از جمشيد مشايخي و يا ايرج راد كه پيش از اين نيز نقش‌هاي كمال الملك و ناصر‌الدين شاه را بازي كرده بودند، استفاده كنيد؟ تصريح كرد: ما نسل سوم هستيم. نسل دوم آقاي نيك‌پور و زنده ياد حاتمي آثاري را توليد كردند كه خاطره‌اي را در ذهن مردم به جا گذاشتند. حضور استاد جمشيد مشايخي، فقط و فقط به خاطر بازي در نقش كمال‌الملك بود و اگر ايشان اين نقش را نمي‌پذيرفتند، من اصلا اين نقش را حذف مي‌‌كردم. براي اينكه حضور كمال‌الملك در مجموعه فقط 5 سكانس بود و بايد مي‌ديدم كه آيا هنرپيشه ديگري مي‌توانست اين خاطره را تحت تاثير قرار بدهد يا نه؟ قطعا نمي‌توانست. مگر اينكه مي‌خواستيم يك سريال درباره كمال الملك بسازيم.

وي با بيان اين كه حضور جمشيد مشايخي در اين اثر براي ما يك امضاء و حضور بود، اظهارداشت: با حضور ايشان احساس كرديم چند منظور داشته باشيم خوب است. منظور اول‌مان اين بود كه به جاي اينكه نگوييم تقليد، بگوييم تجليل. ما تجليل و تكريم كرديم از يك خاطره و احترام گذاشتيم به حس نوستالژيك مردم در 25سال پيش.

در واقع وقتي من با استاد مشايخي صحبت كردم، ايشان هم همين نظر را داشت كه ما يادآور آن ايام باشيم و اتفاقا هم اين اتفاق افتاد و مردم يادي كردند از آن اثر و بازي بسيار زيباي استاد مشايخي و از همه مهم‌تر اينكه بعد از 25 سال، نگاه متفاوت‌‌تري از كمال‌الملك بدست آوريم.

وي ادامه داد: يكي اينكه آن زمان صداي بسيار زيباي منوچهر اسماعيلي روي كمال‌الملك بوده، در حالي كه امسال با صداي خود استاد مشايخي ما كمال‌الملك را جلوي دوربين برديم كه خودش جذابيتي براي مخاطب داشت و دوم اينكه استاد پس از سال‌ها تجربه تازه به لحاظ شباهت فيزيكي، شبيه استاد كمال الملك شدند.مردم هم خوشبختانه منظور مرا گرفتند و مخاطب اذيت نشد و خوشحال هم شدند كه يكبار ديگر كمال‌الملك دوست داشتني 25 سال پيش خود را دوباره در صفحه تلويزيون مي‌بينند.

**امينه و اصلان زاييده تخيل بودند

محمدرضا ورزي كه كارگرداني عمارت فرنگي را هم در كارنامه خود دارد، در ادامه در پاسخ به سوال فارس با اين مضمون كه برخي روايات شما در اين سريال با روايات خود شما در ساير آثارتان متفاوت است، مثلا در فيلم مظفرنامه، شخصيتي كه از اتابك مطرح مي‌كنيد، يك فرد مدافع مشروطه به ذهن مي‌آيد ولي در اين سريال متفاوت است و اگر خيلي مخالف نباشد، خيلي هم موافق نيست و تعريف شخصيت عوض مي‌شود، چرا اين اتفاق افتاد؟ اظهارداشت: اتابكي كه من در مظفرنامه با بازي استاد فراهاني نشان دادم،‌اتابك خنثي بود نسبت به اتابك اين سريال. به همين دليل اتابك به طور گسترده نشان داده شد چون پدرش قهوه‌چي مخصوص دربار ناصرالدين شاه بود.

كار من در مظفرنامه نگاه به طنز موقعيت در دوره مظفري بود و بيشتر زندگي از نگاه طنز موقعيت ناصرالدين شاه بود و اصلا بحث سر ساخت كار تاريخي نبود. نمونه‌هايي از آن هم ساخته شده و نفر اول من نبودم.

وي ادامه داد: اما ما در اين كار مي‌خواستيم به شكل جدي به شخصيت‌هاي تاريخي بپردازيم. كليه شخصيت‌هاي سريال جز امينه و اصلان همگي تاريخي هستند.

ورزي همچنين در ادامه در پاسخ به اين سوال كه آيا امينه متعلق به كتاب مسعود بهنود است؟ تصريح كرد: بهنود را به من نچسبانيد. من او را قبول ندارم. هر گردي كه گردو نيست. امينه بهنود متعلق به محمدحسن خان قاجار و تاسيس سلسله قاجاريه است. امينه‌اي كه من نوشته‌ام هيچ ربطي به امين قدس هم ندارد و صد در صد تخيل بود و درست هم هست. براي اينكه ما مي‌بايست وقتي فضاي تاريخي داشتيم، پيرامون اين فضا، دايره‌اي را شكل بدهيم كه دايره دراماتيك ما نام دارد. برخي از شخصيت‌هاي كمرنگ تاريخي را به خاطر شرايط دراماتيك تقويت كرديم.

وي همچنين در پاسخ به اين سوال كه در مقابل شيخ فضل‌الله نوري، عالمان ديگر هم بوده‌اند كه اتفاقا با هم مخالف هم بودند و اتفاقا از استنادات مخالفان وي تاثيراتي بوده كه آقايان نائيني و خراساني از خارج از ايران مي‌دهند و با همين استنادات وي را از ميدان به در مي‌كنند، اين موارد خيلي در كار كمرنگ است؟ گفت: ببينيد كه هدف چه بوده است. انديشه شيخ فضل الله براي من مهم بود كه آن را نشان داده‌ام. ساير موارد اهميتي ندارد و يك نفر ديگر برود آن‌ها را بسازد. قرار نيست همه را من بسازم. نسل‌هاي بعدي هم به سراغ آنها بروند.

الان ديگر زندگي‌نامه فقط مطرح نيست. مل گيبسون آموخت به جهان فيلم‌سازي كه الان ديگر زندگي نامه جواب نمي‌دهد. شما مي‌توانيد يك برش را انتخاب كنيد و تاثير آن تفكر را به تصوير بكشيد كه مخاطب بتواند چيزي با خودش ببرد. من خيلي براي انتخاب بازيگر نقش شيخ فضل الله نگران بودم. چه كسي را بايد انتخاب مي‌كردم كه از زير دين اين شخصيت بيرون مي‌آمدم؟ واقعا جوانان ما مي‌دانند كه او چه كسي بوده و براي چه سرش بالاي دار رفت؟ بسياري از جوانان ما نمي‌دانند و فقط فكر مي‌كنند كه او يك روحاني بوده است. چيزي كه براي ما در مملكتمان و حتي جريانات امروز حائز اهميت است، اين است كه تطابق بدهيم جرياناتي كه در تاريخ اتفاق افتاده است.

وي ادامه داد: تمام بحث شيخ فضل‌الله نوي اين بود كه روشنفكري كه در آن زمان متولد شده بود، غربي و اروپايي است و خاص فرهنگ اروپايي است و مناسب خود آنهاست. ما مسلمان هستيم و فرهنگ ما خيلي غني است. بسياري از اروپايي‌ها اين فرهنگ را به تاراج برده‌اند. شيخ فضل‌الله نوري هم مي‌خواست بگويد خود ما فرهنگ و تمدن داريم و سعدي، مولانا، ملاصدرا و حافظ خودشان روشنفكر بوده‌اند.
وي همچنين درباره بحث مقطوع النسل كردن افراد در آن دوران نيز اظهارداشت: در آن زمان مقطوع النسلي در دو مسير صورت مي‌گرفت يكي سياسي بود تا شاهزادگان بچه‌دار نشوند و بعدا كسي ادعاي تاج و تخت و سلطنت نكند و ديگري براي اين بود كه برخي از آن افراد در حرمسراها رفت و آمد داشتند و با اين كار مي‌خواستند زنان در حرمسرا راحت باشند.

**شبكه صداي آمريكا مرا به عنوان بزرگ‌ترين تحريف‌گر تاريخ معرفي كرد

ورزي همچنين در پاسخ به اين سوال كه توليد اين اثر بعد از اتفاقات سياسي اخير بود. چقدر از اتفاقات اخير متاثر بوده‌ايد تا كار به روزتر شود؟ همچنين نقش انگليس، صداي آمريكا و بي بي سي فارسي چه بود و آيا به طور مستقيم روي كار شما تاثير گذاشت؟ به فارس گفت: طبيعتا شبكه‌ها و مطبوعات بيگانه يا حتي برخي از سايت‌هاي داخلي كه بيگانه هستند، نظر مساعدي نسبت به كار ما ندارند. مسلما من يك ايراني مسلمان شيعه هستم كه مي‌بايست وقتي تريبوني در اختيارم قرار گرفت، حق مطلب را ادا كرده باشم. ولي آنها هم نگاه خاص خود را دارند و ابراز هم كرده‌اند. شبكه صداي آمريكا اخيرا عكس مرا پخش كرده به عنوان بزرگترين تحريف‌گر تاريخ. تكليف روشن است. من مقاله‌اي را خواندم كه توسط شخصي به نام آقاي اميني نوشته شده بود و مدعي بود از بهائياني بوده كه اعلام هويت كرده است. او حدود 10 صفحه‌اي براي من نوشته بود و هر تهمت و بهتاني را به من بسته بود و هر چه دوست داشت نوشته بود و مرا در آخر متهم كرده بود كه بايد به خدا پاسخ‌گو باشم وگرنه به جهنم مي‌روم من پاسخ او را هم بايد از طريق خبرگزاري فارس بدهم.

وي ادامه داد: ما الان شبكه‌هايي نظير بي‌بي‌سي فارسي، صداي آمريكا و حتي شبكه‌هايي در لس‌آنجلس داريم كه همه زير نظر اين جماعت هستند. اين نيست كه بگوييم اين‌ها شبكه‌هاي مستقلي هستند و مسلمان و مسيحي و معاندين نظام و ...هستند. اينها گردانندگان اصليشان اين جماعت هستند كه آقاي اميني يكي از اعضاي كوچك آن است. خوب چطور شما در تلويزيون‌هايتان كه زير پوشش شماست و خرج مي‌كنيد و زحمت مي‌كشيد و سناي آمريكا هم هزينه بسياري روي اين موضوع گذاشته و پول به اندازه كافي داريد در شبكه‌هايتان به نظام ما، انقلاب ما، رهبر ما، مردم ما، ‌فضاي فكري مردم ما، راهپيمايي مردم ما اهانت مي‌كنيد و آن را به سخره مي‌گيريد و هرگونه دلتان مي‌خواهد كارشناسان عجيب و غريب را به خدمت مي‌گيريد؟ امثال نوري‌زاده‌ها را به خدمت مي‌گيريد ولي نمي‌توانيد تحمل كنيد اگر ما هم يك نكته اين چنين داشته باشيم كه تازه آن هم در تاريخ وجود داشته و از خودمان هم در نياورده‌ايم و سنديت آن و تاريخ هم موجود است.

ورزي تصريح كرد: من خيلي كم اشاره كردم و اگر به شكل گسترده به اين موضوع مي‌پرداختم كه الان حتما 2 الي 3 اتوبان به نام من شده بود. به هر حال تحليل آنها ضد آن چيزي است كه ما در اهدافمان دنبالش مي‌گشتيم. ما هدف مشخصي داشتيم و آرمان مشخصي داشتيم و نشان دادن قطره‌اي از اقيانوس استيلاي فرهنگي و غير فرهنگي توسط دولت منحوس بريتانيا كه ساليان سال است كه نسبت به كشورهاي اسلامي چنين برخوردهايي مي‌كند، است. هدف ما مشخص است. ما يا مي‌زنيم يا مي‌خوريم.

**اجازه نمي‌دهم كسي برايم بازيگر انتخاب كند

كارگردان مجموعه تلويزيوني «سال‌هاي مشروطه» درباره انتخاب بازيگران و اينكه چرا برخي از بازيگران در دو نقش بودند؟ اظهارداشت: در دو مورد اين اتفاق افتاد و چون فاصله داشت از هم، در مثلا يك سكانس تغير چهره داديم و چيزي است كه در كارهاي ديگر هم اجرا شده است. مردم عادي چون فاصله افتاده بود بين قسمت‌ها، خيلي خوشبختانه درگير اين مساله نشدند.
وي افزود: من هيچ اعتقادي به انتخاب هنرپيشه توسط شخص ديگري در آثارم ندارم. كارگردان اگر كارگردان باشد، مي‌بايست هنرپيشه‌هايش را انتخاب كند و با آنها بحث كند. من ديده‌ام كه كساني براي كارگردان بازيگر انتخاب مي‌كنند كه اعتقادي به اين مساله ندارم. تاكنون اجازه نداده‌ام و در آينده هم اجازه نمي‌دهم كسي براي من بازيگر انتخاب كند. من پيشنهاد قبول مي‌كنم، ولي هرگز ترجيح مي‌دهم فيلم نسازم تا اينكه كسي برايم تصميم بگيرد. تك تك هنرپيشه‌ها انتخاب خودم بود و اگر پيشنهادي شده باشد در حد 3الي 4 نفر است كه برخي را پذيرفتم و بقيه را نپذيرفتم. من با برخي از بازيگران هم به طور ثابت كار مي‌كنم چون خيالم راحت‌تر است و فكر مي‌كنم مسلط به كار هستند و تعدادي هم عوض مي‌كنم كه تنوع پيش بيايد.

** 70 درصد مخاطبان از سريال «سال‌هاي مشروطه» راضي بودند

وي در پاسخ به اين سوال كه در بخش‌هاي از سريال به حضور زنان توجه ويژه‌اي داشتيد، مطالعات در چه حد بود و هدف از به تصوير كشيدن اين بخش چه بود؟ تصريح كرد: اين‌ها جاذبه‌هاي بصري بودند بيشتر. البته اسناد آن وجود دارد و نشان دادن آنها بار داستاني داشت و بيشتر مي‌خواستم جاذبه‌هاي بصري را نشان بدهم و فكر مي‌كنم مبسوط‌تر بايد به آن مي‌پرداختم و اگر بخواهم دوباره اثر تاريخي بسازم، حتما به اين مساله بيشتر مي‌پردازم چون جزو فجايع دربار قاجار به شمار مي‌آمدند. زنان حرمسرا اسرايي محترم بودند.

وي ادامه داد: ما در ساخت سريال پيامي داشتيم. ما قله برايمان مهم بود. پيام اصلي سريال مهم بود كه به آن رسيديم و 70 درصد مخاطب و 91 درصد رضايت داشته‌ايم و مردم استقبال خوبي از اين اثر تاريخي داشتند. پيام ما يك پيام كلي سياسي بود و بيشتر برمي‌گشت به تفكرات ميرزا تقي‌خان اميركبير كه براي ملت ما بسيار اهميت دارد، شيخ فضل‌الله نوري حسن ختام اين سريال بود كه در زمان امروز هم با آن مواجه هستيم. كشورهاي بيگانه نمي‌خواهند ما مستقل، آقا و آزاد باشيم. پيام ما در جهت استقلال و آزادي فكري مردم و مبارزه فكري با اسلام زدايان بود. ما اشكالاتي هم داريم اما تلاشمان اين بود و فكر نمي‌كردم اين قدر مخاطب داشته باشيم و پاسخم را از مردم گرفتم و سايت‌هايي تهمت‌ها و افتراهايي به من بستند كه واگذار مي‌كنم به خدا و تا جايي هم كه توانستم وفادار بودم و تحريف نكردم، مشاوره هم كردم. اين كار حاصل 10 الي 15 سال كار پژوهشي من در مورد تاريخ معاصر ايران است.

ارسال نظر

  • ناشناس

    سلام.
    درسته که این پست ، قدیمی است ولی الان چشمم بهش خورد و حیف دیدم نظرم را ننویسم.
    آقای ورزی !
    تاریخ قضاوت خواهد کرد که چه تحریف های عظیمی در تاریخ این کشور ، در این به اصطلاح فیلم نامه های ابوالوقت کرده اید ؟! و انگیزه حضرتعالی و پشتیبان هایت کاملا مشخص است .
    اکثر فیلم هایت را به دقت نگاه کرده ام اینکه از چه موضعی به دیگران نگاه می کنید بر همگان واضح است .
    به چهار تا به به و چهچه گفتن غره نشو که این امری است بدیهی : هر کسی که در جلوی دوربین تلویزیون قرار گیرد چند روزی مشهور و محبوب میشود
    ولی چه بسیار دیده شده است که بعد از گذشت مدتی ، همان چند روز محبوب شده ها ، منفورترین می شوند .

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار