"شهر موشها در خدمت آرمان صهیونیسم بود"
امروز از شبکه دو سیما جمهوری اسلامی، سینمایی "شهر موشها" پخش میشد. به یاد ایام قدیم برای تماشای اثر خانم "مرضیه برومند" پای تلوزیون نشستم. وقتی فیلم تمام شد با خودم فکر کردم که دیگر کدام یک از فیلم ها و کارتونها و عروسکیهای ایام کودکیام با مضمون خدمت به آرمان صهیونیسم ساخته شده و من با لذت و بی خبر از همه جا آن را تماشا کردم؟
داستان شهر موشها خیلی سر راست و بدون پیچیدگی درباره قومی آواره از موشهاست (قوم آواره یهود) که به زعامت معلمشان، (معلم یا مربی در یهودیت که یکی از صفات موسی است) رهسپار شهری می شوند که به تعبیر معلم دارای مغازههای زیبا و کوچههای تمیز و مملو از گردو و میوه است (نهرهای شیر و عسل وعده داده شده به یهودیان در سرزمین موعود) و این شهر را پدران و مادران این بچه موشها برای آنها بنا کردهاند (بنای معبد دوم) و مدتهاست که منتظرند (پس از ویرانی معبد و آوارگی بزرگ) که فرزندانشان به آنجا برگردند. البته مسیر هم بی خطر نیست و بسیاری قصد جان ایشان را میکنند که همیشه مسیحهایی (ماشیح) هستند تا این قوم برگزیده را نجات دهند. و در آخر به رودخانهای میرسند (رود نیل) و یک موجود مهیب و سیاه (فرعون) از پشت سر به ایشان میرسد و در نهایت در آب رو دخانه غرق میشود و این قوم به سلامت از رودخانه عبور میکنند و به شهر موعود میرسند و با استقبال پدران و مادرانشان مواجه میشوند و از میوهها و نعمتهای موجود منعم میگردند.
با تشکر از خانم مرضیه برومند و تشکر ویژه از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران!
این همه رو خودت فهمیدی یا کمکت کردند؟
بابا تو خیلی باحالی! یعنی اون تخیلاتت تو حلقم!اینقدر فکر نکن عزیزم میدزدنتا!!!
تا افرادی مثل این نویسنده تو مملکت داریم(اتفاقا زیاد هم هستن!)که این طور به همه چیز نگاه میکنند واز هر وسیله ای حتی برنامه کودک برای نشون دادن فکر کجشون استفاده میکنند نباید انتظار هیچ تحول مثبتی تو کشور بود
این اثر در روزهای سخت جنگ تحمیلی ساخته شده بود و داستان موش هایی بود شبیه بچه های ایران که در آرزوی زندگی آرام به دور از دست دشمن سیاه(صدام و ...)می خواست به سرزمینی بره و در سلامتی زندگی کنه.می بینید که اینطور هم میشه تفسیر کرد و اتفاقا به واقعیت نزدیکتر هست!!
چشم ها را باید شست.حالا باید هم نه ولی بد نیست از این افراط در اندیشه دوری کنید اندکی
نیاز به روان درمانی