گوناگون

تحلیلی بر آینده انقلاب اسلامی ایران -۲

پارسینه: ارائه ي سناريو براي آينده ايران، مبتني بر بسياري از عوامل دروني و بيروني است. به گونه اي که براي اين کار، بايد علاوه بر در نظر گرفتن اوضاع کنوني کشور اعم از شرايط اقتصادي، نظامي، فرهنگي و حتي قومي، به نظام جهاني و شرايط آن ازجمله بحران مالي جهان و بسياري از موارد ديگر توجه کرد.

پارسینه - علی رضا هادی : ارائه ي سناريو براي آينده ايران، مبتني بر بسياري از عوامل دروني و بيروني است. به گونه اي که براي اين کار، بايد علاوه بر در نظر گرفتن اوضاع کنوني کشور اعم از شرايط اقتصادي، نظامي، فرهنگي و حتي قومي، به نظام جهاني و شرايط آن ازجمله بحران مالي جهان و بسياري از موارد ديگر توجه کرد.
در اين جا، پيش از مطرح کردن سناريو ها، لازم اسـت به دو عامـل اساسـي تأثير گذار در آينده ي انقلاب اسلامي، يعني شرايط ايران براي ساخت آينده و وضع کنوني نظام جهاني اشاره کرده و ساير عوامل نيز، هنگام ارائه سناريو ها مطرح مي گردد:

شرايط ايران براي ساخت آينده

1. کشوري با جمعيت جوان
با وقوع انقلاب اسلامي، ديدگاه خاصي در ايرانِ پس از انقلاب و زمان جنگ شکل گرفت که مبناي آن، " افزايـش تعـداد مسلميـن " بدون توجـه به آثـار آن بود. بر اساس اين ديدگـاه، کنتـرل رشد مواليد، توطئه دشمنان اسلام بوده و تبليغ آن، به منظور تضعيف اسلام بود. لذا فضاي خاصي در جامعه ي پس از انقلاب ايجاد شد که در آن، تمامي موانع رشد جمعيت برداشته شده و رشد جمعيت ايران در سال 1364 به 3.91 درصد، يعني نرخ رشد بي سابقه در طول تاريخ خود رسيد.
با گذشت بيش از دو دهه از آن زمان، اکنون هرم جمعيتي ايران بدين شکل مي باشد:

اکنون، جوان بودن بيش از نيمي از جمعيت کشور به اضافه ي برخي از شرايط ديگر، از نظر بسياري از تحليل گران، مي تواند حيات انقلاب اسلامي ايران را به طور جدي مورد مخاطره قرار داده و روند توقف يا نابودي آن را تسريع نمايد. برخي از جوانان، با نوگـرايي و نوخـواهي کاذب و همچنيـن عدم ارتباط عميق و کافي با نسل انقلاب و عدم علاقه و تمايل به برخي از اصول و مباني مورد قبـول آن ها، مشکلات عديده اي را تاکنون براي کشور ايجاد کرده اند. به عبارت ديگر، ترکيب فعلي جمعيت جوان کشور، به صورت يک " انبوهه ي جمعيتي " درآمده است که درصورت عدم دريافت پاسخي مطلوب از انقلاب اسلامي براي رفع نياز هاي مادي و معنوي خود، عدم تربيت و آشنايي با مباني اصولي انقلاب، عدم پيوند عميق و کافي با نسل انقلابي جنگ ديده و ورود موج وار به عرصه ي اداري و سياسي کشور، هيچ تعهد و تضميني به حفظ اصول و ارزش هاي انقلاب نخواهد داشت و به دنبال الگو و نظامي خواهـد رفـت که اهـداف و شرايـط فـوق را برآورده سـازد و در نتيجـه، توقف و فرامـوشي انقلاب، تسريع خواهد شد.
لذا وظايفي جديد بر دوش نسل انقلابي پديد آمده است. مهم ترين کاري که بر عهده ي نسل ديروز است، اين است که خود، در نظر و عمل، انقلابي باقي بمانند و ارزش هاي انقلاب را در وجود خود و در زندگاني و رفتار خود، بر پايه ي همان شعار هاي اصل انقلاب، حفظ کنند تا جوان امروز، انقلاب را فقـط در کتاب هاي تاريـخ، آن هم در چند صفحـه نخوانـد. بلکه آن را در وجود نسـل انقلاب کننده، به صورت عيني و واقعي ببيند و آن را الگوي خود قرار دهد.
يقيناً در غير اين صورت، جوانان و نوجوانان، علاوه بر اين که با مفاهيم و اصول انقلاب اسلامي آشنا نمي شوند، بلکه ممکن است در مقابل آن جبهه گيري کرده و به مخالفت با آن شورش کنند.(1) بنابراين براي ساخت آينده اي مطلوب براي ايران، توجـه هرچه بيش تر به جوانـان و نياز هاي آنان، بايد در صدر کار مسئولين قرار گيرد. البته بايد گفت دولت ايران، براي اشتغال زايي، افزايش رفاه و نهايتاً جلب رضايت جوانان، بسيار تلاش کرده است. اما با بالا رفتن جمعيت جوان کشـور، در حاشيه قرار دادن اين موضوع اساسي، يعني رفع نياز هاي جوانان، ممکن است خسارات جبران ناپذيري را براي کشور به عمل آورد.

2. وجود دين اسلام و تفکر حفظ نظام
وجوب حفظ اسلام، كشور اسلامي و جان و مال و ناموس مسلمانان از خطر تعرض دشمنان اسـلام و بيگانـگان، يكـي از مسائل مهـم و مورد اتفـاق فقهاي شيعـه و همـه ي مسلمانان است. فقيهـان شيعـه، دفـاع در مقابـل بيگانـگان را بدون هيچ قيد و شرطـي بر همگـان واجـب مي‏دانند. امام خميني (ره) درباره ي حفظ نظام اسـلامي فرموده اند: «اگر دشمـن به شهـر هاي مسلمانـان يا مرز هاي آنان هجوم آورد و بر اصــل اسـلام يا جامعـه ي مسلمانـان ترس وارد گردد، بر مسلمانان واجب است ‏به هر وسيله ي ممكن، از مال و جان دفاع كنند. » همچنين فرموده اند: « اين يک تکليف الهي است. براي همه که اهم تکليف هايي است که خدا دارد. يعني حفظ جمهوري اسلامي از حفـظ يک نفر ولو امام عصر باشد اهميتش بيش تر است. »
اين سخنان و اين بينش، در جامعه اي مانند جامعه ي اسلامي ايران که بار ها مردم، اعتماد خود را به رهبرانشـان ثابـت کرده اند، يقيناً تاثير چشـم گيري خواهـد داشت که نمونه ي بارز آن را مي توان در 8 سال جنگ تحميلي مشاهده کرد.
همين تفکر ايرانيان، بار ها باعث تجديد نظر دشمنان ايران در ارائه ي تحريم ها و حتي تعويق حمله ي نظامي تا به امروز شده که بايد آن را مرهون حمايت ها و اعتماد هاي مردم به رهبرانشان دانست. مردم مسلمان ايرانِ امروز، همان هايي هستند که در شرايط سخت، پيرو رهبر بودند. اکنون هم مي توان اين حمايت را در انتخابات گوناگون و يا راهپيمايي هاي متفاوت مشاهده کرد. يقيناً دشمنان اين حکومت، اين مورد را در صدر عوامل تاثير گذار براي برنامه ريزي عليه اين کشور قرار خواهند داد.

3. جغرافياي طبيعي ايران
سرزمين ايران با مساحتي معادل 1.648.195 کيلومتر مربع به عنوان هفدهمين کشور وسيع جهان بوده که در غرب آسيا بين درياي معتدل خزر (مازندران) و درياي گرم و نيمه گرمسيري عمان و خليج فارس (درياي پارس) قرار دارد. فلات ايران، داراي پيشينه ي زمين شناسي و موقعيت جغرافيايي ويژه، چشم انداز هاي بي کراني از رشته کوه ‌هاي عظيم، جنگل هاي پهناور، بيابان ‌هاي لم ‌يزرع، دشت‌هاي حاصل خيز و تالاب هـاي بزرگ و کوچـک بسياري است و شرايط اقليمي متنوع را پديد آورده است.
ايـران با داشتن 1 درصـد جمعيت جهان، داراي 7 درصـد منابع معدني، 11 درصد نفت (136.3 ميليارد بشکه نفت در سال 2007) يعني سوميـن توليد کننده نفـت خـام جهان و با داشتن 17 درصد از گاز جهان (974 تريليون فوت مکعب گاز طبيعي در سال 2007)، دومين ذخيره کننده ي گاز است.

همچنين وجود تنگه هرمز در خليج فارس، هرچه بيش تر بر اهميت ايران در منطقه مي افزايد. زيرا بيش ترين خط ساحلي اين تنگه، در راستاي کرانه هاي ايران قرار دارد و در نتيجه، بيش تر در سلطه و حاکميت ايران است.
بر طبق نظريه ي قلب زمين توسط مکيندر ، هر کشوري که بر منابع طبيعي و انساني اوراسيا و يا به گفته وي، " قلـب زميـن " تسلط يابد، بر جزيره جهاني حکم خواهد راند و هر کشوري که بر جزيره ي جهاني حکم براند، بر جهان حکمراني خواهد کرد. حومه ي ايران و در نمايي بزرگ تر، خاورميانه، قلب زمين بوده و اين نظريه، بار ها توسط اشغالگران با حملات متعدد، به اثبات رسيده است.

وضع کنوني نظام جهاني

1.جهاني شدن و تهاجم فرهنگي
جهاني شدن به بيان ساده، به معناي گسترش مقياس، رشد اندازه، سرعت يافتن و تعميق تاثير فراقاره اي جريانات و الگو هاي تعامل اجتماعي است. جهاني شدن حاکي از جا به جايي يا دگرگوني در مقياس سازمان دهي انساني است که جامعه هاي دوردست را به يکديگر متصل مي کند و دسترسي به روابـط قدرت را در مناطـق و قاره هـاي دنيـا گستـرش مي دهد. همچنيـن بسياري جهانـي شـدن را در هم آميزي اقتصاد، جامعه شناسي، سياست، فرهنگ و رفتار ها از طريق مرز ها و پيوستگي هاي ملي و اقدامات تعريف کرده اند.
جهاني شدن به وسيله ي عوامل بيروني و به خصوص غربي در ايجاد هويت فردي و اجتماعي كشور هاي غير غربي تأثير زياد دارد. ولي اين به آن معنا نيست كه قادر باشد الگو هاي فرهنگي خود را عيناً ‌به جوامع ديگر تحميل كند. در واقع، هر جامعه با توجه به تاريخ، فرهنگ، وضع سياسي و اقتصادي و عملكرد خانواده‌ ها و رسانه ‌ها و آموزش و پرورش، تحت تأثير جهاني شدن قرار مي‌گيرد و هويت فردي و جمعي افراد اين جامعه با مشكل مواجه مي‌شود و افرادي كه در هويت ‌پذيري دچار مشكل شده اند، مشكلات بسياري براي خود و ديگران ايجاد مي‌كنند.
وقتي هويـت ‌پذيري دچـار مشـكل مي‌شـود، تغييـر در الگو هـاي رفـتاري فـردي و جمعـي، به اشكال زير به چشم مي‌خورد:

1. بي هويتي، يكي از شاخص هاي جامعه ي مورد هجوم قرار گرفته است.

2. يكپارچگي در هويت يا به اصطلاح يكپارچگي هويتي افراد از بين مي¬رود و گاه بخشي از هويت يك فرد با بخش ديگر هويت آن شخص درگير مي‌شود و يا در تعارض قرار مي‌گيرد.

3. فرد بي هويت از ثبات شخصيتي برخوردار نيست. چون هويت فرد در بستر فرهنگ شكل مي‌گيرد و فرد در جامعه ‌اي رشد يافته كه عناصر فرهنگ آن با هم، هم خواني ندارند، داراي شخصيتي مي‌شود كه اجزاي آن با هم هماهنگي ندارند.

4. رفتار اشخاص بي هويت به هيچ وجه قابل پيش بيني نيست. زيرا رفتار افراد با توجه به فرهنگ آن ‌ها قابل پيش ‌بيني است. افرادي كه در هويت پذيري دچار مشكل اند، در حقيقت در فرهنگ ‌پذيري دچار مشكل شده اند.

5. فرد بي هويت چون در پذيرش و دروني كردن ارزش ‌هاي جامعه خود ناتوان بوده، معمولاً دست به اقداماتي مي‌زند كه ضد جامعه و فرهنگ او است.

6. وقتي جامعه در تكوين هويت افراد خود دچار مشكل مي‌شود، ميزان بزهكاري در جامعه افزايش مي‌يابد. در حقيقت، ريشه ي خيلي از خلاف ‌ها و كجروي ها با مشكل هويت قابل تبيين است.

7. افراد بي هويت از خود اراده و قدرت تشخيص ندارنـد و اتكا به نفـس در بين آن ها، مفـهومي ندارد.
تک تک اين موارد، عواملي هستند براي تخريب يک جامعه، هر چقدر هم که اين جامعه پيشرفته باشد. اين خطر در ايران، به دليل اين که کشوري جـوان است، به شدت تهديـد کننده است. در صورتي که دولت نتواند با تهاجم فرهنگي توسط غرب، مقابله و آن را کنترل کند، متاسفانه بايد منتظر افول قدرت ايران در اکثر زمينه ها باشيم و اين، نهايتاً شکسـت انقـلاب اسلامـي را نتيجـه خواهد داد.

2. تحريم عليه ايران
با همه ي تحريم هاي موجود عليه ايران، عده اي، حتي خود تحريم کنندگان، اعتقاد دارند كه تحريم اقتصادي، كارساز نبوده است. بسيـاري از تحليل گـران معتقدنـد كه هنوز تحريـم امريـكا به طور محسوسـي مشكلات ايـران را بد تر نكرده اسـت و آثار تحريـم، به قدر كافي نتوانسته تغييـرات قابل توجهي در رفتار ايران ايجـاد كند. در صورتي که اثرات رواني تحريـم اين بوده كه نشانـه‏ هاي كينه ‏ورزي و مبارزه ‏طلبي نسبت به امريكا افزايش داده شده است.
البته بايد گفت اقتصاد ايران كه تحت تحريم ‏هاي امريكاست، به مراتب توانمند تر از بسياري از كشور هاي در حال توسعه اي است كه از امريكا كمـك ‏هاي اقتصـادي دريافت مي‏كنند.

در ارتباط با بي ‏اثر بودن تحريم هاي امريكا عليه ايران، نظرات بسيار زيادي ارائه شده است كه مي توان در يك جمع ‏بندي كلي، به سه رخداد مهم در ايران از آغاز اعمال تحريم ها تاکنون اشاره کرد:
1ـ افزايش درآمد ارزي
2ـ افزايش سرمايه گذاري شركت ‏هاي خارجي در ايران
3ـ به بار نشستن پروژه هاي بزرگ زيربنايي
بنابراين، تحريم اقتصادي امريكا عليه ايران، آن گونه كه طراحان مهار ايران به دنبال آن بودند، بر اقتصاد ايران كارسـاز نبـوده اسـت. لـذا بسيـاري معتقدنـد ايران، بايد با توجه به اين موضوع که يقيناً امريکا، درپي برنامه ريزي براي اعمال تحريم هاي جديدي است، با سياست گذاري هاي دقيق و بـا تکيه بر دانش داخل، نياز خود را به خارج از مرز ها، در همه زمينه ها کم تر کرده تا اگر تحريمي جديد عليه ايران صورت گرفت، آمادگي مبارزه با آن و دفاع از خود را داشته باشد.

3. بحران اقتصادي جهان
با اين که بحران مالي جهاني، از امريکا شروع شد، ولي چون اقتصاد غرب، وابستگي شديدي بر امريـکا داشت، بحـران به آن جا هم سرايـت کرد و اکنـون، در صـدر مهـم ترين بحـران هاي جهاني قرار گرفته است.
بسياري معتقدند بحران مالي جهاني حداقل بر شش حوزه مهم اقتصادي شامل موسسات مالي، بازار هاي سرمايه، بخش واقعي اقتصاد، قيمت فلزات اساسي، قيمت نفت خام و حجم تجارت جهاني، اثر مستيم گذاشته است.
با اين تفاسير، هرچه حکومت و دولتي به نظام سرمايه داري و به طور خاص، اقتصاد امريکا نزديک تر و داراي روابط بيـش تر باشد، اين بحران، بيـش تر در آن نفوذ خواهد کرد. بايد گفت ايـران، از معدود کشور هايي است که با امريکا، روابط چنداني ندارد. اما اين، عاملي براي نفي ضرر خوردن ايران از بحران نمي شود. زيرا بحران مالي، امروز نه فقط امريکا و اروپا، بله به تمام جهان سرايت کرده است. توليد نفت در ايران پس از آغاز بحران، به مقدار قابل توجهي کاهش يافته و قيمت آن نيز حتي از نصف قيمت قبل از آغاز بحران هم کم تر شده است. با اين همه مي توان گفت ايران، فعلاً تا حدي توانسته بحران را در داخـل خـودش کنترل کنـد. به طـوري که از آغاز بحران مالي تاکنـون، در داخل کشـور، از لحاظ اقتصادي، تغيير چنداني در بازار ها و قيمت کالا ها صورت نگرفته است. ولي اگر قيمت نـفت بـه همين شکل باقي بماند، خطرات جدي از جمله افزايش تورم، پايين آمدن رفاه مردم و نهايتاً نارضايتي جامعه را در بر خواهد داشت که براي نظام، بسيار خطرناک است.

سناريو هاي آينده ايران
همان طور که قبلا گفته شد، سناريو، پيش بيني قطعي و دقيق جهان آينده نيست. بلکه توصيفي از رويداد هاي ممکن و چندگانه است که امکان وقـوع آن ها در آينـده وجـود دارد. عـلاوه بـر اين، مي دانيم هدف از تدوين سناريـو ها، خلق فضـاي بررسي احتمال آينـده هاي ممـکن، به گونه اي است که بتوان پابرجايي سياست ها را در برابر طيفي از چالش هاي آينده آزمود. سناريو ها همچنين به ما کمـک مي کننـد تا عوامـل شگفتـي ساز را در چارچوب چالـش ها يا فرصت هاي بالقـوه بشناسيم.
با اين تعاريف، در ادامه به چهار سناريو ي محتمل براي آينده ي ايران مي پردازيم.

1.حمله نظامي و تسخير ايران
همان طور که گفته شد، برطبق تئوري مکيندر، منطقه ي خاور ميانه کنوني، قلب زمين بوده و هرکه بر آن دستيابي داشته باشد، مي تواند بر جزيره ي جهاني حکمراني کند. امروزه کشور هاي بسياري در پي حکمراني بر ساير مردم و جوامع هستند. همه مي دانيم که در صدر اين کشور ها، امريکا قرار دارد که بار ها، اين هوس خود براي کشورگشايي را براي جهانيـان به نمايش گذاشته اسـت. امريـکا عموماً با هدف برقراري صلح و نابودي تروريست، به کشور هاي مورد علاقه ي خودش به راحتي حمله کرده و آدم کشي و بعضاً نسل کشي مي کند. امام خميني (ره) فرموده اند: " آن هايي که بشر را پايمال مي کنند، دم از حقوق بشر مي زنند. "
اکنون وجود نيرو هاي امريکايي در غرب، شرق و جنوب ايران، خطر بسيار بزرگي براي ايران بـه شمار مي آيد. امريکا اکنون يقيناً توان حمله نظامي به ايران را دارد و مي تواند با هماهنگي از غرب توسط نيرو هايش در عراق، از شرق توسط نيرو هايش در افغانستـان و از جنوب با نيرو هايـش در خـليج فارس تدارک يک حمله نظامي به ايران را بدهد. همچنين به جرئت مي توان گفت در حمله به ايران، بسياري از کشور هاي جهان با او همکاري خواهند کرد. از جمله اسرائيل که دوميـن نيروي نظامي جهان است.
اما اين تنها يک سوي ميدان است. طرف ديگر، افغانستان و يا عراق نيست. بلکه کشوري است به نام ايران. ايران کشوري بي تجربه خصوصاً در عرصه ي نظامي و جنـگ نيست. ايران از معـدود کشـور هاي جهان است که در هيچ يک از دوران هاي تاريخ، مستعمره ي کشور ديگري نشد. ايـران کشوري است که داراي مردمي باوفا به کشور و رهبر بوده و اين را بار ها به همگان ثابت کرده اند. رهبرانشـان هـم هميشـه در پي القـاي تفکر حفـظ وطن بوده انـد. امـام خمينـي (ره) فرمـوده اسـت: " اگر ما همه از بين برويم، بهتر است از اين که ذليل باشيم زير دست صهيونيسم و زير دست امريکا. " همچنين در بهبوهه ي انقلاب، درباره ي حمله به ايران فرموده اند: " کارتر بايد بداند حمله به ايران موجب قطع نفت از تمام دنيا خواهد شد و دنيا را بر ضد او بسيج خواهد کرد. " ايران کشوري است که با بسياري از کشور هاي جهان رابطه اقتصادي دارد و اوج آن، اتکاي صنايع بسياري از کشور ها از جمله چين و ژاپن به نفت ايران است. ايران با در دست داشتن قدرت در خليج فارس، در صورت تهديد شدن، هر لحظه مي تواند با بستن تنگه هرمز، تاثير بسيار بزرگي در اقتصاد جهان بگذارد. فقط کافي است اقتصاد چين و ژاپن را در نظر بگيريم که چقدر متضرر خواهند شد. نيروي موشکي ايران، امروزه زبانزد جهانيان شده است، تا حدي که ژنرال جان ابي‌زيد، رئيـس فرماندهـي مركزي امريكا اعـلام کره اسـت " آن ها نيروي موشكي اساسي دارند كه مي‌تواند خسارت زيادي به دوستان ما در منطقه بزند. "
نکته بسيار مهمي که درباره ي امريکا بايد دانست اين است که در بين جبهه آن ها، اتحاد کافي جهت يک عمليات فراگير نظامي ديده نمي شود. عامل اصلي اين تفرقه، انگلستـان و به دنبال آن کـشور هاي بزرگ اروپايي چون فرانسه و آلمان مي باشند که اين تفرقـه، عموماً به دليـل وجود شـرکت هاي اروپايي به جهت سرمايه گذاري هاي آشکار و پنهان در ايران مي باشد. علاوه بر اين، همان طور که گفته شد، دو کشور چين و ژاپن هم به شدت متضرر خواهند شد. نهايتاً در صورت درگيري جنگي، آن ها منانع خود را در خطر و شايد هم از دست رفته خواهند ديد. خصوصاً انگلستان که سياست هميشگي خود مبني بر جلوگيري از به قدرت رسيدن کامل يک سو، يعني ايالات متحده را دنبال مي کند و مي توان گفت، انگلستان مجموعاً با آغاز اين درگيري مخالف است.
دليل بر اين ادعا، سفر جک استرا، وزير امور خارجه وقت انگلستان به ايران و سخنراني او بود. او صراحتاً ابراز کرد، چنانچه ايالات متحده قصد حمله ي نظامي به ايران را داشته باشد، تنها خواهد بود و انگلستان را درکنار خود نخواهد داشت.
با استناد به موارد فوق، به اين نتيجه خواهيم رسيد که امريکا، اگر هم بخواهد، نمي تواند گزينـه ي عمليات نظامي را آن چنان که در عراق و افغانستان اجرا کرد، به کار برد. پس تسخير ايران عملاً منتفي خواهد بود و از ديد امريکا، متوقف سازي روند صعودي قدرت ايران، از راه نظامي، تنها با حملات به گوشه و کنار ايران ميسر خواهد بود. مثلاً يک حمله هوايي به تاسيسات اتمي ايران که احتمال آن، به دليل وجود عکس العمل هاي پيش بيني نشده ي ايران، بسيار کم است.

2.ايران منزوي
ايرانيان، از معدود جوامع و قوميت هاي جهـان هستنـد که تقريباً، تمامي آن هـا در داخـل يک کشور، يعني ايران قرار دارند. عموم جمعيت هاي نژادي، حداقل در دو و يا بيش از دو کشور ساکن هستند که اين امر، باعث افزايش روابط آن کشور مي شود. اين ويژگي ايران، مي تواند باعث برقراري روابط کم تر با جوامع و کشور هاي جهان شود و اين به معناي انزواي ايران اسـت. همچنين وجـود ديـن اسلام، برقراري رابطه با برخي جوامع جهان را منع مي کند. البته يقيناً اين عدم برقراري ارتباط به نفع ملت و دولت ايران است. زيرا مباني اسلام و دستورات آن، هميشـه به صلاح کشور اسلامي است. ولـي بايد بدانيم اين صلاحيت، در گرو تبعيت از ديگر فرائض اسلام نيز مي باشد و تلاش براي رهايـي از انزواي کشور اسلامي هم از همين فرائض است.
در واقع منزوي شدن يک کشور در خود و قطع ارتباط با ديگر جوامع جهان، هرگز به صلاح آن کشور نيست. زيرا باعث ايجاد بسياري از مشکلات در داخل و خارج از کشور مي شود. از جمله مشکلات داخلي مي توان به عدم دسترسي آن کشور به تکنولوژي، پيشرفت نکردن آن کشور در اکثر زمينه هاي علمي، فرهنگي، صنعتي و بهداشت (در صورت خوش بيني، پيشرفت با شاخص رشد پايين)، از بين رفتن نخبگان علمي و سوختن استعداد ها و نهايتاً عدم رضايت مردم جامعه و پس از آن، فروپاشي کشور اشاره کرد. همچنين منزوي شدن از نگاه جهاني، مي تواند مشکلاتي مانند دشمن سازي، بدبين شدن جهان به آن کشور و برخي اوقات، حتي حمله نظامي را ايجاد کند. بنابراين، اکثر جوامع جهان، مي کوشند تا از طريق راه هاي موجود از جمله تلاش براي صادرات هر چه بيش تر کالا ها، فرستادن ديپلمات ها به جوامع ديگر، انجام پروژه هايي در کشور هاي همسايه و حتي غير همسايه و مجموعاً با برقراري ارتباط با کشور هاي جهان، گامي هرچه بيش تر در راه دور شدن از انزواي خويش بردارنـد. ايـن حرکت در ايران به دليل وجود دين اسلام و مردم مسلمان، بايد با توجه به مباني اسلام و اجراي دستورات آن صورت پذيرد.

مثلاً يکي از مهم ترين رهنمود هاي حضرت علي (ع) به عموم مسلمانان اين است که يک مسلمان بايد در جامعه، حضور داشته و با ديگر افراد، ارتباط اجتماعي برقرار کند. اين امر، در بُعد بالا تر، برقراري روابط اجتماعي جامعه با ديگر جوامع در صورت صـلاح را معنـي مي دهـد. همان طـور که امـام خميني (ره) در پاسخ به اين سؤال که رابطه يک دولت اسلامي و دولت امريکا در آينده چطور خواهد بود، گفتند: " اگر چنان چه امريکا به دولت ايران احترام بگذارد، ما هم با آن با احترام متقابل عمل مي کنيم. " بنابراين، تلاش براي عدم انزواي جامعه اسلامي، در کلام اغلب امامان و رهبران مسلمانان آمده است.
همچنين بايد به اين نکته اشاره کرد که منـزوي شدن در جامعـه ي امروز، بسيـار خطرناک تـر از گذشته است. در گذشته، جامعه ي منزوي، تنها خودش متضرر بود و پيشرفت نکردنش، تنها خودش را اذيت مي کرد. اما در جهان امروز که گاهي کوچک ترين حرکت در کوچک ترين جامعه اي باعث تغييرات اساسي در بخشي از نظام جهاني مي شود، منزوي شدن و قطع ارتباط با جوامع دنيا، براي آن جامعه بسيار سنگين تمام خواهد شد. بنابراين در جامعه اي اسلامي مانند ايران، کم توجهي به راه هاي رهايي از انزوا، مي تواند تهديد بزرگي براي اسلام باشد. لذا حکومت ايـران، اين موضـوع را درک کـرده و برنامه هايـي براي رهايـي هر چه بيـش تر از اين تـهديـد بـزرگ در نظـر دارد. از جمــله ايـن برنامه ها، مي توان به سرمايه گذاري ايران در برخي از کشور هاي امريکاي جنوبي، برگزاري اجلاس کشور هاي اسلامي، جنبش غير متعهد ها، سخنراني در سازمـان ملل متحـد و حضـور دائم در شوراي امنيت اشاره کرد. البته شرايط موجود در جغرافياي طبيعي ايران، وجود منابع سرشار نفت و گاز و بسياري از منابع معدني ديگر، افزايش روابط کشور هاي جهان با ايران را ايجاب مي کند.
با اين حال، هنوز بسياري از جامعه شناسان جهان، جمهوري اسلامي ايران را کشوري منزوي مي دانند و اين به دليل مشـاهده برخي از حرکـات و رفتار ها از سوي ايـران است. تعداد زيادي از رفتـار هايي که نظـر آنـان را اينچنين کـرده است، دستورات اسـلام براي ملـت و دولـت يـک حکومـت اسلامي است که در اين مورد، بايد به دو نکته توجه کرد:

1.نقد فرآيند حرکت و تداوم يک جامعه اسلامي، تنها با مطالعه دقيق اسلام و تاريخ آن مقدور مي باشد. چون بسياري از قوانين موجود در يک جامعه ديني، برگرفته شده از آن دين و مذهب است و درک آن، براي هر منتقدي امکان پذير نيست. نمونـه بارز اين امـر، در جنگ ايران و عراق مشاهده شد. در حالي که تحليل گران جنگ، به دولت ايران پيشنهاد داده بودند چون صدام، از بمب هاي شيميايي استفاده مي کند، پس شما هم استفاده کنيد، دولت ايران در کمال ناباوري دست به اين کار نزد. زيرا آن را مخالـف احـکام اسلام و دستورات الهي مي دانست و در نهايت هم، مشاهده شد اين حرکت، بسيار به نفع ايران بود و ممکن بود در صـورت استـفاده از اين سـلاح ها، جنـگ خيلـي ديرتر بـه پايان برسد.

2. برخي از اين حرکات که در قالب اسلام در جمهوري اسلامي ايران انجـام مي شـوند، درست است که پايـه ي اسـلامي دارند، ولـي ممکن است انجام آن در يک برهه زمـاني، بـه صلاح نظام نباشد. لذا در جمهوري اسلامي، نهادي به نام مجمع تشخيص مصلحت نظام وجود دارد که هدف آن، جلوگيري از انجام شدن حرکاتي اسـت که نظام را تهديـد مي کند. يکي از همين عوامل تهديد کننده، عمل به اسلام در زماني است که خود اسلام دستور به عدم عمل به آن را داده اسـت. براي مـثال امام خميني (ره) در يـکي از سخنراني هاي خود گفته اند: " اگر به صلاح نظام جمهوري اسلامي است، نماز خواندن هم مي تواند در جامعه مدتي قطع شود ". بنابراين، مي توان گفت هر عملي در جامعه ي اسلامي که عاملي براي انزواي آن باشد، از نظر اسلام بايد متوقف شود.

لذا انزواي کشور ايران با انجام دستورات اسلام توسط دولت و ملت آن رابطه عکس دارد. يعني هرچقدر که ايرانيان مسلمان، بيش تر از دستورات اسلام اطاعت کنند، کم تر منزوي شده و راه رهايـي از انزوا را سريع تر مي پيمايند. اين بدين معناست که افزايش بي ديني در سطح کشور ايران، مي تواند علاوه بر ايجاد مشکلات ريز و درشت، انزواي ايران را هم نتيجه بدهد.

3. ايران با توسعه ي همه جانبه
مهم ترين شواهد توسعه يک کشور را مي توان در چهار زمينه ي توسعه ي علمي، صنعتي، بهداشتي و نظامي مشاهـده کـرد. همان طـور که در ابتـداي تحقيـق آورده شـد، يکي از راه هاي آيـنده پژوهي، تحليل روند مي باشد. در تحليل اين سناريو براي آينده ايران، از همين روش استفاده شده است. لازمه ي اين روش، شناخت گذشته و شرايط آن در مقايسه با شرايط امروز در زمينه هاي مورد بررسي است. در ادامه، مقايسه ي اين چهار زمينه در گذشته، يعني قبل از انقلاب با شرايط آن ها در امروز ايران بررسي شده است:
در مورد شرايط علمي در قبل و بعد از انقلاب، مي توان از طريق جدول زير، رشد مراکز علمي و دانشجويان را نسبت به قبل از انقلاب اسلامي مشاهده کرد :

ردیف
زمینه رشد
سال 57
سال 87
درصد رشد
1
تعداد دانشجویان پذیرفته شده در کلیه مقاطع
56500
1300000
2300%
2
تعداد دانشجویان شاغل به تحصیل
170000
3570680
2100%
3
تعداد اعضای هیئت علمی
5580
56300
1008%
4
تعداد مراکز آموزش عالی
233
2154
966%
5
تعداد دانشجویان فوق لیسانس و دکترای حرفه ای
16700
160500
961%
6
تعداد دانشجویان دکترای تخصصی
250
23650
9460%

همچنين تعداد زنان عضو هيات علمي دانشگاه ها از 1894 نفر در سال 1357 به بيش از 12000 نفر در سال 1387 رسيده است. تعداد دانشجويان دختر نيز از 54248 نـفر در سـال 1357 بـه بيش از دو ميليون نفر در سال 1387 افزايش يافته است. هم اکنون دختران دانشجو مي توانند در هر رشته اي که مايل باشند، حتي رشته هاي فني و مهندسي چون مهندسي معدن و مهندسي هوا فضا مشغول تحصيل شوند. در سال هاي اخير تعداد دختراني که وارد دانشگاه شدند، بيش تر از تعداد دانشجويان پسر بوده است. كشور ايران، در حال حاضر از نظر علمي در جايگاه دوم منطقه آسياي غربي و كشور هاي اسلامي قرار دارد. همچنين از نظر ميزان رشد مقالات علمي در منطقه، رتبه اول و از نظر تعداد مقاله رتبه دوم را داراست. آخرين خبر علمي كه بازتاب وسيـعي در رسانـه هاي غرب داشت، آغـاز فعاليت پايگاه فضايي ايران بود. جهانيان شاهد پرتاب ماهواره " اميد " به فضا بودند. ورود به فضا و خود اتكايي در صنايع فضايي از آرزو هاي بزرگ هر ملتي به شمار مي‌رود که جمهوري اسلامي ايران، يازدهميـن كشور دنيـاست كه توانمنـدي ارسال ماهـواره به فضـا را پيـدا كرده است. ايـران اکنون در 7 شـاخه ي علمي رياضي، مكانيك، پليمر، شيمـي، مهندسـي شيمـي، نانو و پزشكي رتبه اول منطقـه را دارد. در زمينه مهندسي برق، پروفسور نوري، رئيس دانشكده برق دانشگاه بريستـول انگليـس ، پـيش بيني کرد ايران تا 15 سال آينده يكي از قدرت ‌هاي بزرگ برق دنيا‌ خواهد شد.

مرگ و ميـر کودکان ، از 111 مورد در هـزار تولـد زنده در سال 1256، به 28.6 مورد در سـال 1381 رسيده که بيش از 4 برابر کاهـش داشته است. همچنيـن ايران، از سـوي سازمان بهداشـت جهاني، به عنوان موفق ترين کشور آسيايي در کنترل ايدز در سال 2004 معرفي شده است. به علاوه نرخ رشد جمعيت که به دلايـل آورده شـده در بخـش 4.1.1 در سـال 1358 تا 1368 بـه 3.2 درصد رسيده بود، از سال 1368 تاکنون به 1.2 درصد رسيد که رقمي بسيار متوازن و متناسب براي کشوري با شرايط ايران است.

واضح است نتيجه ي پيشرفت علمي يک کشور، در صنعت آن نمايان خواهد شد. در بخش صنعت، قبل از انقلاب، تقريباً تمامي کالا هاي صنعتي ايران از خارج وارد مي شد و معدود کالا هاي ساخت داخل نيز عموماً از کيفيت و مرغوبيت بالايي برخوردار نبود. درست است که صنعت ايران، هنوز حتي به برخي از کشور هايي که قبل از انقلاب از ايران عقب تر بودند (مانند کره جنوبي)، نرسيده است، اما بايد به شرايط ايـران بـعد از انـقلاب نـگاه کرد. رخـداد يک انقـلاب بزرگ و ايجاد تغيـير بنياديـن در صـدر کشور، وجود يک جـنگ سـنگين هـشت ساله و تخريب بـسياري از صـنايع و تحريم هـاي پي در پي از سوي اکثر کشور هاي صنعتي، هرچقدر هم که يک کشور پيشرفته باشد، صنعتي برايش نخواهد ماند. اما با نگاه به صنعنت کنوني ايران، اگر بخواهيم معقولانه و منصفانه قضاوت کنيم، بايد اقـرار کنيم با شرايط سي سال اخير اين کشور، وجود چنين صنعتي تقريباً غير ممکن است. اگر کشوري با گذراندن سي سال در شرايطي مانند ايران، بتواند خودرو صادر کند، در کشور هاي همسايه و حتي غير همسايه پروژه ي عمراني انجام دهد، صنعت موشکي پيشرفته داشته باشد و تـوان پرتاب ماهواره بـه فضا داشـته باشـد، به نوبـه خود بسيـار هم پيشرفتـه است و براي شکوفايي، فقـط نـياز به مديريـت مناسب و زمان دارد.
برخي معتقدند اين توسعه ها، در صـورت شـکست نـخوردن نـظام شاهنشاهي هم به وجـود مي آمد، ولي بسياري به شدت با اين فرض مخالفند و هرکدام هم دلايلي را مطرح مي سازند که پرداختن به اين موضوع، در اين مقاله نمي گنجد.
در حوزه نظامي ايران بايد گفت برنامه هاي نـظامي شـاه، موجب شده بود تا هزينه هاي نـظامي ايران در مدت کوتاهي سير صعودي پيش گيرد. بودجه نظامي کشور بسيار بالا رفته بود و پـيش خريد هاي شاه، فروشندگان را هم متعجب ساخته بود. بنابراين چون اين تجهيزات، نيازمند آموزش فني نيرو ها و آشنايي و بهره گيري بهينه از اين تسليحات بود، شمار زيادي از متخصصان، تکنسين ها، مستشاران نظامي و فروشندگان تسليحات، به ايران آمده و افسراني از ايران به کشور هاي خارجي فرستاده شد. در اواسط سال 1356 بالغ بر 31 هزار مستشار امريکايي در ايران به سر مي بردند که اين تعداد، در سال 1357 به 45 هزار نفر رسيده بود. حضور اين افراد باعث گرديد که امريکايي ها، حق هرگونه ابتکار و خلاقيت را از نيرو هاي داخلي سلب کـرده و اداره امور ارتـش را بر عـهده گيرنـد. از لحاظ صنايع دفاعي، آن چه قبل از انقلاب توليد مي شد، صرفا توليد سلاح ها و مهمات سبک بود که نهايتا تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، به توليد فشنگ هاي سبک و نيمه سنگين تيربار ژ3، اسلحه ژ3، و فشنگ سلاح هاي کمري محدود مي شد. در امور خدماتي و تعمير و نگهـداري نيز ايرانـيان حق هـيچ گونه دخالتي نداشتند و با توجه به زير سـاخت هاي موجود، فقط امريکايي ها حق فعاليت در ايـن امور را داشتند. طوري که براي تعويض حتي يک پيچ ساده، بايد امريکايي ها وارد کار مي شدند.

بعد از پيروزي انقلاب شرايط متحول شد و تحولات چشمگيري خصوصاً در مقطع دفاع مقدس پديد آمد. جنگ تحميلي، واقعيت هايي را تحميل مي کرد که نتيجه آن، شکل گيري صنايع دفاعي بود. بسياري از سلاح هايي را که قبل از انقلاب نه توليد و نه اجازه توليد آن را داده مي شد، به دليل جنگ و تحريم اقتصادي و با طراحي مهندسي معکوس در داخل شکل گرفت. هم اکنون جمهوري اسلامي از بزرگ ترين توان ها و قدرت هاي بازدارندگي موشکي برخوردار است که از يک طرف تماماً بومي و از سوي ديگر، تحت اختيار نيرو هاي داخلي قرار دارد. مهندسين ايراني، هم اکنون به دنبال طراحي ماهواره ملي " سپهر " با سيستم رانش ماهواره هستند. هم اکنون ايستگاه گيرنده زميني سپهر و پردازش تصاوير ماهواره اي با توان تهيه و توزيع انواع تصاوير ماهواره اي و هوايي مشغول فعاليت است. ماهواره سپهر، 49 كشور را تحت پوشش قرار مي دهد که با آن مي توان از فاصله 5 متري تصوير گرفت که در حقيقت اين ماهواره، چشم ايران در منطقه است.

اکنون مي توان با استناد به مطالب فوق و از طريق روش تحليل روند، براي اين سناريو آينده نگري کرد. همان طور که گفته شد، در زمينه هاي علمي و صنعتي، بهداشتي و نظامي، عموماً قبل از انقلاب، شرايط از نظر داخلي و بومي بودن، مطلوب نبود. ولي در تمامي اين زمينه ها، از سال 57 تاکنون، سير صعودي در بومي سازي و پيشرفت وجود داشته است. تحليل روند اين گونه پيش بيني مي کند که آينده، ادامه ي راه گذشته است. يعني روند پيشرفت علم، صنعت، بهداشت و تسليحات نظامي کماکان صعودي بوده و به دليل اين که اين نمودار در سال هاي اخير، شيب تند تري گرفته، در سال هاي آينده نيز با سرعت بيش تري نسبت به قبل، شاهد پيشرفت هاي ايران خواهيم بود.


4. صدور انقلاب و الگو شدن
برنامه ريزي و حـرکت جمهـوري اسـلامي ايـران در عرصه ي جهاني، با در نـظر گرفتـن اين دو هدف، يعني صدور انقلاب و الگو شدن صورت مي گيرد. زيرا از مهم ترين آرمان هاي يک نظام اسلامي به شمار مي روند. اما اين که از آغاز انقلاب اسلامي تا به امروز، ايرانيان چقدر در حصول آن موفق بوده اند، جاي بحـث دارد. بايـد گفت اندکـي پس از انقـلاب، هدف الگـو شدن و صدور انقلاب بـه شدت مورد نظر مسئولين و مردم بود. امام خميني (ره) در اين زمينه فرموده اند، " ما بايد در صدور انقلابمان به جهان کوشش کنيم و تفکر اين که ما انقلابمان را صادر نمي کنيم کنار بگذاريم. "
اما برخي از موارد، درک غلط از مفهوم انقلاب و اهداف آن و وجود اين تصور که انقلاب بايد با فتح سرزمين باشد (چنان که در انقلاب فرانسه وجود داشت)، باعث شد معناي صدور انقلاب، حرکتي همراه با جنگ طلبي و کشور گشايي تبليغ و القا گردد. اين تبليغ غلط، تبديل به يکي از مهم ترين حرکت هاي دشمنان براي مقابله با انقلاب شده بود. بنابراين، صدور انقلاب از معناي اصلي خود دور شد و حرکت براي رسيدن به اين مهم، به تعويق افتاد.
به اين ترتيب، مي توان نتيجه گرفت، نخستين گام حرکت براي صدور انقلاب و الگو شدن، درک صحيـح از اين مفاهيـم است. البتـه پس از گذشـت يک دهه از انقلاب، يعنـي پس از پايان جنـگ تحميلي و با پذيرش قطعنامه 598، صدور انقلاب و الگو شدن در صدر مهم ترين اهداف جمهوري اسلامي ايران قرار گرفت. محققـان با تحليـل مفاهيم ابتدايي اين هدف و راه هـاي رسيـدن بـه آن، به اين نتيجه رسيدند که صدور انقلاب هرگز ميسر نمي شود مگر با تلاش براي الگو شدن در همه زمينه ها. از آن زمان، ايران اين هدف ارزشمند را در ميان مهم ترين اهداف خود قرار داده و براي رسيدن به آن مي کوشد.
هم اکنون پس از گذشت سي سال از انقلاب، ايران کماکان به دنبال الگو شدن و صدور انقلاب است. بايد گفت رسيدن به اين هدف بزرگ در جامعه امروز ايران، در گرو برقراري توازن و تناسب ميان دو قطب به ظاهر متضاد " ثبات نهادمند " و " تغييرات زيربنايي " در حوزه هاي مختلف است.

واضح است اين حرکت، کاملاً مردمي و نيازمند به حرکت تمام ملت و تلاش يکايک افراد است. بنابراين مي توان گفت صدور انقلاب و الگو شدن ايران، تنها و تنها با تلاش فرد فرد مردم و کوشـش بـي وقفه ي مسئولين صورت خواهد گرفت.
در اين ميان، رسانه بيش از هر سـازمان ديگر مي توانـد در صدور انقلاب اسلامی، نقـش داشـته باشد. رسانه ها در چگونگي و ساخت فرهنگ زندگي، نقش گسترده اي دارند. ارائـه ي الگـو و بـه تصوير كشيدن زندگي و بيان مفاهيـم جديـد، اهميت رسانه ها را در ايـجاد فرهـنگ مدرن دوچـندان مي كـند. يکي از مهم ترين اشـاره هاي رسانـه براي تسريع صدور انقلاب، مي توانـد به نقـش كليدي مسجد باشد. مسجد در فرهنگ ديني اهميت زيادي دارد و رهبران ديني بر اين موضوع بسيار تأكيد كرده اند. از اين رو، تبليـغ مسجـد، آثار فـراواني را در صـدور انقـلاب به دنبـال دارد. عـلاوه بـر اين، به آثار سوء تبليغات نيز بايد توجه شود. امروزه جهان غرب با شيوه هاي گوناگون از همه سو، تهاجمي ناجوان مردانه را به فرهنگ و هويت ايران اسلامي آغاز كرده است و در اين راه، از همه ابزار هاي سياسي، فرهنگي و اقتصادي استفاده مي كند. القاي ناكارآمدي دين و بالندگي فرهنگ غرب و تناسب آن با نياز هاي جامعه، مهم ترين محور هاي اين تبليغات است. بنابراين رسانـه مي توانـد با مـهار اين تبليغات سوء، از مانع شدن آن در صدور انقلاب، جلوگيري کند.
در رسانه ي امروز ايران، با پخش اذان و نماز، تلاش مي شود فرهنگ اسلامي در نقاط مختلف جهان تبليغ گردد. با احداث شبکه هاي تلويزيوني به زبان عربي و انگليسـي، هرچند خيلي دير، ولي مـي توان به تبليغ و اشـاعه ي هرچه بيـش تر اسـلام، مسلمين، فرهنـگ ايـراني و نهايتاً صـدور انقـلاب اسلامي ايران پرداخت.

نتيجه گيري
در اين مقاله سعي شد پس از بيان مفاهيم آينده پژوهي و راه هاي مختلف آن، آينده پژوهي در زمينه ي انقلاب اسلامي و ايران مورد بررسـي قـرار گـرفته و نهايـتاً پـس از مـطاله شـرايط امروز ايـران و جهان، چهار سناريو ارائه و هريک مورد بررسي قرار گيرد.
اکنون با توجـه به بحـث هاي ذکر شـده در طـول مقـاله و سناريـو هاي ارائه شده، مي توان بـه هرسناريو، احتمالي نسبت داد و با استناد به آن، نهايتاً به پاسخي براي پرسـش مطـرح شده در آغـاز مقاله دست يافت. البته نبايد فراموش شود که ارائه ي سناريو براي آينده ايران و درصد دادن براي وقوع هريک، پيش بيني قطعي و دقيق ايرانِ آينده نيست و تـنها تـصويري را از آن براي ما ترسيـم مـي سازد. اما مي تواند تا حدي، ديد مسئولين را نسبت به آن گستـرده تر سـاخته و بنابراين، در برنـامه ريزي هاي کلان و بنيادين کشور، تاثير مثبت داشته باشد.
مي دانيم ارائه ي درصد و کشيدن نمودار، تنها براي تسهـيل درک مفاهيم صورت مي گيرد. بـه همين دليل اکنون با توجه به مفاهيم گفته شده در طول مقاله و با استناد به آمار هاي نقل شده، مي توان توسط يک نمودار، احتمال وقوع اين سناريو ها را بررسي کرد. البته در اين نمودار، سناريوي سوم و چهارم به دليل در امتداد هم بودن، به صورت يک مورد واحد در نظر گرفته شده است:
بنابراين مي توان پاسخي مناسب و کارآمد به سؤال مطرح شده ارائه کرد و بايد گفت:
باتوجه به نمودار و آمار هاي درون مقاله، به اين نتيـجه خواهيـم رسيـد که بيش ترين احتـمال وقوع يک رخداد در آينده، مربوط به توسعه ايران اسلامي و صدور انقـلاب است. همچنـين مـي بينيم انزواي ايران و يا تدارک يک حمله ي نظامي به آن، از احتمال بالايي برخوردار نيست. لذا در يک جمله مي توان گفت:
آينده اي که در انتظار ايران است، از گذشته ي معاصرش، مطلوب تر و با موفقيت هاي بيش تر خواهد بود. اين همان نتيجه اي است که اکثر آينده پژوهان در زمينه ي ايران، چه محققان ايراني و چـه غير ايراني، نهايتاً به آن اشاره کرده و اندک افرادي که آينده را براي ايران چنين نمي دانند، درصدي که براي توسعه بيان کرده اند، درصد بالايي بوده است.



ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار