۱۰ باور غلط درباره باروري و ناباروري
پارسینه: تعريفي که بسياري از مردم ما از يک پزشک خوب و کاربلد دارند، گاهي آنچنان با باورهاي غلط و ريشهدار عجين شده که برخي پزشکان را مجبور ميکند از مسير درست تشخيص و درمان که بايد مبتني بر شواهد علمي باشد، دور شوند.
تعريفي که بسياري از مردم ما از يک پزشک خوب و کاربلد دارند، گاهي آنچنان با باورهاي غلط و ريشهدار عجين شده که برخي پزشکان را مجبور ميکند از مسير درست تشخيص و درمان که بايد مبتني بر شواهد علمي باشد، دور شوند.
هنوز هم هستند بيماراني که اگر پزشک برايشان لااقل 3 قلم دارو نسخه نکند، ميگويند: «متوجه نشد مشکلم چه بود؛ گفت دارو نميخواد ويروسه!» شايد همين تلقيهاي اشتباه است که باعث شده برخي پزشکان از طبابت اصولي فاصله بگيرند و به طبابت کاسبکارانه گرايش پيدا کنند...
البته دود اين باورهاي غلط هم مستقيم به چشم خود ما ميرود. شايد باورتان نشود اگر بگوييم فقط در يک نشست کوتاه که هفته گذشته در «سلامت» با دکتر رضا نصر، متخصص زنان و استاد دانشگاه لندن داشتيم، به 10 مورد از اين روشهاي درماني که به طور معمول توصيه ميشود و خانوادهها درباره باروري ميشنوند، اشاره شد.
آقاي دکتر! شما به برخي توصيههاي غلط اما رايج اشاره کرديد که معتقديد در حوزه باروري رخ ميدهد و شما بين برخي متخصصان زنان و زايمان، اين توصيههاي غلط را مشاهده کردهايد. خودتان مايليد گفتوگو را از کدام نقطه شروع کنيم؟
از توصيه به استفاده از قرصهاي جلوگيري از بارداري براي درمان کيستها! شواهد علمي ميگويد کيست تخمداني براساس ماهيتي که دارد، يا خودبهخود از بين ميرود يا نميرود و در اين بين مصرف قرص يا مصرفنکردن آن هيچ اثري ندارد. چندي پيش خانمي را سونوگرافي کردم. به او گفتم کيست داري اما خودش خوب ميشود، 3 ماه ديگر بيا براي سونوگرافي مجدد. کاملا متوجه شدم در کمال تعجب توصيه مرا پذيرفت و هفته گذشته که آمد، خبري از کيستها نبود. اصلا چرا بايد قرص جلوگيري از بارداري مصرف کرد آن هم در حالي که تاثيري در بهبود کيستها ندارد؟ حتي اگر اين قرص هيچ عارضهاي نداشته باشد که دارد، شواهد علمي ميگويد نبايد تجويز شود.
شايعتر از اين توصيه به استراحت مطلق براي جلوگيري از سقط است که رايج هم است. اگر هم پزشک چنين چيزي را توصيه نکند، به دردسر ميافتد. به قول يکي از دوستان ميگفت بيماري شکايت کرده که من سقط کردم و مقصر پزشکم است که نگفته استراحت مطلق کنم! اين فرهنگ استراحت مطلق براي پيشگيري از سقط به يک باور عمومي در فرهنگ ايران تبديل شده است.
ولي اين توصيه همه پزشکان زنان است.
بله، چون اگر بگويند شواهد علمي ميگويد استراحت آمار سقط را نه کاهش ميدهد و نه افزايش بسياري از بيماران باور نميکنند. متاسفانه خانمها نميدانند اين استراحت مطلق چقدر ميتواند خطرناک باشد چون به دليل ترشح هورمونهاي بارداري، بدن براي تشکيل لخته خون مستعدتر است.
اگر خانمها بدانند احتمال ايجاد و حرکت اين لخته خون در مسير عروق ريه و رگهاي عمقي پا بالاست و از مشکلات جدي تا خطر تهديدکننده حيات برايشان قابلتصور است، اصرار نميکنند استراحت کنند. اگر قرار باشد جنين سقط شود، ميشود؛ چه استراحت کنيد و چه نکنيد. اين را من نميگويم؛ علم پزشکي ميگويد.
پس به عقيده شما اين توصيههاي غيرعلمي، به خاطر تقاضاي مراجعان يا بيماران انجام ميشود؟
قصد ندارم برخي همکاران را تبرئه کنم ولي واقعيت اين است که بسياري از متخصصان به خواسته بيمار تن نميدهند. به نظرم عمده اين مسائل از تقاضا ميآيد. به خانم ميگويند شما بررسي شدهايد و دچار ناباروري بيدليل هستيد اما خانم داروي کلوميفن استفاده ميکند! اين دارو مخصوص تحريک تخمکگذاري است.
سوال اينجاست اگر 3 دليل عمده نازايي که سلامت اسپرم، تخمکگذاري و لولههاي رحم است بررسي شده و گفتهاند مشکلي از اين لحاظ نداريد و ناباروريتان بدون توجيه است، پس اين دارو چيست؟ آيا بيمار ميداند شواهد علمي ميگويند احتمال باردار شدن کسي که کلوميفن نخورده از احتمال باروري کساني که دارو مصرف کردهاند، با روشهاي کمکباروري بيشتر است؟ چرا بايد بيمار که خانمي 37ساله است 6ماه به حال خود رها شود، وقت تلف کنيم و به او دارو بدهيم؟ اگر قرار است بعد از اين 6 ماه آيوياف کند، چرا دارو بدهيم که شانس?اش کم شود؟ علاوه بر اين، چرا مانند کسي رفتار کنيم که بدون هيچ سردردي مدام استامينوفن ميخورد؟
انجام سزارين هم براي اينکه والدين ميخواهند تاريخ تولد فرزندشان روز خاصي باشد، يکي از اين نمونههاست!
اين کار اشتباه است. متاسفانه من در همين مدتي که ايران بودم، شاهد از دست رفتن دو نوزاد و بستري شدن آنها در آيسييوي مخصوص نوزاداني هستم که زودتر از هفته 39 بارداري متولد شدهاند. سزارين در کمتر از هفته 39 يعني قبول کردن احتمال آسيب به نوزاد به دليل مشکلات تنفسي.
در انگلستان اگر بيمار 38 هفته و 4 روز هم بيايد، حتما 3 روز باقيمانده را هم صبر ميکنيم زيرا صحبت در مورد خطر بيشتر است. حتي اگر اين احتمال 5 يا 6 درصد باشد، چرا بايد خطر کنيم؟ اينجا ديدهام گاهي مادر اصرار ميکند ميخواهم روز تولد بچهام فلان روز باشد. بعد دلايل پزشکي ميآورند که بيمار دچار مسموميت بارداري شده به همين دليل بايد زودتر فارغ شود ولي هيچ پروتئيني در ادرار يا مشکل فشارخوني نميبينيم و ته ماجرا ميرسيم به توافق براي ختم زودتر بارداري. مشکل رايج ديگر هم استفاده زياد از حد از روش آيوياف است.
بله، حتي گاهي متخصصي بنام درخواست خانمي که مشکل ناباروري ندارد اما تمايل دارد دوقلو يا سهقلو داشته باشد، مي?پذيرد و قرار آيوياف ميگذارد.
در انجام روش آيوياف آنچه از همه پرخطرتر است و بايد از نظر علمي از آن ترسيد، داروها و عوارضشان، بيهوشي يا مراحل گرفتن تخمک و کاشت جنين و حتي بارداري خارج رحمي نيست، خطر، سهقلو يا زيادتر شدن تعداد جنينهاست. بدن خانم آماده پذيرش يک جنين است و براي آن طراحي شده.
ما در بارداري طبيعي دوقلويي ترس زايمان زودرس، تولد بچههاي نارس که مشکل ريوي و تنفسي دارند يا دچار فلج مغزي و خونريزي مغزي ميشوند داريم چه رسد به قلهاي بيشتر اما چون مردم اينها را نميدانند و از صدها موردي که نوزاد چندقلو ميميرد يا دچار فلج مغزي ميشود و عارضه دارد، خبر تهيه نميشود و فقط شاهد خبر تولد 4قلوهايي که سالم دنيا آمدهاند، هستند، دچار اين اشتباه ميشوند و گمان ميکنند چقدر چندقلويي خوب است! از نظر طبي، چندقلويي از نواقص کار آيوياف محسوب ميشود چون مادر را در خطر مياندازد.
چرا ميگوييد از روش آيوياف زياد استفاده ميشود ؟
براي خانمي که سنش کم است و با اصلاح وزن، شانس بارورياش بالا ميرود، نبايد زود دست به روش باروري مصنوعي زد. 2 هفته قبل، خانمي را ديدم که شاخص توده بدني 15 داشت. به او گفتم شما که نزديک 30 سالتان است تا حالا از کسي توصيهاي براي چاق شدن نشنيدهايد؟ معلوم است که از نظر علمي اين خانم با وزن گرفتن هم عادتماهيانههاي منظم پيدا ميکند و هم تخمکگذاري و باروري طبيعي خواهد داشت پس ميشود يک سال يا 6 ماه صبر کرد.
نمونه ديگر خانمي است که چاق است. از نظر علمي اگر فقط 4 کيلوگرم وزن کم کند، ميتواند طبيعي باردار شود. همين امروز يکي از مراجعانم آمده بودند که بعد از کاهش وزن 15 کيلويي، با وجود ناباروري بدون علت، بدون هيچ دارو و لاپاروسکوپي و درماني باردار شدهاند.
پس صبر کردن هم يکي از توصيههاي علمي است؟
بله، توصيه به صبر کاملا علمي است. در اينجا آنچه زياد ميبينم، مواردي است که وقتي خانم دچار سقط ميشود؛ حالا يا خونريزي کرده يا جنين قلب ندارد و ... سريع براي کورتاژ برده ميشود در حالي که راهحل اول اين است که هيچ کاري نکنيم؛ صبر کنيم و نهايتا قرصي بدهيم که گردن رحم باز شود و خود رحم با انقباض، جنين 7 يا 8 هفتهاي را بيرون بدهد. در مرحله بعد، اگر هم قرار به کورتاژ باشد، بايد ساکشن کرد نه کورتاژ. همين امروز با خانم 38 ساله گرياني روبرو شدم که 2 بار سقط و کورتاژ داشت و به خاطر سوراخ شدن رحم و صدمه به غشاي داخلي آن و چسبندگي داخل رحمي در اثر کورتاژ، مشکل ناباروري پيدا کرده بود.
اينکه ميگويند 3 يا 6 ماه بعد از سقط بايد براي اقدام به بارداري صبر کرد، درست است؟
نه، شواهد علمي ميگويد هيچ تفاوتي نميکند شما بلافاصله بعد از اولين عادتماهيانه باردار شوي يا 6 ماه بعد. خانم و آقا بايد ببينند از نظر رواني آمادگي دارند يا نه وگرنه بدن خانم از نظر فيزيولوژيک بعد از يک بار عادتماهيانه پس از سقط، آماده است.
تا به حال به 7 مورد توصيه علمي اشاره کرديد. باز هم مورد شايعي داريم؟
بله، متاسفانه 3 مورد ديگر هم که به شدت رواج دارد در همين مدت اندک حضورم ديدهام.
اول جراحي واريکوسل است که در عمده مراجعان به کلينيک ناباروري ميبينم؛ آقا تحت جراحي واريکوسل قرار گرفته در حالي که از نظر علمي برداشتن واريکوسل در شانس باروري بياثر است و راهنماهاي علمي ميگويد نبايد آن را به بيمار پيشنهاد داد.
مورد دوم باز هم مردانه است؛ طبق معيارهاي علمي که سازمان جهاني بهداشت در سال 2010 اعلام کرد؛ ما با نگاه به آزمايش اسپرم يک آقا که به کلينيک ناباروري آمده، ميتوانيم طبيعي بودن تعداد آن را ببينيم اما به او گفتهاند اسپرمت ضعيف است! برچسب زدن به افراد با توجه به اين نکته علمي که ميدانيم چرخه توليد اسپرم در آقايان به بسياري عوامل وابسته است، درست نيست. آن مرد با مشکل رواني امکان دارد خانوادهاش را از هم بپاشد. اگر آقايي در يکي، دو ماه گذشته تب کرده باشد، سيگار و الکل مصرف کرده باشد، تحت استرس و تغذيه خاصي يا حتي ورزش باشد، ممکن است روي کيفيت اسپرم توليدياش اثر گذاشته باشد. پس کافي است از او بخواهيم شيوه زندگي خود را اصلاح کند و 2 ماه بعد آزمايش بدهد (عمر اسپرم 63 روز است) و بعد تصميم بگيريم چه کنيم.
مورد سوم هم در مورد توصيه به باردارشدن است. به خانم ميگويند روز تخمکگذاريات را حساب کن و همان موقع رابطه داشته باش در حالي که اسپرم بايد قبل از تخمکگذاري از رحم شنا کرده و بالا رفته تا به محض تخمکگذاري، آماده لقاح شود. اگر همان موقع تخمکگذاري رابطه زناشويي انجام شود، به خاطر اثر پروژستروني، موکوسي که در سرويکس وجود دارد، راه اسپرم را سد ميکند. عمر تخمک هم که 12 تا 24 ساعت بيشتر نيست و اسپرم گرفتار شده در اين زمان نميتواند شنا کند و از سرويکس بالا رود و به رحم و لولهها برسد تا با تخمک ملاقات کند. علاوه بر اين اسپرمها به زمان نياز دارند تا در دستگاه تناسلي زن مراحل تکميلي براي بارور کردن تخمک را طي کنند (اسپرم 3 تا 7 روز در بدن خانم زنده ميماند). توصيه عملي و علمي اين است که به خانمها بگوييم هميشه 14 روز قبل از عادتماهيانهتان روز تخمکگذاري شماست و بيشترين شانس لقاح براي شما 2 روز قبل از اين تاريخ است. شانس لقاح از 7 روز مانده به تخمکگذاري وجود دارد و 2 روز مانده به اوج خود ميرسد.
10 باور غلط در يک نگاه
1. اگر دقيقا زمان تخمکگذاري رابطهزناشويي داشته باشيد، احتمال بارداري?تان بالا ميرود.
2. انجام جراحي واريکوسل در آقايان احتمال بارداري خانم را بالا ميبرد.
3. بلافاصله بعد از سقط براي کورتاژ برويد.
4. رواج استفاده از آيوياف در خانمهاي جوان
5. ختم بارداري با سزارين قبل از هفته 39 بارداري
6. استراحت مطلق براي جلوگيري از سقط
7. بعد از سقط براي بارداري بعدي 3 تا 6 ماه صبر کنيد.
8. مصرف دارو و اتلاف وقت در خانم مبتلا به ناباروري بيعلت
9. مصرف داروي جلوگيري از بارداري براي درمان کيست تخمداني
10. چسباندن برچسب مشکلات اسپرم به مردان
منبع: هفته نامه سلامت
ارسال نظر