گوناگون

سيزده اشتباه بزرگ زندگي

پارسینه: هر چند كه انسان‏ها در طول تاريخ اشتباهات كوچك و بزرگ زيادي را در راه رسيدن به موفقيت مرتكب شده‏ اند، اما چيزي كه مايه تعجب و شگفتي است اين است كه اين اشتباهات به كرّات در حال تكرار بوده، هستند و شايد در آينده‏اي نه چندان دور دوباره توسط نسل بعدي انسان‏ها تكرار شوند!

هر چند كه انسان‏ها در طول تاريخ اشتباهات كوچك و بزرگ زيادي را در راه رسيدن به موفقيت مرتكب شده‏اند، اما چيزي كه مايه تعجب و شگفتي است اين است كه اين اشتباهات به كرّات در حال تكرار بوده، هستند و شايد در آينده‏اي نه چندان دور دوباره توسط نسل بعدي انسان‏ها تكرار شوند!

با كمي مطالعه و تحقيق در مورد اين اشتباهات به اين نتيجه مي‏رسيم كه متأسفانه به جاي اينكه ميزان اشتباهات با افزايش درك و آگاهي انسان‏ها كاهش پيدا كند روز به روز در حال افزايش است.

هر چند كه انسان در حال حاضر در حال گذران عمر خود در عصري است كه به نام «عصر فضا» نام گرفته است؛ ولي دقيقاً مرتكب همان اشتباهات اخلاقي در راه رسيدن به موفقيت مي شود كه انسان‏ها در 2000 سال يا حتي قبل از آن مرتكب مي‏شدند.

امروزه خردمندان جوامع به اين باور رسيده‏اند كه تأمين سعادت و خوشبختي انسان تنها با كمك پيشرفت‏هاي علمي ميسر نبوده و تحقق كامل اين هدف تنها به افزايش معنويات در زندگي بستگي دارد.

تاريخ نشان داده است كه هر چند انسان‏ها در اعصار گذشته دانش و تخصص علمي كمتري داشته‏اند ولي در عوض از كيفيت روابط اجتماعي بسيار خوبي برخوردار بوده‏ اند.

در گذشته انسان‏ها براي برقراري ارتباط با يكديگر نياز به گذران دوره‏هاي آموزشي نداشته‏اند؛ ولي در عصر حاضر يكي ازبزرگ‏ترين مشكلات انسان‏ها اين است كه چگونه خود و احساسات انساني خود را نسبت به همسر، فرزندان، دوستان و سايرين بيان كرده و به راحتي بتوانند در محيط خانواده يا اجتماع با آنها ارتباط برقرار كنند.

اين موضوع از آنجايي حائز اهميت است كه عدم توجه به اين بحران! و صرف زمان براي مطالعه اشتباهاتي كه انسان‏ها براي رسيدن به موفقيت مرتكب شده‏اند، باعث كاهش كيفيت روابط فردي و اجتماعي انسان‏ها در آينده خواهد شد و زندگي معنوي و اجتماعي او را با خطرات جدي روبه‏رو مي‏نمايد.

متأسفانه شاهد اين موضوع هستيم كه فساد اخلاقي (از هر نوع) ناشي از استعمال روش‏هاي غلط براي رسيدن به موفقيت يا قدرت در جوامع انساني روز به روز در حال گسترش بوده و عدم تصميم‏گيري سريع و به موقع در مورد آن، اثرات سوء غيرقابل جبراني در تاريخ بشر بر جاي خواهد گذاشت.

امروزه خردمندان جوامع به اين باور رسيده‏اند كه تأمين سعادت و خوشبختي انسان تنها با كمك پيشرفت‏هاي علمي ميسر نبوده و تحقق كامل اين هدف تنها به افزايش معنويات در زندگي بستگي دارد.

هر چند كه خداوند متعال هيچ وقت انسان را در پيمودن راه زندگي در اين دنيا تنها نگذاشته و جوامع انساني را با فرستادن پيامبران و امامان مورد رحمت و هدايت خود قرار داده است، اما متأسفانه تعدادي از انسان‏ها با گمراه كردن ديگران هيچ وقت اجازه ندادند كه عظمت (الهي)، هدايت‏گر زندگي انسان‏هايي باشد كه در تلاش براي رسيدن به موفقيت بوده يا هستند و در اين بين تنها انسان‏هاي معدودي توانسته‏اند به نسبت استعداد و دريافت خود به درجه‏اي از كمال برسند.

به نظر مي‏رسد كه قرن بيست‏ويكم، قرني باشد كه انسان‏ها در آن گرايش بيشتري در مسير معنويات و اخلاقيات از خود نشان داده و از معنويت به عنوان آخرين سلاح بشريت براي بازگرداندن انسان به مدار اصلي انسانيت خويش استفاده نمايند.

چيزي كه مايه تعجب و شگفتي است اين است كه اين اشتباهات به كرّات در حال تكرار بوده، هستند و شايد در آينده‏اي نه چندان دور دوباره توسط نسل بعدي انسان‏ها تكرار شوند!

براي روشن‏تر شدن موضوع، بياييد نگاهي به تعدادي از اشتباهاتي كه انسان‏ها در طول تاريخ براي رسيدن به موفقيت مرتكب شده و مي‏شوند، داشته باشيم و اين‏گونه تصميم بگيريم كه نه تنها آنها را تكرار نكرده، بلكه قسم ياد كنيم كه آنها را يك به يك از زندگي‏مان حذف كنيم.

خوشبختي به قيمت بدبختي ديگران

قرن‏هاست كه بشر دچار توهم حزن‏آور و غم‏انگيزي در زمينه رسيدن به قدرت شده و همين توهم باعث بروز نبردهاي خونين و بي‏عدالتي‏هاي فراواني در سراسر جهان شده است.

توهم اين است كه تعدادي از انسان‏ها فكر كرده و مي‏كنند كه مي‏توانند از ضرر و بدبختي ديگران به خوشبختي برسند؛ به همين دليل در جست‏وجوي راه‏هايي براي سوءاستفاده و اغواي ديگران بوده‏اند. متأسفانه اين مشكلي است كه هنوز دست از گريبان تعدادي از انسان‏هاي تشنه قدرت و موفقيت برنداشته است.

بسياري از مردم احساس مي‏كنند كه مي‏توانند با خراب كردن ديگران يا خرده‏گيري از آنها به موفقيت برسند. يك ضرب‏المثل قديمي مي‏گويد «دو راه براي داشتن بلندترين ساختمان در شهر وجود دارد.

يكي اين است كه تمام ساختمان‏هاي بلند شهر را خراب كني و دوم اين است كه روي ساختمان خودت كار كني و آن را بلندتر كنيد»! اين مطلب دقيقاً در مورد مسائل سياسي، اقتصادي و زندگي شخصي تك‏تك انسان‏ها نيز صادق است.

نگراني از مسائلي كه خارج از كنترل شماست

نگراني ازمسائل خاصي كه با گذر زمان حل مي‏شود فقط نيروي انسان را هدر مي‏دهد. خداوند گاه معجزات خود را در مكان‏هاي باور نكردني و به دست افرادي دور از انتظار و در زمان‏هايي غيرقابل تصور به انجام مي‏رساند. زندگي نيز ما را دقيقاً به آن طرف راهنمايي مي‏كند، اما از راه‏هايي كه انتظارش را نداريم.

گاهي اوقات اين امر سبب گيج شدن ما مي‏شود و ما را به اشتباه دچار اين ترديد مي‏كند كه در مسير اشتباهي قرار گرفته‏ايم. ظاهراً مردم در دنياي قديم نيز انرژي فراواني را صرف نگراني در مورد اموري مي‏كردند كه خارج از كنترل آنها بوده است.

از آن زمان تاكنون نيز تغيير كمي در اين جهت ايجاد شده است. معلمي در اين خصوص گفته است: اول اينكه بي‏معني است در مورد چيزي نگران باشي كه كنترلي بر آن نداري؛ زيرا اگر تو بر آن كنترلي نداري، معني ندارد كه در مورد آن نگران باشي.

دوم اينكه اين هم بي‏معني است كه در مورد چيزهايي كه بر آن كنترل داري نگران باشي؛ زيرا اگر واقعاً كنترل داري، نگراني معنا ندارد.

عدم حذف غيرممكن در زندگي

روزي سرخپوستي تنها در جنگل گردش مي‏كرد. او يك تخم عقاب را روي زمين ديد و به خيال اينكه يك تخم‏مرغ معمولي است آن را در لانه يك مرغ گذاشت.

جوجه عقاب نيز همانند ديگر جوجه‏هاي مرغ از تخم بيرون آمد و مانند آنها شروع به راه رفتن و دانه خوردن كرد. يك روز زيباي بهاري، عقاب كوچك كه اندكي بزرگتر شده بود، متوجه پرواز پرنده زيبا و باشكوهي در آسمان شد.

پرسيد اين چه پرنده‏اي است؟ مرغ با مهرباني پاسخ داد. اين يك عقاب است. زيباترين و قدرتمندترين پرنده دنيا! عقاب كوچك با خود انديشيد كه چه‏قدر خوب بود اگر او هم عقاب بود و مي‏توانست مثل عقاب پرواز كند.

اما چون باور داشت كه يك جوجه مرغ معمولي است، خيلي زود همه چيز را فراموش كرد و تمام عمرش را مثل يك مرغ خانگي زندگي كرد!

جايي در مغز شما قرار دارد كه سال‏هاست در آن بذرهاي موفقيت خفته‏اند و حال آن‏كه اگر اين بذرها را در مغز خود فعال كنيد، با قدرت رشد خود مي‏توانند شما را به اوج برسانند؛ جايي كه كمتر كسي مي‏تواند تصور رسيدن به آن را حتي در خيال خود ببيند.

اگر شما طالب پيروزي هستيد اما فكر مي‏كنيد توانايي آن را نداريد، موفق نمي‏شويد. فراموش نكنيد كه ذهن نيمه‏هوشيار نمي‏تواند فرق بين افكار مثبت و منفي را تشخيص دهد.

تنها معيار ذهن نيمه‏هوشيار افكاري است كه شما بيشتر در مورد آنها فكر مي‏كنيد. اگر بيشتر به موفقيت فكر مي‏كنيد، ضمير ناخودآگاه شرايط دروني و بيروني را طوري تغيير مي‏دهد كه به خواسته خود برسيد.

اما اگر دائماً به مسائل منفي و ترس از شكست فكر مي‏كنيد، حتي اگر از بهترين امكانات هم برخوردار باشيد به علت تفكر منفي، خود شما خودتان را از درون شكست داده‏ايد.

بهتر است فراموش نكنيد كه ضمير ناخودآگاه كور است و نمي‏تواند ميزان دارايي يا كمبودهاي مادي شما را ببيند. او فقط احساس مي‏كند.

به هر موضوعي بيشتر فكر كنيد آن را در درون شما به صورت يك قانون درمي‏آورد.

براي رسيدن به موفقيت، تنها كلمه غيرممكن را از فرهنگ لغات زندگي‏تان حذف كنيد و ديگر و تحت هيچ شرايطي به او اجازه بازگشت ندهيد.

چون نمي‏توانيد كاري را انجام دهيد، فوراً برچسب غيرممكن بر آن نزنيد. زماني كه برادران رايت مي‏خواستند ماشيني بسازند كه در هوا پرواز كند، هم‏عصران او همه با هم يك‏صدا گفتند كه اين كار غيرممكن است.

ولي حالا هر كسي در هر جاي دنيا مي‏داند كه آنها توانستند با كمك يكديگر با تمام افكار عصر خود بجنگند و رؤيايشان كه فتح آسمان بود را به حقيقت تبديل كنند.

ترس از ريسك كردن براي پيروزي

آنهايي كه واقعاً قدر چيزهاي باارزش را مي‏دانند، حاضرند بهاي آن را نيز با جان و دل بپردازند. كسي كه آرزويي در سر دارد ولي حاضر نيست كه بهاي آن را بپردازد، فقط افسوس آن رؤيا را نصيب خود كرده است. هر چيز باارزشي قيمتي دارد.

اگر شيئي، مقام يا موفقيتي نظر انسان را جلب مي‏كند، بايد بهاي آن را بپردازد. ترس از شكست چيزي است كه انسان‏هاي بي‏شماري را از انجام كارهايي كه به آن علاقه دارند، دور نگه مي‏دارد. ترس از شكست مخصوص انسان‏هاي ساده ‏انديشي است كه فكر مي‏كنند بدون از دست دادن چيزي مي‏توانند چيزي را به دست آورند.

فراموش نكنيد كه براي به دست آوردن چيزي حتماً و حتماً چيزهايي را از دست مي‏دهيد. اين بسته به ارزش چيزي دارد كه مايليد آن را به دست آوريد.

گاهي اوقات ارزش چيزهايي كه به دست آورده‏ايد، بسيار بيشتر از چيزهايي است كه به منظور كسب موفقيت از دست داده ‏ايد.

اما گاهي اوقات هم ارزش چيزي كه به دست آورده‏ايد، بسيار كمتر از آني است كه شما بابت آن بهاي سنگيني را پرداخت كرده‏ايد. فكر نكنيد كه انسان‏هاي گذشته تمام سكوهاي موفقيت را از آن خود كرده و ديگر چيزي براي شما باقي نمانده است كه بخواهيد براي رسيدن به آن تلاش كنيد.

دنيا پر از فرصت‏هاي مناسبي است كه هنوز كسي در مورد آنها كاري انجام نداده است. شعار خواستن، توانستن را هرگز از ياد نبريد.

محدود ديدن

هيچ وقت فكر نكنيد كه به انتهاي خط رسيده‏ايد و ديگر كاري نمانده كه شما انجام نداده‏ايد. تا انسان، انسان است و دنيا، دنياست، هميشه فرصت براي انجام كارهاي خاص وجود دارد. هيچ مرزي و هيچ مانعي براي انسان‏هاي بااراده وجود ندارد.

انسان‏هاي بااراده هيچ‏وقت خود را محدود مرزهاي تعيين شده نمي‏كنند و با تمام كردن تحصيلات آكادميك، دست از تحصيل و پرورش ذهن خود برنمي‏دارند.

متأسفانه چنين قبول كرده‏ايم كه خواندن و مطالعه كردن فقط به منظور قبولي در امتحان و كسب مدرك بالاتر است و هنگامي كه مدرك مي‏گيريم، نياز به مطالعه تمام مي‏شود!! چنين تفكري نشانه سقوط شما در آينده‏اي نه چندان دور است.

اهداف شما قرباني افكار ديگران

تاريخ نشان داده است كه انسان‏هاي موفق كساني بوده‏اند كه حاضر نشده‏اند افكار خود را به هيچ قيمتي به ديگران بفروشند.

افراد موفق تاريخ همواره از ميان انسان‏هايي برخاسته‏اند كه افكار متفاوت و درستي را براي خود برگزيده‏اند و براي اثبات صحت و درستي آنها واقعاً تلاش كرده‏اند. انسان‏ها اكثراً خود را قرباني افكار منفي ديگران مي‏كنند.

نتيجه چنين اقدامي اين است كه ديگران به راحتي مي‏توانند افكار خود را به شما تحميل كنند. هيچ كس مايل نيست كه به او امر و نهي كنند و به او بگويند كه بايد چگونه زندگي كند.

يكي از علائم اختصاصي افراد اهل عمل اين است كه آنها هيچ علاقه‏اي به كنترل ديگران ندارند. شما بايد اين حقيقت را همواره به خاطر داشته باشيد كه خودتان بايد باغبان زندگي‏تان باشيد. هرگز سعي نكنيد كه سبك زندگي خود را به ديگران تحميل كنيد؛ حتي اگر شما خوشبخت‏ترين انسان روي زمين هستيد، هيچ‏وقت آنها را وادار نكنيد كه مانند شما زندگي كنند.

خودتان را از اين افكار زائد كه ديگران چه بايد بكنند يا نكنند، خلاص كنيد. زمان‏تان را صرف اجراي طرح‏هاي زندگي خودتان كنيد و كمتر ديگران را به پيروي از نحوه زندگي خود مجبور كنيد.

فكر كردن به محدوديت‏ها قبل از اقدام به عمل

يكي از نوابغ تاريخ با عمل خود اين تفكر زائد را بي‏اعتبار كرد كه براي رسيدن به موفقيت بايد از امكانات برخوردار بود. گاندي با ايماني كه به موفقيت داشت توانست كاري انجام دهد كه براي هميشه نام او را در تاريخ بشر زنده نگاه خواهد داشت.

او در مقايسه با همه هم‏عصران خود از قدرت بالقوه بيشتري برخوردار بود و اين در حالي بود كه او از مباني ظاهري قدرت مانند پول، ابزار جنگي، سرباز و... هيچ بهره‏اي نداشت.

او توانست بذر ايمان را در ذهن 200ميليون انسان بكارد و آنها را عليه دشمن بسيج كند و باعث استقلال كشورش گردد. او فراموش نكرده بود كه لزوماً هميشه قوي‏ترين‏ها يا ثروت‏مندترين‏ها پيروز نمي‏شوند. پيروز كسي است كه فكر مي‏كند مي تواند پيروز شود.

در عصري كه او زندگي مي‏كرد، ثروت‏مندان زيادي زندگي مي‏كردند؛ ولي كدام يك از آنها در تاريخ اين كشور، صاحب نام و اعتباري براي خود شده‏اند؟! او مي‏دانست كه ايمان تنها عاملي است كه به كمك آن مي‏تواند نيروي فراست الهي را در خدمت خود بگيرد. او چگونه به اين قدرت رسيد؟

باز كردن ذهن به روي هر نوع فكر

ذهن انسان مانند كندوي زنبور است. هيچ زنبور آلوده‏اي حق ورود به كندو را ندارد و هنگام ورود توسط نگهبانان كندو كشته مي‏شود.

اگر شما هم مي‏خواهيد طعم ثروت و موفقيت را بچشيد، بايد كندوي مغز خود را با افكار شاد و سالم پر كنيد تا بتوانيد احساس نشاط و شادابي را از آن به درون زندگي‏تان منتقل كنيد.

متأسفانه كندوي مغز انسان هيچ نگهباني ندارد كه مانع از ورود افكار آلوده به ذهن شوند. شما براي انتخاب افكارتان حق انتخاب داريد؛ ولي فراموش نكنيد كه ضمير ناخودآگاه انسان تفاوتي ميان انديشه‏هاي مخرب و سازنده قائل نيست. هرچه به او بدهيد، با آن تغذيه مي‏شود.

همه چيز به اين بستگي دارد كه به چه افكاري اجازه ورود به ذهن مي‏دهيد. زمان آن رسيده است كه ويزاي اقامت افكار منفي را در ذهنتان باطل كنيد و آنها را از ذهن خود خارج كنيد.

به ياد داشته باشيد كه افكار انسان قدرتي معادل نيروي برق دارند. اگر از نيروي برق درست استفاده كنيد، مي‏تواند باعث پيشرفت صنعت گردد؛ در حالي كه در صورت كاربرد غلط، مي‏تواند جانتان را از شما بگيرد. افكار انسان نيز دقيقاً چنين قدرتي دارند.

اگر از افكار مثبت استفاده كنيد، مي‏توانيد به اوج برسيد؛ در غير اين صورت هميشه در قعر باقي خواهيد ماند.

باور به شانس بد

ذهن نيمه‏هوشيار انديشه‏هاي منفي يا مخرب را درست به همان شكل انديشه‏هاي سازنده به عمل تبديل مي‏كند.

اين همان پديده غريبي است كه ميليون‏ها نفر آن را تجربه كرده‏اند و بسياري آن را بدبياري يا بدشانسي مي‏دانند.

اين در حالي است كه كسي بدشانس آفريده نمي‏شود. ميليون‏ها نفر از مردم كره زمين گمان مي‏كنند محكوم به فقر و شكست و ناكامي هستند.

احساس مي‏كنند نيرويي بر آنها حاكم است كه مانع از ابتكار عمل آنها مي‏شود.

اين در حالي است كه خود اين اشخاص باعث بدبياري خود هستند، زيرا ذهن خود را تحت تأثير باورهاي منفي قرار داده‏اند.

احساس دلسردي و نااميدي تمام وجودشان را پر كرده است و احساس مي‏كنند كه در اين دنيا هيچ چيز اميدبخشي براي آنها وجود ندارد و آنها همان كساني هستند كه محكومان ابدي سرنوشت هستند كه هيچ چيز از خودشان نداشته و مجبورند دوران محكوميت زندگي خود را در زندان دنيا سپري كنند! فيلسوفان و دانشمندان بسياري در طول تاريخ تلاش كردند به انسان بياموزند درمان مشكلات انسان از طريق تغيير ذهنيت او امكان‏پذير است؛ اما انسان‏هاي كمي موفق شدند صداي آنها را بشنوند و به گفتار آنان عمل كنند. هر چند كه آنها در زماني ديگر و شرايطي كاملاً متفاوت با ما زندگي مي‏كرده‏اند؛ اما صداي آنان هرگز خاموش نخواهد شد. شما هم مي‏توانيد آن را گوش كنيد فقط اگر واقعاً بخواهيد.

نديدن عواقب و پيامدها

اغلب اعمال انساني به صورت مقطعي و بدون فكر به آينده صورت مي‏گيرد. انسان‏هاي بي‏شماري وجود دارند كه بدون تفكر و پيش‏بيني عواقب احتمالي اعمال خود تصميم به كاري مي‏گيرند و در آخر هنگامي كه شكست به سراغ آنان مي‏آيد، انگشت اتهام خود را به سوي ديگران نشانه مي‏روند.

متأسفانه هنگامي كه انگشت اتهام خود را به سمت ديگران نشانه مي‏گيريم و آنان را به عنوان عاملان اصلي شكست‏هايمان معرفي مي‏كنيم، فراموش مي‏كنيم كه يك انگشت به سوي آنها و سه انگشت به سوي خود ما اشاره مي‏كند؛ اما ما فقط آن يك انگشت را مي‏بينيم!

در انديشه گذشته

مي‏گويند گذشته چراغ راه آينده است؛ اما اين به اين معني نيست كه اگر گذشته موفقي نداشته‏ايد، در آينده نيز بدبخت خواهيد بود.

به جاي اينكه بيشتر زمان خود را صرف فكر كردن به گذشته كنيد، خود را ترغيب كنيد كه به آينده مثبتي فكر كنيد. گذشته، همان‏طور كه از اسم آن پيداست، گذشته و به تاريخ پيوسته است.

به جاي فكر كردن به ناكامي‏هاي گذشته، براي آينده خود برنامه‏ريزي كنيد. اما فراموش نكنيد كه نبايد تاروپود آن از جنس گذشته باشد.

برنامه‏اي مي‏تواند شما را به خوشبختي برساند كه تاروپود آن از جنس آينده و اميد به موفقيت باشد. هنگامي كه براي خود برنامه‏ريزي مي‏كنيد، به ياد داشته باشيد كه خود شما مسئول تك‏تك اعمالتان هستيد.

پس هنگام تصميم‏گيري يك چشمتان را هم به آينده بدوزيد.

سطحي‏نگري

يكي از بزرگ‏ترين دلايل شكست انسان اين است كه معمولاً از روي ظاهر رقباي خويش در مورد توانايي آنان قضاوت مي‏كند.

هيچ كسي را در هيچ مقام و شأني نبايد دست‏كم گرفت. فراموش نكنيد كه ذهنيت منفي نسبت به ديگران هرگز نمي‏تواند باعث موفقيت شما گردد.

در هر كجاي اين دنيا كه زندگي مي‏كنيد، درسي از ايمان براي شما در نظر گرفته شده؛ فقط بايد چشم‏هايتان را باز كنيد و با تأمل به آنها نگاه كنيد.

از مناظر زيباي طبيعت گرفته تا كوچك‏ترين ماهي دنيا كه در اعماق اقيانوسي تاريك زندگي مي‏كند، هر كدام درسي از ايمان را در خود پنهان كرده‏اند.

تنها چيزي كه انسان به آن نياز دارد، اطاعت است. خداوند به تعداد تك‏تك انسان‏ها راهي براي رسيدن به موفقيت ترسيم كرده است.

هر كسي فقط بايد به دنبال راه خودش باشد.

تنها در صورتي مي‏توانيد راه حقيقي‏تان را در زندگي پيدا كنيد كه قبل از اين‏كه به سهم مادي خود از دنيا بينديشيد، به اين فكر كنيد كه "که هستيد" و هدف از خلقت شما در اين دنيا چه بوده است.

بايد به پاسخ اين سؤال برسيد كه خلق اين همه زيبايي براي چه بوده و در عوض خداوند از شما چه انتظاري دارد؟ علت اينكه بيشتر انسان‏ها در زندگي شكست مي‏خورند، اين است كه قبل از اين‏كه به اين موضوع بينديشند كه كيستند و براي چه آمده‏اند، به دنبال سهم مادي خويش از دنيا مي‏گردند و زماني متوجه اشتباه خويش مي‏گردند كه ديگر زماني براي جبران باقي نمانده است.

عبرت نگرفتن از شكست

هلن كلر چند روز پس از تولدش ناشنوا، نابينا و لال شد. به رغم اين همه بدبياري، او توانست نام خود را در ليست بزرگان تاريخ بشر ثبت كند.

او توانست با اراده خود ثابت كند كه اگر كسي خود را شكست‏خورده نپندارد، در شمار شكست‏خوردگان قرار نمي‏گيرد. براي رسيدن به موفقيت بايد به مطالعه شكست‏ها پرداخت.

بايد همانند كيمياگران قديم كه در جست‏وجوي راهي براي تبديل فلزات به طلا بودند، در جست‏وجوي هنري بود كه بتوان به كمك آن از شكست‏هايمان براي موفقيت‏هاي حتمي آينده‏ مان پله بسازيم.

بتهوون آهنگساز آلماني نيز ناشنوا بود؛ ولي به يكي از بزرگ‏ترين آهنگ‏سازان جهان تبديل شد. نام اشخاصي مثل بتهوون، هلن كلر و... تا دنيا باقيست، بر سر زبان‏ها خواهد ماند. زيرا آنها در ذهن خود رؤيايي ديدند و براي تبديل آن به واقعيت، از هيچ تلاشي كوتاهي نكردند.

حرف آخر:

چند هزار سال قبل، پيشينيان برجسته ما، روي همان خاكي راه مي‏رفتند كه ما امروزه راه مي‏رويم؛ از همان هوايي تنفس مي‏كردند كه ما امروز تنفس مي‏كنيم (آلودگي را فراموش كنيد)؛ همان ستارگاني را نظاره مي‏كرده‏اند كه ما شب‏ها به آن نگاه مي‏كنيم؛ از گرماي همان خورشيدي براي رشد محصولاتشان استفاده مي‏كردند كه امروز ما استفاده مي كنيم و آنها هم نگراني‏هايي را داشته‏اند كه امروز ما داريم. ب

راي رسيدن به موفقيت، بايد به مطالعه تاريخ پرداخت و اسرار پيروزي بزرگان تاريخ را لابه‏لاي صفحات پرگردوغبار آن خارج كرد. هدف از مطالعه تاريخ بايد رسيدن به اين فهم باشد كه اين متفكرين مي‏خواستند كه ما با چه چيزهايي آشنا شويم و از چه مسائلي براي رسيدن به موفقيت فاصله بگيريم.

اين ضرب‏المثل فرانسوي را به ياد داشته باشيد كه «غيرممكن، غيرممكن است» شما مي‏توانيد افكار منفي ـ كه همانند خاري هستند ـ را از مغزتان خارج كرده و به جاي آن گل سرخ بكاريد. در زمان چيدن خارها، ممكن است سختي‏هاي زيادي را تحمل كنيد؛ اما به اين موضوع ايمان داشته باشيد كه اگر بتوانيد سختي اين كار را تحمل كنيد، به زودي صاحب باغي مي‏شويد كه بوي خوش گل‏هاي آن تمام زندگي شما را تحت تأثير قرار مي‏دهد.


منبع: روزنامه همشهري


ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار