افشای قتل پژوهشگر وزارت دفاع + عکس
پارسینه: مردی که اقدام به قتل یکی از پژوهشگران وزارت دفاع کرده بود، دستگیر شد.
ماموران در ساعت 2 بامداد روز 12 اسفند سال 90 هنگام گشتزنی در مسیر شمال به جنوب بزرگراه چمران، زیر پل مدیریت خیابان اسلام آباد، به فردی مصدوم برخورد کردند که به حالت بیهوش، روی زمین افتاده بود که بدنبال آن موضوع به اورژانس اعلام کرده و فرد مصدوم به بیمارستان منتقل شد اما وی پیش از انجام هرگونه اقدام درمانی فوت کرد که برابر نظریه تیم پزشکی، علت مرگ اصابت ضربات جسم سخت به ناحیه سر اعلام شد.
با اعلام خبر به پلیس آگاهی، تیم بررسی صحنه اداره دهم در بیمارستان حاضر و ضمن انجام هماهنگیهای لازم با بازپرس شعبه پنجم دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده برای انجام تحقیقات پلیسی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهرانبزرگ قرار گرفت که با آغاز تحقیقات، کارآگاهان اداره دهم در اولین مرحله اقدام به شناسایی هویت مقتول کرده و در بازرسی از وی یک برگه بلیط صادره از سوی شرکتهای هواپیمایی که روی آن نام «عباسعلی - ج» درج شده بود، کشف کردند که همین موضوع سبب شناسایی هویت مقتول و خانواده وی شد.
خانواده مقتول پس از شناسایی هویت «عباسعلی - ج» 54 ساله، در اظهارات خود به کارآگاهان عنوان داشتند که مقتول برای شرکت در مراسم ختم یکی از بستگان، از تهران به زاهدان رفته بود و پس از پایان مراسم، در ساعت 22 شب یازدهم اسفندماه سال 90 با پرواز مسیر زاهدان تهران، دوباره به تهران بازگشت و در ساعت یک بامداد نیز رسیدن خود به تهران را به خانوادهاش اطلاع داده اما پس از آن دیگر تماسهای وی قطع و سرانجام تلفنهمراهش در ساعت 3 بامداد خاموش شد.
در تحقیقات از خانواده مقتول، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که وی در زمان مراجعت به تهران یک کیفدستی همراه خود داشته که کلیه مدارک شناسایی، کارتهای عابربانک، کارت سوخت خودرو شخصی و ... را در آن نگهداری میکرد و مشخص شد که کیفدستی مقتول مفقود و به احتمال بسیار زیاد سرقت شده است.
کارآگاهان اداره دهم در ادامه تحقیقات از خانواده و بستگان مقتول، ضمن انجام هماهنگیهای لازم به تحقیق از همکاران عباسعلی در وزارت دفاع پرداخته و اطمینان پیدا کردند که مقتول که دارای تحصیلات دانشگاهی در رشته الکترونیک بود، دارای حسن شهرت در میان بستگان، دوستان و همکارانش بوده و هیچگونه اختلاف شخصی یا مالی با فردی نداشته و همواره به عنوان الگوی مناسب رفتاری و کاری در میان اطرافیان و همکاران خود بوده است.
در شرایطی که هیچ گونه انگیزه اختلاف مالی یا شخصی در پرونده وجود نداشت و دلایل و مدارک نشان از سرقت کیفدستی مقتول داشت، کارآگاهان به بررسی تصاویر بدست آمده از دوربینهای مداربسته ترمینال فرودگاه مهرآباد پرداخته و سرانجام به شناسایی تصویر مقتول در زمان خروج از فرودگاه و سوارشدن به یک دستکاه خودرو سواری شدند.
با شناسایی خودرو، کارآگاهان ضمن شناسایی آخرین مالک خودرو به نام «پرستو - ر»، به تحقیق از وی پرداختند که پرستو در اظهاراتش با بیان این موضوع که چندی پیش خودرو شخصیاش را به صورت امانت در اختیار فردی به نام مسعود گذاشته، به کارآگاهان گفت: چندی پیش با پسری به نام مسعود آشنا شدم که مدعی بود پرسنل یکی از ارگانهای حساس نظامی است و حتی چندین بار نیز او را با لباس و تجهیزات نظامی ملاقات کردم تا اینکه مدتی پس از آشنایی زمانی که وی برای دیدن من آمده بود، به بهانه خرابی اتومبیل شخصیاش از من درخواست خودرو کرد و روز بعد نیز ماشین را برایم بازپس آورد.
این زن در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت: در آن زمان متوجه آثار جراحت روی دستانش شدم و علت بوجود آمدن زخمها را از او پرسیدم که مسعود مدعی شد که شب گذشته و در یک عملیات دستگیری مجروح شده و من نیز به واسطه صحبتهای قبلی، سخنانش را باور کردم اما مدت کوتاهی از آشنایی من با مسعود نگذشته بود که متوجه اظهارات دروغ و همچنین انجام برخی کارهای خلاف از طرف وی شدم که به همین علت بلافاصله ارتباطم را با وی قطع کردم.
با توجه به اطلاعات بدست آمده از پرستو، کارآگاهان اداره دهم هویت فردی به نام «میثم - ح» 31 ساله را شناسایی کردند که با بدست آمدن تصاویر میثم، پرستو وی را به نام مسعود مورد شناسایی قرار داد و کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که میثم با هویت مجعول پرستو را فریب داده است.
تحقیقات برای دستگیری میثم در دستور کار اداره دهم پلیس آگاهی قرار داشت که کارآگاهان اطلاع پیدا کردند میثم همزمان با زمان وقوع جنایت، از تهران خارج و مدتی را در یکی از شهرهای شمال غرب کشور سپری و مجدد به تهران بازگشته است.
تحقیقات برای شناسایی مخفیگاه میثم در تهران ادامه داشت تا این که کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که او مجدد مخفیگاهش در تهران را تغییر داده و در حال حاضر در شهرستان کرج منطقه مهرویلا مخفی شده است که هماهنگیهای لازم قضایی در این زمینه انجام و در شرایطی که میثم مجدد قصد جابجایی مخفیگاهش را داشت، سرانجام در 25 اردیبهشت امسال دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهرانبزرگ منتقل و در تحقیقات مقدماتی منکر هرگونه ارتکاب جنایت شد.
مقتول
کارآگاهان در ادامه تحقیقات اطلاع پیدا کردند که میثم نه تنها هیچگونه وابستگی به ارگانهای نظامی یا دولتی نداشته، بلکه اعتیاد شدیدی نیز به مصرف شیشه دارد که همزمان با دستگیری میثم، اموال کشف شده از مخفیگاه وی از قبیل لباس نظامی، شوکر و ... نیز به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل شد و در میان اموال، یک عدد قاب گوشی تلفنهمراه نیز وجود داشت که هیچگونه تناسبی با تلفنهمراه بدست آمده از میثم نداشت.
همین موضوع سبب دعوت پلیس از خانواده مقتول شد و آنان پس از مشاهده قاب تلفنهمراه بدست آمده از مخفیگاهِ میثم اعلام کردند قاب موبایل ، متعلق به تلفنهمراه مقتول است.
با توجه به دلایل بدست آمده میثم که چارهای جز بیان حقیقت نداشت به ارتکاب جنایت اعتراف و انگیزه خود را سرقت اعلام کرد و در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: به علت مشکلات مالی از جمله عقب افتادن اقساط خودرو تصمیم به سرقت گرفتم و چون از دوستانم شنیده بودم افرادی که با هواپیما به تهران مراجعه میکنند، غالبا پول زیادی به همراه دارند؛ به همین علت و به بهانه مسافرکشی به فرودگاه مهرآباد رفته و یک فردی شیکپوش و با ظاهری کاملا آراسته را که کیفدستی مشکی رنگی را روی دوش خود داشت، به عنوان مسافر و به مقصد ازگل سوار ماشین کردم که در اتوبان چمران از مسیر اصلی خارج و در حالی که ماشین در حال حرکت بود، درهای آن را قفل کردم که با اعتراض مقتول روبرو شدم.
متهم در ادامه اظهارات خود به ماموران گفت: در نزدیکی پل مدیریت، شوکر را از زیر صندلی راننده خارج و با تهدید از مقتول خواستم تا تمامی پولهایش را تحویل دهد اما او در برابر خواستهام مقاومت کرد که سرهمین موضوع با یکدیگر درگیر شدیم و با شوکر چندین بار به مقتول ضربه زدم که باعث بیحال شدن او شد و در حالی که دیگر قادر به مقاومت نبود، به محل کشف جسد منتقل و در آنجا اقدام به گشتن لباسها و کیف همراهش کردم اما تنها مبلغ 150 هزار تومان وجهنقد در کیفدستی و 50 هزار تومان نیز در جیب لباسش پیدا کردم و در حالی که به دنبال پول بیشتری بودم، متوجه شدم که مقتول در حال به هوش آمدن است که از ترس آن که مقتول مرا شناسایی خواهد کرد، با قاب آئینه داخل ماشین چندین ضربه به سر او زده و پس از بیهوشی، وی را از ماشین به بیرون انداخته و متواری شدم و پس از برداشتن وجوه نقد و گوشی تلفنهمراه، مدارک شناسایی را در کیف قرار داده و در سطل زباله انداختم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهرانبزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعترافات صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس پرونده صادر و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار کارآگاهان ویژه قتل پلیس آگاهی تهرانبزرگ قرار گرفت.
مقتول
متهم پس از دستگیری
منبع:
خبرگزاری ایسنا
ارسال نظر