طنز/ حرفی نداریم ما برای گفتن!

داخلي/مجلس/روز

رئيس مجلس در حال تذكر به نمايندگان است . عده ای از نمایندگان به صورت ایستاده راه می روند و در حال لابی با خود هستند و عده ای هم پشت صندلي نشسته اند و در فكر خود در حال سرو سامان دادن به حوزه هاي انتخابی هستند. يكي از نمايندگان پشت تريبون است.

رئیس مجلس: بحث مهميه خواهشا سر جاتون بنشينيد ، نذاريد اسم ببرم ... آقای حدادعادل نذار اسمتو بگم! آقاي مطهري ، آقای بذرپاش!

نماينده يكي از شهرها: بله می گفتم، كار رو به جايي رسوندن كه توي صفحات مجازي عرض اندام می کنند، اگه جرات دارید به صورت واقعی عرض اندام کنید تا نشونتون بدیم.

رئیس مجلس: منظورتون فيس بوكه

نماينده يكي از شهرها: بله نمیخواستم زبونم به گناه آلوده بشه. متاسفانه تازگی ها برخی وزرا هم توی این شبکه های اجتماعی دیده شدن.

رئیس مجلس: آقای ظریف

نماينده يكي از شهرها: خواهشا اسم نبرید، شما از کجا می دونید؟

رئیس مجلس: دیشب یه پستی گذاشته بود ، لایک کردم!

نماينده يكي از شهرها: گفتی لایکو کردی کبابم. کار به حدی راحت شده که مردم هی فرت و فرت لايك مي زنن، انگار حق مسلمه! من نمي دونم اينهمه لايك رو مردم از كجا ميارن بعد ميگن گرونيه.

رئیس مجلس: نمایندگان خواهشا سکوت رو رعایت کنن، دیگه مجبورم اسم ببرم...آقای...

نماینده: من ؟!

رئیس مجلس: من که اسم نبردم. نه اون بغل دستی، اون ور...کنار دیوار

نماینده: اونجا که کسی نیست، بطری آبه!

رئیس مجلس: نه ...بگذریم، بفرمایید.

نماينده يكي از شهرها: آخرين پست یکی از وزرا رو شما ببينيد چيه (عینکش را می زند) سپیده دم اومد و وقت رفتن ، این مصرع حالا هیچی.....مصرع دوم حرفی نداریم ما برای گفتن! این توش کلی حرفه.

نماینده: اين كه مال يه كاربر ديگه س، به اسم اسي شهلا.

رئیس مجلس: خواهشا صفحات ديگه رو وارد ماجرا نكنيد وگرنه اسم می برم!

نماينده يكي از شهرها: حالا هر چی، من موندم با اینکه این بی صاحاب فيلتره ، معلوم نيست از كجا دخول انجام مي شه، سوالم اینه که واقعا تا كجا؟ تا يكي بیاد جلوگيري كنه؟

رئیس مجلس: بحث خوبی رو مطرح کردن، یه تنفس اعلام می کنیم تا همکاران یه سر به حوزه انتخابی شون بزنن. برگردن!

منبع: روزنامه قانون / ابوالفضل رودگر