طنز/ آدمهای «شعبان جعفری»
پارسینه: نزدیکترین زورخانه به کوچه مسجدجامع در بازار بینالحرمین و کوچه غریبان بود؛ اصطلاح بینالحرمین این روزها بسیار به کار میرود و منظور مسیر نسبتا جدیدی است که حرم حضرت امام حسین را به حرم حضرت ابوالفضل میرساند.
نزدیکترین زورخانه به کوچه مسجدجامع در بازار بینالحرمین و کوچه غریبان بود؛ اصطلاح بینالحرمین این روزها بسیار به کار میرود و منظور مسیر نسبتا جدیدی است که حرم حضرت امام حسین را به حرم حضرت ابوالفضل میرساند. اما آن روزها بازاری که مسجدجامع را به مسجد سلطانی وصل میکرد به این نام میخواندند.
زورخانه در کوچه ملک قرار داشت. ملک در تهران و در تاریخ فرهنگ و وقف از اهمیت ویژهای برخوردار است. آنجا منزل قدیمی حاجحسینآقا ملک بود که به سبک خانه مسکونیاش در مشهد ساخته بود و ویژگیهای بناهای دوره احمدشاهی را داشت. در همان محل کتابخانه و موزه ارزشمند ملک بنا نهاده شد و مرحوم ملک برای تدارک این آثار زحمت بسیار کشید و آثاری منحصربهفرد را جمعآوری کرد.
به هر حال زورخانه ملک در کنار همین بنای ارزشمند تاریخی و فرهنگی معاصر قرار داشت که حاجحسین ملک آن را ساخته بود و خود در آن ورزش میکرد و خیلی لوطیمسلک بود. قهوهچی محله ما و برادرانش، آقایان صادقی از پهلوانهای همین زورخانه بودند. نانواییهای آن روزگار تهران بیشتر سنگکی بودند و از سایر نانها خبری نبود.
نانوایی نزدیک خانه ما در بازار مسجدجامع بود که از صبح زود تا دیر وقت کار میکرد. بعضی شبها که مشتری عمده داشت نیز تا صبح به کار مشغول بودند، مثلا در ایام اربعین یا 28صفر یا شهادت امامرضا که در مجالس روضه خانوادگی ما مراسمی گسترده برگزار میشد و از عزاداران با آبگوشت پذیرایی به عمل میآمد.
آنها تا صبح پخت میکردند و من هم گاهی همراه بزرگترها دیروقت سری به آنها میزدم و به آنها خستهنباشید میگفتم. یاد عبدالله مستوفی میافتم که گفته است تهرانیها به خاطر ذوقی که دارند هر چیز کوچکی را منظوم میکنند. برای سفره آبگوشت منزل عمویم هم میگفتند: از نون زیاد سفره پیداست آبگوشت زقفاست واحسینا
ادامه دارد
منبع: روزنامه شرق/ احمد مسجدجامعی
ارسال نظر