گوناگون

هم‌آوازی قاضی، به‌آذین و یونسی در عرصه ترجمه ادبی

هم‌آوازی قاضی، به‌آذین و یونسی در عرصه ترجمه ادبی

پارسینه: ابراهیم یونسی یک پا نداشت، محمود اعتماد زاده به آذین هم یک دست ...

پارسینه- گروه فرهنگی: محمد قاضی، محمود اعتمادزاده (م. ا. به‌آذین) و ابراهیم یونسی سه تن از مترجمان ایرانی بودند که با اندکی اغماض به یک نسل تعلق داشتند. قاضی و اعتمادزاده در واپسین دهه سده 12 و ابراهیم یونسی در اولین دهه سده 13 متولد شدند اما چیزی فراتر از این هم نسل بودن آنها را به یکدیگر پیوند می‌داد.

محمد قاضی در مهاباد نزد یکی از دوره‌گردان کُرد، زبان فرانسوی آموخت و با تلاش‌های خود یکی از مترجمان کارکشته فرانسوی در ایران شد. اعتمادزاده در خیل دانشجویان بورسیه‌ای به فرانسه اعزام شد و پس از بازگشت در کنار فعالیت‌های سیاسی به ترجمه شاهکارهای ادبی از زبان فرانسه پرداخت. در این میان ابراهیم یونسی که سودای سیاست داشت، در جریان عملیاتی پیش از 28 مرداد 1332 زندانی شد و با حکم محمدرضا پهلوی بخشیده شد و با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم شد. وی در زندان ترجمه کردن آثار ادبی را شروع کرد و در مدت زمانی کوتاه به یکی از مترجمان برجسته ایرانی تبدیل شد.

محمد قاضی عاشق ترجمه بود و آرزو داشت 100 اثر را به فارسی بازگرداند اما تنها 68 اثر را به فارسی بازگرداند که به گفته اکثر منتقدان «دن کیشوت» و ترجمه او از آثار نیکوس کازانتزاکیس ماندگارترین ترجمه‌های او خواهد ماند. البته برخی‌ها مانند نجف دریابندری معتقدند که قاضی با ترجمه جزیره پنگوئن‌ها، اثر آناتول فرانتس، این نویسنده را در ایران احیا کرد.

محمود به‌‌آذین نزدیک به 20 اثر را ترجمه کرد که در میان این آثار مهمترین ترجمه وی «دن آرام» اثر شولوخوف است. کتابی که رهبر معظم انقلاب آیت‌الله خامنه‌ای آن را پیش از انقلاب مطالعه کردند و از آن به عنوان یکی از کتاب‌های برجسته ادبیات نام بردند. مقام معظن رهبری در دیداری که با مترجم داشتند عنوان کردند که این اثر را در جوانی مطالعه کرده‌اند و از نظر ایشان جلد اول این اثر کش فراوانی داشت و بسیار قابل تامل بود.



ابراهیم یونسی از دو مترجم دیگر پرکارتر بود و نزدیک به 80 اثر را ترجمه کرد اما به دلیل پراکندگی موضوعات شاید بهترین ترجمه‌های او از ادبیات کلاسیک جهان به آثار دیکنز و تامس هاردی بازگردد؛ آثاری که ادبیات کلاسیک انگلیس را به مخاطب معرفی می‌کند.

این سه مترجم برجسته علاوه بر شهرتشان در ترجمه آثار برجسته ادبیات جهان ویژگی مشترک دیگری داشتند که تا پایان عمر آنها را در کنار یکدیگر قرار می‌داد؛ محمد قاضی در سال 1354 دچار بیماری سرطان حنجره شد و تارهای صوتی خود را از دست داد و از آن به بعد با دستگاهی که نامش را «ماسماسک» گذاشته بود با دیگران صحبت می‌کرد. این دستگاه کوچک با دو باتری کوچک تغذیه می‌شد اما خوش مشربی قاضی به اندازه‌ای بود که یکی از دوستان وی معتقد بود مطمئنا این دستگاه با باتری تراکتور کار می‌کند.

به آذین در جریان اشغال ایران در 4 شهریور در بندر انزلی از ناحیه دست چپ دچار مصدومیت شد و این حادثه سرانجام به قطع دست وی انجامید. اما قطع دست وی منجر به کناره‌گیری وی از فعالیت‌های ادبی و سیاسی نشد بلکه با شوق و ذوق بیشتری به ترجمه متون پرداخت.

ابراهیم یونسی بعد از اقدام نظامی ناموفق زندانی شد و شبح مرگ بالای سر او به چرخیدن برخاست. اما یم اتفاق او را به زندگانی بازگرداند. یونسی پیش از این اقدام مسلحانه یک پای خود را در ارتش از دست داده بود و از این رو در دادگاه نظامی از مرگ تبرئه و به حبس در زندان محکوم شد. یونسی سال های بسیاری به زندان محکوم شد و در این فرصت ترجمه‌های بسیاری انجام داد.

ابراهیم یونسی یک پا نداشت، محمود اعتماد زاده به آذین هم یک دست نداشت، محمد قاضی هم که تارهای صوتی‌اش را از دست داده بود و قادر به تکلم عادی نبود. ابراهیم یونسی در این خصوص می‌گفت: ما می‌خواهیم یک گروه سه نفری تشکیل بدهیم. به آذین ویولن خواهد زد، قاضی آواز خواهد خواند و من هم در این گروه به حرکات موزون خواهم پرداخت.

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار