داستان رشــــتي كله ماهي خور از کجا آمده است؟
پارسینه: در زمان های قدیم که هنوز ماشین نبود و راه های حمل و نقل و عبور و مرور به سختی و به دشواری صورت می گرفت، برای اینکه ماهی فاسد نشود(قابل توجه آنهایی که نمی دانند بدانند که ماهی از کله فاسد میشود)و به دست مصرف کننده(یعنی شهر هاي دور از دريا مثل تهران و ...)تازه و سالم برسد،کله ی ماهی را از تنش جدا میکردند و در داخل جعبه های آغشته به یخ،روانه آن شهر میکردند. وقتی که شهر هاي ديگر عزیز ماهی های بدون کله را میدیدند گمان می کردند که رشتی ها کله ی ماهی را خودشان بر میدارند و میخورند!
افرین جالب بود ولی انگلستان این را خیلی شدت داد تا روحیه ی حماسی انها ضعیف شود..داستان جنگل و...
البته ميدانيد كه خيلي ها و از جمله رشتي ها كله ي ماهي را واقعن ميخورند
نمی دانم این روایت شما تا چه حد درست است؛ امیدوارم که درست باشد. اما من قبلا که این عبارت را می شنیدم تصورم این بود که، برخلاف ما که شمالی و رشتی نیستیم و به ندرت هم پیش می آید که کله ماهی بخوریم و اغلب هنگام ماهی خوردن کله ماهی را جدا کرده و دور می ریزیم، رشتی ها کله ماهی را هم همراه آن می خورند و به همین دلیل به آنها رشتی کله ماهی خور می گویند... اما الان با این حکایت مقرون به واقعیتی که شما تعریف کردید فهمیدم که قطعا تصور قبلی من از موضوع کاملا اشتباه بوده است. بنابراین صمیمانه از شما گرامیان قدردانی می کنم....
واقعااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا؟؟با لهجه خانم شیرزاد بخوانید
من میخوام خانم شیرزاد رو بخورم
دلبندم " اغشته به یخ" !!!! یا مملو/ حاوی یخ؟؟؟؟؟
سلام. انگلیسی ها خودشان سابقه طولانی در استهزا و مسخره کردن کشورها و مناطق اطراف خود دارند. مثلا برای اسپانیاییها، ایتالیاییها، اسکاتلندیها، ایرلندیها، هلندیها، بلژیکیها، فرانسویها، دانمارکیها، سوئدیها، لهستانیها، نروژیها و.... هر کدام شان اسامی و عناوینی گذاشته اند. حتی شهرها و شهرستان های همان کشور انگلیس هم با یکدیگر از این حرفهای اتّهامی می زنند و یکدیگر را با این نامها و عناوین می خوانند! حالا همان فرهنگ انتقال داده شده است به ایران، و در کشور ما شیوع پیدا کرده! خدا عاقبت ما را بخیر کند!