گوناگون

ازدواج «فرزند خوانده» با «سرپرست» ازدواج محارم است؟

قانون: ماده ۲۷ قانون حمایت از کودکان بی‌سرپرست و بد سرپرست تا پیش از سال ۹۱ ازدواج با فرزند خوانده را ممنوع اعلام کرده بود، اما با اشکالی که شورای نگهبان به آن وارد کرد، این قانون دوباره وارد صحن علنی مجلس شد و بنا شد در صورت اجازه دادگاه بنابر مصالح کودک، این ازدواج بلا مانع باشد.

البته جای سوال است که چگونه کودکی که در یک خانواده بزرگ شده و پدر خوانده یا مادر خوانده را مانند والد و والده تنی خود می‌داند و نسبت به او علقه عاطفی دارد بنا به مصلحت با ولی خود ازدواج کند؟ و اینکه چرا مجلس به تبعات سوء این مسئله دقت نکرده است؟ ابوالفضل ابوترابی نماینده نجف آباد، تیران و کرون در مجلس شورای اسلامی که خود زمانی قاضی دادگاه هم بوده است با این مصوبه مخالف است و معتقد است که بهتر بود مجلس بر اساس مصالح جامعه در این مورد سکوت می‌کرد، آنچه می‌خوانید حاصل گفت‌وگوی ما با این نماینده مجلس است که پیرامون ماده۲۷ قانون حمایت از کودکان بی‌سرپرست و بد سرپرست و مسائل فرزندخواندگی انجام گرفته است.

موضوع بحث در مورد ماده ۲۷ قانون حمایت از کودکان بی‌سرپرست و بد سرپرست است البته این ماده در کمیسیون اجتماعی مطرح شده است اما با توجه به ابعاد حقوقی و قضایی آن بفرمایید ِآیا تبصره الحاقی مجوز دادگاه صالحه برای ازدواج فرزند خوانده با سرپرست، با روح قانون مطابقت دارد؟

وقتی که قانون وضع شد و ازدواج سرپرست و فرزند خوانده را ممنوع کرد، به شورای نگهبان رفت و شورای نگهبان یک ایراد فقهی گرفت و گفت که ما این ممنوعیت را در شرع نداریم. لذا در راستای نظر شورای نگهبان کمیسیون اجتماعی مجلس نظر داد که ازدواج سرپرست چه پدر خوانده و چه مادر خوانده با فرزند خوانده بلا مانع است.

متأسفانه این پیشنهاد کمیسیون اجتماعی و بعد هم رأیی که در مجلس شورای اسلامی در راستای تأمین نظر شورای نگهبان آورد تبعات بدی می‌تواند در آینده داشته باشد. یعنی اینکه فرزند خوانده‌ای که در یک خانواده بزرگ می‌شود و یک علقه عاطفی ایجاد می‌کند و علاوه بر آن اختلاف شدید سنی با والدین دارد، اگر با پدر خوانده یا مادر خوانده خود ازدواج کند؛ به واقع از لحاظ روحی و روانی اثرات منفی و از لحاظ اجتماعی اثرات بسیار سویی به بار مي‌آورد، زیرا عمده فرزندان با مسائل شرعی متفاوتی معمولاً محرم می‌شوند یعنی اگر دختر باشد در طفولیت صیغه محرمیت را با پدر بزرگ مادر یا پدر بزرگ پدری می‌خوانند که سنشان بالا ‌ست و با آن صیغه محرمیت آن طفل دختر محرم خانواده سرپرست می‌شود، یا کودک را به صورت رضاعی (شیر دهی) محرمیت ایجاد می‌کنند، در نتیجه مشکلات و مسائل فرهنگی، اعتقادی اینچنینی هم پیش خواهد آمد.

صیغه محرمیت با پدر بزرگ خوانده می‌شود؟
بله فرزند خوانده وقتی وارد یک خانه می‌شود هیچگونه محرمیتی با خانواده ندارد مگر اینکه یک صیغه محرمیتی بین طفل و پدر بزرگ مادری یا پدر بزرگ پدري، خوانده شود.

يعني صیغه محرمیت را با جد مي‌خوانند نه با پدر یا مادر؟
بله و بعد صیغه محرمیت ممکن است 10 دقیقه، یک ربع يا ۵ دقیقه باشد. فقط هم صرفاً براي محرمیت است تا این دختر که در حال طفولیت است وقتی به سن بلوغ رسید با پدرخوانده و برادرهای ناتنی محرم شود و مشکل شرعی پیدا نکند.

یک مسئله‌ای که در حال حاضر مطرح می‌شود و برخی موافقان به آن استناد کرده‌اند این است که پیامبر با زن پسر خوانده خود ازدواج کرده است و به همین دلیل می‌گویند که ممانعتی نیست، حال سوال این است که آیا ازدواج پدر شوهر با عروسی که طلاق بائن گرفته است بلامانع است یا منع دارد و از لحاظ شرعی اشکال دارد یا بلا اشکال است؟
از لحاظ شرعی مشکل دارد. ببينید، در مباحث فقهی ما نباید قیاس داشته باشیم. یعنی اینکه اگر با زمان پیامبر اکرم قیاس داشته باشیم، قیاسی مع‌الفارق است. زیرا در منابع فقهی ما به هیچ عنوان قیاس مورد پذیرش واقع نشده است و هر آنچه عقل تایید کند شرع هم تایید می‌کند و هر آنچه که شرع رد می‌کند عقل هم رد می‌کند. لذا ضرورت اجتماعی این بودکه مجلس شورای اسلامی دقت بیشتری می‌کرد، حتی از لحاظ فقهی هم اگر منعی نداشته باشد به واقع مصلحت نبود که مجلس شورای اسلامی این قانون را در راستای نظر شورای نگهبان اینگونه مطرح می‌کرد و ‌ای کاش مجلس با استناد به عمومیات فقه این مسئله را مسکوت می‌گذاشت.

یعنی شما می‌گویید با توجه به اینکه از لحاظ شرایط اجتماعی، عرفی و عقلی، ازدواج پسرخوانده و مادر خوانده یا پدرخوانده با دخترعقلاً تبعات اجتماعی سوء دارد به همین دلیل می‌توانیم از لحاظ شرعی هم در این مورد سکوت کنیم؟
ببینید از لحاظ شرعی چنین ازدواجی جایز است اما مانند بسیاری از دیگر مسائل که از لحاظ شرعی جایز است ولی در حقوق ما ذکر نشده است، قانونگذار باید در اینجا سکوت می‌کرد و ضرورت نداشت وارد این موضوع بشود. ضمن اینکه بسیاری از تبعات اقتصادی، اجتماعی هم در آینده به وجود بیاورد. برای مثال یک نفر یک فردي را به فرزندخواندگی بگیرد که بتواند اموال و دارایی‌هایش را تصاحب کند و بعد بخواهد با او ازدواج کند. یا فرض بگیرید که از لحاظ سنی یک پیرمرد سالخورده ۷۰ ساله بخواهد با فرزند خوانده‌ای که اکنون به ۲۰ یا ۳۰ سال رسیده است ازدواج کند. این از لحاظ اجتماعی چه مشكلات و معضلاتی به وجود خواهد آورد بعد فرزندان ناشی از ازدواج این‌ها که اینقدر اختلاف سنی بالایی دارند باز چه مشکلاتی دارند، بنابراین باید بپذیریم که مجلس شورای اسلامی در راستای اصلاح و تأمین نظر شورای نگهبان این قانون را با دقت وضع نکرده است. کمیسیون اجتماعی، ‌ای کاش دقت بیشتری به خرج مي‌داد و مجلس هم‌ ای کاش حساس‌تر مي‌بود. بهترین حالت این بود که ما این مسئله را مسکوت قرار می‌دادیم ضمن اینکه در صحنه بین‌المللی هم بازتاب خوبی برای کشور ندارد، اما خوشبختانه این طرح همچنان در کمیسیون اجتماعی است، امیدواریم که اگر توان آن وجود دارد و قانون هم اجازه دهد کمیسیون اجتماعی این طرح را که هم اکنون در کمیسیون اجتماعی است اصلاح کند.

نکته‌ای که در اینجا مطرح می‌شود این است که با توجه به نظر فروید، میل جنسی از بدو تولد همراه انسان است والبته فروید می‌گوید که میل عاطفی اروتیکی میان مادر و پسر يا دختر و پدر وجود دارد یعنی میان جنس مخالف در هر صورت، حال بخواهیم نگاه کنیم فرزند خوانده که از لحاظ خونی نا‌محرم است.

البته با آن دو شرط صیغه محرمیت و رضاعی می‌توان محرمیت را ایجاد کرد.

بله اما این فرزند پس از سن بلوغ به والد جنس مخالف خود میل پیدا می‌کند آیا با این نسبت به مادرخوانده خود میل پیدا نمی‌کند، اگر پسر باشد نسبت به مادر خوانده و اگر دختر باشد نسبت به پدر خوانده خود این میل را ما چگونه می‌‎توانیم تحلیل کنیم و برای آن یک طرحی را به مجلس پیشنهاد کنیم.

ببینید اینکه میل جنسی پیدا می‌کنند شاید پیدا کنند اما چون فرزند در آن محیط بزرگ شده است و اختلاف سنی این‌ها بسیار زیاد است. معمولاً مشکلی ایجاد نمي‌كند. چه اینکه تا اکنون هم مشکل آنچنانی ایجاد نکرده است، به عنوان یک قاضی که سال‌ها با پرونده‌های مختلفی درگیر بوده‌ام من تا کنون نشنیده‌ام که معضل این چنینی پیش آمده باشد به غیر از یک مورد در این دوران که آن هم در یکی از شعب تهران بزرگ اتفاق افتاد. ولی تا کنون موردی مشاهده نشده است و اگر هم باشد بسیار بسیار محدود است. به این دلیل که اختلاف سنی زیاد است، دوم اینکه آن علقه عاطفی که ایجاد می‌شود روی همه این مسائل را می‌پوشاند. اگر هم وجود دارد تعداد آن خیلی اندک است و همانطور که در بعضی اخبار مي‌شنويم که بعضی اوقات این رابطه بین فرزند با پدر و مادر تنی و واقعی هم اتفاق می‌افتد. نمی‌شود ما به خاطر این احتمال ضعیف فرزند خواندگی را در کل منتفی اعلام کنیم یا اگر بناست اینطور بشود آن‌ها که ازدواج می‌کنند و اینطور مشکلات پیش می‌آید در مورد آن‌ها چه باید کرد؟ بالاخره یک درصدی است حتی برای پدر و مادر واقعی و فرزندانشان هم هست. اما این درصد‌ها اینقدر تعدادشان کم است که قابل چشم پوشی است.

یعنی این درصد میل به صفر می‌رسد و ناچیز است؟
تقریباً نمی‌‎توان گفت محال است اما ناچیز است.

تصور کنید که فردی كه به فرزندخواندگی گرفته شده است، و پس از آنکه وي بالغ شد پدر احساس می‌کند که نسبت به فرزند خوانده حس تمایل دارد، حال قانون چه تمهیداتی برای خیر و صلاح فرزندخوانده، اندیشیده است که پس از بلوغ برای او مشکلی پیش نیاید؟
در فقه ما که بعد به صورت قانون هم مصوب شد، فرزند خوانده از پدر و مادر خوانده ارث نمی‌برد، بر این اساس آینده این فرزند خوانده تحت شعاع قرار گرفته و ممکن است به خطر بیفتد. طفلی که وارد یک خانواده می‌شود،آینده مبهمی دارد. قانونگذار تدبیری در این مورد اندیشیده است، بر این اساس که ابتدا پیش از صدور حکم فرزند خواندگی از طرف دادگاه باید مالی با نظر قاضی به نام طفل ثبت‌شود که اگر در آینده پدر یا مادر خوانده فوت کرد این طفل یک پشتوانه مالی داشته باشد، لذا مشکل به این صورت با تدبیر قانونگذار حل شد.

یعنی اگر به هر صورت فرزند خوانده احساس کرد نمی‌تواند در آن خانواده زندگی کند یا اینکه پدر نخواست این فرزند باشد این فرزند از لحاظ اقتصادی تأمین باشد؟
بله، تأمین باشد همچنین از لحاظ روحی و روانی هم قانون در نظر گرفته است که کار‌شناسان بهزیستی به وضعیت فرزندخوانده سرکشی داشته باشند، دادستان هم به عنوان مدعی‌العموم و به عنوان رئیس امور حسبی می‌تواند کار‌شناس بفرستد یا از پدرخوانده یا مادر خوانده هم توضیح بخواهد ضمن اینکه کار‌شناسان بهزیستی می‌توانند از محل زندگی فرزندخوانده هم بازدید كنند.

حال یک سوال کلی تر در مورد بحث فرزند خواندگی اینکه آیا یک فرزند می‌تواند شخصا والد خود را انتخاب کند؟ یعنی پدر و مادری وارد مراکز نگهداری کودک می‌شوند و پس از مدت‌ها به یکی از این کودکان وابستگی پیدا می‌کنند، حال تقاضای فرزندخواندگی کرده‌اند آن فرزند می‌تواند این افراد را به عنوان پدر خوانده و مادر خوانده انتخاب کند؟ از لحاظ قانونی این اجازه برای او صادر شده است؟
ببینید دادگاه به فرزندخوانده‌ای که هنوز صغیر است این اختیار را نداده است اما سیستم اجرایی به نحوی تنظیم شده‌است که اگر این کودک به واقع پدرخوانده و مادر خوانده خود را نپسندد و پیش بینی شود که دچار مشکل در آینده مي‌شوند خود کار‌شناسان بهزیستی طی یک نامه‌ای به دادگستری اعلام می‌کنند که مصلحت نیست طفل را به این خانواده بدهیم. زیرا احتمال اینکه کودک در آن محیط آرامش داشته باشد خیلی کم است.

گفتید ماده ۲۷ قانون کودکان بی‌سرپرست و بد سرپرست در کمیسیون اجتماعی است؟ آیا کمیسیون قضایی نمی‌تواند در صحن درخواست بدهد که این ماده به کمیسیون قضایی بیاید؟
نه متأسفانه آیین‌نامه اجازه نمی‌دهد ورود كميسيون‌هاي قضايي به صورت فرعی است ولی کمیسیون‌های فرعی خیلی محلی از اعراب ندارند.

کميسیون قضایی می‌تواند به کمیسیون اجتماعی پیشنهاد بدهد؟
بله می‌تواند پیشنهاد بدهد اما تصمیم گیرنده کمیسیون اجتماعی است، ولی در مجموع این انتقاد به مجلس شورای اسلامی وارد است که حتی اگر این بحث ازدواج فرزندخوانده با پدر یا مادر خوانده حتی اگر از لحاظ فقهی هم مجاز باشد ما نباید در قانون می‌آوردیم و به نظر می‌رسد که از لحاظ بین‌المللی، اجتماعی، داخلی، انسانی و روحی و عاطفی کار جالبی نبود که مجلس انجام داد، هر چند مجلس مجبور بود نظر شورای نگهبان را تأمین کند، اما می‌توانست به شیوه دیگری این نظر را تأمین کند.

آیا کمیسیون قضایی پیشنهادش را به کمیسیون اجتماعی داده است؟
خیر کمیسیون قضایی به دلیل تراکم زیادی که در کمیسیون‌ها دارد به عنوان کمیسیون‌های فرعی در اصلاح قوانین وارد نمی‌شود.

ارسال نظر

  • رضا

    با این وضعیت دنیا به ما چه میگوید

  • hajiagha

    شما که ازادی بیان جدی ندارید در ایران اما فکر کنید یک نفر فتوا بدهد نوشیدن شراب انگور ایرادی ندارد و عرق سگی ایرانی چرا ...در هر دو صورت هر دو الکل دارند و حلت طبیعی فرد را بر هم می زنند منظورم عمل خلاف در کل خلاف است و بحث کردن ندارد

  • یک ایرانی

    من کاری به بحث حقوقی و شرعی قضیه ندارم که البته در جای خود خیلی هم مهم هستند؛ اما می دانم در عرف جامعه ما کسانی که نوزاد یا کودکی را به عنوان فرزندخوانده قبول کرده و پدرانه و مادرانه او را بزرگ می کنند، در حکم پدر و مادر او هستند و مجاز کردن ازدواج او (پس از بلوغ؟!) با پدر خوانده امری مشمئزکننده و مردود و زشت محسوب می شده است. اگر به این مباحث شرم آور پایان داده نشود علاوه بر تبعات خجالت آور بین المللی که هم اکنون هم فراوان در محافل مطبوعاتی و رسانه ها و سایتها و... خارجی به خاطر آن مارا به سخره می گیرند و البته قاطبه ملت ایران در داخل هم با آن مخالف هستند، از این پس دیگر هیج خانواده ای مخصوصا زنان خانواده هیچگاه حاضر به قبول نوزادان دختر به عنوان فرزندخوانده نخواهند شد. طبیعی هم هست. چه طور زنی می تواند نوزاد دختری را به عنوان فرزندخوانده قبول کند که می داند به احتمال قریب به یقین تا 15-20 سال آینده هووی خود او خواهد شد. والله برای مردان هم شرم آور است که با اطلاع از چنین برنامه ای ... حالابماند...

  • علي

    شرم آوره!!!! با اين كار معنويت و قداست اين كار خيرخواهانه از بين ميرود.

  • FARNAZ

    واقعااین كار شرم آور هستش.

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار