گوناگون

پایان عصر 'ساده‌انگاری'؟!

پارسینه: فقدان خرد در حل مشکلات شاید بهترین توصیفی باشد که بتوان از هشت سال صدارت محمود احمدی‌نژاد کرد. برای بسیاری از مشکلات پیش پا افتاده هم، در این سالها نسخه‌های 'ساده‌انگارانه' پیچیده شد و توپ مشکلات گوناگونی که هر دولتی در هر جای جهان به طور طبیعی با آن روبرو است، به زمین دیگر انداخته شد.

مدیریت و اقتصاد و فرهنگ و ... همه شد بازیچه دست خارجی و اجنبی و ما بی تقصیر در جزیره خویش به توجیه سوء برداشت خود از سامان جهان پرداختیم.

'ساده‌انگاری' بلای جان امروز ایران است. همچنان که ایران، محمود احمدی‌نژاد را بدرقه می‌کند به صفحات تاریخ، باید مقولاتِ احمدی‌نژادی همچون 'ساده‌انگاری' را به طور جدی دریابد و در کلام و گفتمان دیگرانی که ندانسته و دانسته به راه احمدی‌نژاد می‌روند، بازشناسد.

پیوند تندروی با ساده انگاری
تندروی از یک تناقض بزرگ رنج می‌برد. هم راستا کردن منافع 'پرده‌نشینان' با عقاید خدم و حشم در صحنه. از این رو است که 'پرده‌نشینان' قوه فهم و استدلال و داوری 'خدم و حشم' را کور کرده و آنان را در وادی 'ساده‌انگاری' رها می‌کنند تا با مشت گره کرده برای ارزش‌ها، ارز 'پرده‌نشینان' را تامین کنند.

این حکم ازلی تندروی است که آن پرده نشین باشد و جماعتی شاهد بازاریِ تامین منافع.

بدین ترتیب است که تندروها هم حنجرشان برای ارزشها بر می‌درند و هم تیشه به ریشه ارزش‌ها می زنند. هم داد حفظ نظام و ولایت فقیه سر می‌دهند و هم در کار سست کردن پایه‌های نظام‌اند.

آنچه در کار نیست خرد قضاوت‌گرِ دوراندیش که فریاد بر آرد که راه این نیست و بی‌راهه این است. 'پرده‌نشینان' منافع خویش را می‌نگرند و از داوریِ دوربین محرومند و صحنه‌داران فاقد قوه داوری.

که اگر بود داوری صائب، جهان آدمیان در اقتصاد و اخلاق و فرهنگ و سیاست هیچگاه لنگ نمی‌زد.

از این رو است که در سنت اسلامی آن همه بر تفکر تاکید می‌شود و بزرگان دین بارها جماعت مومنین را نهیب زده‌اند که بپرهیزید بپرهیزید از داوری زودهنگام.

داوری عجولانه و زودهنگام روی دیگر سکه 'ساده‌انگاری' است. ساده‌انگار یک جانبه به قاضی می‌رود و به سرعت حکم صادر می‌کند و سریعا حد را جاری می‌سازد. تا مبادا پیوندش با تندروی اندکی سست گردد.

مسیر دهکده 'ساده‌انگاران' نشانی سر راستی دارد و بسی سهل است رسیدن بدان جا. مختصات 'ساده‌انگاری' به زبانی صریح چنین است: قضاوت و داوریِ تک بُعدی و عجولانه، دیدیِ تا نوک دماغ و پیش پایِ خود و نادیده انگاشتن دیگری. (گویی جهان فقط مال آنان است و دیگران کودکان سرراهی این رباط!)

'ساده‌انگاران' اما نشانی ویژه بر چهره ندارند. و لزوما کم‌دانان و کم تجربگان خام دست، 'ساده‌انگار' نیستند. چه بسا که این خبط از استاد و دانشمندی فرهیخته و تیز هوش سر زند.

از سوی دگر لزوما 'ساده‌انگاران' آدمیان بدکردار و زشت‌خوی نیستند و از خوی بدشان نیست که دچار 'ساده‌انگاری' می شوند، بلکه 'ساده‌انگاری' فقدان قوه داوری صائب است.

بازشناسی 'ساده‌انگاری' اکنون یک تکلیف و وظیفه است بر دوش تمامی ما. نمی‌توان بار سنگین این اندیشه را بر زمین نهاد، باشد که ایران از دامن تندروی‌ها بیرون کشیده شود.

چند می‌گیری 'رای' بدی!
مرزهای 'سیاه‌نمایی' با 'واقع‌نمایی' قاطی شده است!
زنده باد کدام «بهار»؛ آقای احمدی‌نژاد! این بهار یا اون بهار
سکوت «تاکتیکی» یا «وحدت بخش»؟
افشاگری علیه «افشاگری»
چگونه به جنگ «اجنه» برویم؟
آن‌چه مردان سیاست را شایسته است
ریشه جدال لاریجانی‌ها با محمود احمدی‌نژاد
چگونه با اعصاب و روان مردم بازی می‌شود
اندیشه‌های دکتر سروش خطرناک تر است یا مرداک؟
از قلب شهر غافل شده‌ایم!
منبع: فرارو

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار