گوناگون

کالبدشکافي واپسين حضور اصلاح طلبان در قدرت: شورای شهر تهران

محمدعلي نجفي، معصومه ابتکار و احمد مسجدجامعي را يادتان هست؟ براي يادآوري عرض مي کنم دو سال پيش ما و يحتمل شما که داريد سطرها را مي خوانيد در يک هواي پاييزي نسبتاً سرد پاي يکي از صندوق هاي راي حاضر شديم و اسم آنان را به انضمام چند نفر ديگر نوشتيم تا شايد شهرمان بي آبادگران روي آباداني ببيند که فقط همين سه نفر- البته آن زمان چهار نفر بودند- از صندوق بيرون آمدند. اما اصلاح طلبان شوراي شهر پايتخت اين روزها چه مي کنند؟ شواهد حاکي از اين است که حال و احوال خوبي ندارند، دوستان دربند و روزگار پريشان احوال، آقاي شهردار که به مدد مرافقت با آنها بر مسند خود تکيه زده صلاح کار خود در آن ديده که از آنها دوري کند، رياست کميسيون اجتماعي و فرهنگي شورا را که مسجدجامعي آن را اداره مي کرد به مرتضي طلايي سپرده اند و در آخرين اتفاق فرمانداري تهران نامه يي برايشان نوشته است به اين مضمون؛ «با توجه به اقدامات اخير برخي اعضاي شوراي شهر در سرکشي از خانواده هاي آسيب ديده در حوادث اخير پس از انتخابات و ضرورت انسجام ملي و پرهيز از ايجاد تنش در سطح جامعه، خواهشمند است اعضاي محترم آن شورا از اقدامات ناهماهنگ (که مي تواند دامنه تنش و... را افزايش دهد) پرهيز کنند. بديهي است تداوم سرکشي ها در آتي به عنوان يک اقدام تحريک آميز تلقي خواهد شد که پيگيري آن ضرورت خواهد يافت.»

انتخابات خردادماه امسال تمام فضاي سياسي ايران را تغيير داد. هرچند اصلاح طلبان شورا پيش از انتخابات هم جايگاه چندان روشني در دستگاه عريض و طويل سياست در مديريت شهري تهران نداشتند ولي لااقل مناسبات آنان با شهرداري و اصولگرايان شورا و ايضاً آنها با اينها روشن بود. اصلاح طلبان در پيروي از يک استراتژي بلندمدت براي کنار گذاشتن تفکر خطرناکي که کشور را تهديد مي کرد، در يک حرکت تاکتيکي از حضور دوباره محمدباقر قاليباف در شهرداري تهران حمايت کردند. هم شهردار پايتخت مي دانست اين حمايت موقتي و از سر اجبار است و نقاط اشتراک او و اصلاح طلبان در کمترين حد ممکن قرار دارد و هم اصلاح طلبان مي دانستند نبايد به حمايت هاي قاليباف اميدوار باشند. يک رقيب مشترک آنان را دور هم جمع کرده بود که اگر کنار مي رفت به صورت منطقي تمام دلايل در کنار هم ماندن آنها هم از بين مي رفت. ياران نزديک قاليباف در شورا هم در اين حرکت کنار اصلاح طلبان قرار گرفتند تا ليدر سياسي خود را در مسند شهرداري بزرگ ترين شهر ايران ابقا کنند. اين تفاهم اگرچه کج دار و مريز پيش مي رفت اما در هر حال فرصت را از دولت براي عرض اندام در امور شهري گرفته بود. اما انتخابات رياست جمهوري شرايط را تغيير داد. قاليباف که جاي ورود به کارزار انتخابات را براي خود تنگ مي ديد به اميد پيروزي ميرحسين موسوي پشت سر او قرار گرفت و به اصلاح طلبان نزديک تر شد. چند تن از معاونان او به صورت رسمي در ستادهاي موسوي مشغول به کار شدند و حمايت پنهاني او از کانديداي اصلاح طلبان نمود بيشتري به خود گرفت. انتخابات برگزار شد. نام ميرحسين موسوي از صندوق هاي راي خارج نشد. مردم اعتراض کردند. دولت شهرداري را متهم کرد که در جمع آوري خسارات ناشي از اعتراض ها سهل انگاري مي کند تا چهره شهر آشوب زده به نظر آيد. ناگهان فايل صوتي انتقادات تند و تيز قاليباف از کابينه اول احمدي نژاد روي وب سايت ها قرار گرفت و در نهايت نقل قولي از قاليباف نقل مجالس شد که معترضان در راهپيمايي 25 خرداد را نزديک به سه ميليون نفر تخمين زده بود. همه اينها براي آنکه کسي از دايره اعتماد نظام سياسي خارج شود کافي است و البته شهردار تهران هم اين موضوع را با اشارات و کناياتي که از طرف برخي محافل مطرح شد زود دريافت.

حالا زمان اعتمادسازي است. قاليباف در ابتدا بايد حسابش را از اصلاح طلبان جدا مي کرد. انتقاد ها از تندروي ميرحسين موسوي و فاصله گرفتن او از رويه قانوني آغاز شد. شهردار تهران معترضان را دعوت به آرامش و توصيه به وحدت کرد. حضور ميليوني معترضان به انتخابات رياست جمهوري در روز قدس را محکوم کرد و در آخرين پله اصلاح طلبان شوراي شهر را به حاشيه راند تا وامداري خود به آنها را انکار کند. اما حالا اين پرسش پيش مي آيد که آيا اصلاح طلبان به حاشيه رانده شدند؟

حضور سياسيون باسابقه در شوراي شهر که به ژنرال هاي اصلاح طلب مشهورند هميشه يکي از انتقادهايي بود که از طرف بسياري از جريان ها ابراز مي شد. آنها معتقد بودند شوراي شهر جاي افرادي که خود را در جايگاه وزير مي بينند، نيست و بايد براي چانه زني با اصولگرايان کم سابقه يي که در شوراي شهر حضور دارند از افراد هم رديف آنها استفاده مي شد. اما با همه انفعالي که اصلاح طلبان شورا در دو سال گذشته تجربه کردند تحرک آنان در سه ماه اخير قابل توجه است. پيش از انتخابات انتظار مي رفت شهردار تهران براي اصلاح طلبان که نيروي اصلي حامي وي در شوراي شهرند امتيازات بيشتري قائل مي شد. اما نه تنها اين اتفاق نيفتاد که عملاً اصلاح طلبان شورا در تصميم گيري هاي شورا و شهرداري به حاشيه رانده شدند. با اينکه قاليباف به صورت پيوسته جلساتي با اصلاح طلبان شورا داشت اما در نهايت تصميمي را اتخاذ مي کرد که خود مي خواست و در پست هاي مديريتي هم تقريباً از هيچ اصلاح طلبي استفاده نکرد. اين موضوعات هرگز اعتراض اصلاح طلبان شورا را به دنبال نداشت، چراکه آنان اولاً قاليباف را در جايگاهي نمي ديدند که از او درخواست کنند و دوم اينکه هميشه معتقد بودند راي آنان به قاليباف به معني سهم خواهي نيست.

شرايط بعد از انتخابات اين فرصت را به اصلاح طلبان شورا داد تا باز هم به عرصه مورد علاقه خود يعني سياست بازگردند.

اما تشکيل کميته دلجويي از خانواده هاي آسيب ديدگان و کشته شدگان حوادث اخير که نگاه ها را به طرف اصلاح طلبان معطوف مي کرد از طرف دولت قابل تحمل نبود. از طرفي اصلاح طلباني عهده دار دلجويي از آسيب ديدگان شدند که اگرچه اين روزها بيش از ديگر گروه ها اقبال عمومي دارند اما خود از آسيب ديدگان جريان هاي بعد از انتخابات اند و از طرفي اين حرکت به کام ديگر رقيب دولت يعني شهردار تهران تمام شده است. اصلاح طلبان شورا هم در اين مقطع مانند ديگران روزهاي سختي را تحمل مي کنند ولي اين سختي اين ويژگي را دارا است که آنها تنها بازماندگان يک جريان سياسي ريشه دار در عرصه قدرت هستند که هنوز از شيوه هاي مدرن براي مديريت استفاده مي کنند. اما نامه فرمانداري نشان داد دولت در صورت ادامه يافتن فعاليت هاي اين گروه کوچک از برخورد با آنها ابايي ندارد و تداوم «سرکشي» از طرف اصلاح طلبان «به عنوان يک اقدام تحريک آميز» تبعات پيش بيني ناپذيري در پي خواهد داشت. بر اين اساس اصلاح طلبان شورا دو راهکار پيش رو دارند؛ اول آنکه صبر کنند تا شرايط ملتهب اين روزها بگذرد و تحرک خود را به حداقل ممکن کاهش دهند. آنها خوب مي دانند در صورت تن دادن به اين موضوع از حوزه تاثيرگذاري خود خارج مي شوند. اما راهکار دوم انجام وظايف نمايندگي و بي توجهي به خواسته هاي غيرقانوني طرف قدرتمند است. هرچند اين شيوه احتمالاً هزينه هايي خواهد داشت.

شوراي شهر تنها تريبون رسمي است که اصلاح طلبان در اختيار دارند هر چند اين روزها کمتر از آن استفاده مي کنند. بازي در شرايط سخت کار بزرگان است و گويا اصلاح طلبان ژنرال هاي خود را براي چنين روزهايي به شورا فرستاده اند.

نگران دوستان دربند

محمدعلي نجفي سال هاي حضور در شوراي شهر تهران را غالباً در آرامش سپري کرده اما آنجا که لازم بوده بي پرده سخن گفته است. سياست هاي شهرداري را نقد کرده، نحوه مديريت شورا را به چالش کشيده و در برابر خروج مديريت شهري از رويه قانوني ساکت ننشسته است. اتفاقات پس از انتخابات بر سکوت او افزوده است چراکه عضو مستعفي حزب کارگزاران و تدوين کننده سياست هاي اقتصادي مهدي کروبي دوستان زيادي در زندان دارد و رايزني هاي سياسي وقت بيشتري از او مي گيرد. عضو کميسيون برنامه و بودجه شورا ترجيح مي دهد در بين اصولگرايان نه آن چهره سياسي شناخته شده که فقط عضو شورا بماند و سياست ورزي خود را جايي خارج از چارچوب هاي شوراي شهر دنبال کند.

همدم خانواده هاي آسيب ديده

معصومه ابتکار يا همان خواهر مري روزهاي تسخير سفارت امريکا هنوز به همان اندازه پرتحرک است. پاي ثابت کميته سرکشي به خانواده هاي افراد آسيب ديده و کشته شده است و احساس خود را از اين ديدارها در وبلاگش مي نويسد. پيش از انتخابات در کميته محيط زيست شورا يکي از فعال ترين اعضاي اصلاح طلب بود و هر هفته جلسه هاي کميته را با حضور فعالان سرشناس محيط زيست برگزار مي کرد. دفتر او در شوراي شهر تهران درست کنار دفتر پروين احمدي نژاد قرار دارد تا شايد نقشه کوچکي از فضاي سياسي ايران بسازد. يکي مملو از آدم هايي که براي تبريک و شادباش مي آيند و ديگري محلي براي درددل خانواده هاي افراد کشته شده و دستگير شده تا شايد حرف هاي يکي از اعضاي اصلاح طلب شورا مرهمي باشد بر زخم هايي که التيام نمي يابند.

اصرار بر فعاليت هاي فرهنگي

احمد مسجدجامعي هنوز کار فرهنگي و هنري را بر هر کار ديگري ترجيح مي دهد. با اينکه تحولات پس از انتخابات و سعي شهردار تهران براي اعتمادسازي دوباره در نظام به قيمت کنار گذاشته شدن او از رياست کميسيون فرهنگي و اجتماعي شورا تمام شد اما وزير پيشين فرهنگ کشور دست از فعاليت هاي فرهنگي خود برنداشته است. دفتر او در سال هاي رياست او بر کميسيون فرهنگي شورا محل حضور هنرمندان سرشناس کشور و اهالي فرهنگ و هنر بود تا در زمانه عسرت محلي براي درد دل داشته باشند. او براي تحکيم مباني دموکراسي باز هم کار فرهنگي مي کند و انتخابات شوراياري ها را با همه مخالفت ها برگزار کرد تا بزرگ ترين پارلمان شهري کشور تشکيل شود.

يار از دست رفته

هادي ساعي را ديگر نه عضو اصلاح طلب شوراي شهر که بايد عضو ساکت و بي حاشيه شورا دانست که بيشتر وقت خود را صرف فعاليت هاي ورزشي مي کند. وجود نام ساعي در ليست 15 نفره اصلاح طلبان در انتخابات شوراي شهر مخالفان بسياري داشت چراکه منتقدان استفاده از چهره هاي ورزشي و غيرسياسي براي جلب آرا را شيوه يي پوپوليستي مي دانستند که بيشتر اصولگرايان از آن استفاده مي کنند. اما ساعي با سکوت وارد شوراي شهر پايتخت شد و دو سال را به سکوت گذراند و همچنان ساکت است. در واقع ساعي يار از دست رفته اصلاح طلبان است که اثرگذاري چنداني در سياست هاي شورا ندارد و حتي ديگر در جلسات فراکسيون اصلاح طلبان هم شرکت نمي کند. ورزش براي او از هر چيز ديگري جذاب تر است حتي اگر شهاب الدين طباطبايي مشاور ارشد او اين روزها در زندان باشد.

روزنامه اعتماد/حميدرضا ابراهيم زاده

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار