شطرنج روسی با مهرههای چینی
پارسینه: شطرنج آسیا وارد مرحلۀ جدیدی شده است و حرکت جدید حریف ایالات متحده، آن هم در در دوران انفعال انتقال قدرت در این کشور و در آستانۀ آغاز دوران ریاست جمهوری ترامپی که هم به تصمیمهای نمایشی و غیرمنتظره شهرت دارد و هم به دوستی همزمان با هند و روسیه، پیچیدگیهای این بازی را بیش از هر زمان دیگری ساخته است.
«سیاست ابهام ایالات متحده در آسیا در حال تغییر است و رفته رفته، مرزبندی دولتها در منطقه روشنتر و بلوکهای قدرت مشخصتر خواهند شد»؛ این گزاره، قافیۀ بسیاری از تحلیلهایی است که طی دوره دوم ریاست جمهوری باراک اوباما در مورد سیاست آسیایی ایالات متحده مطرح شده است. تا پیش از این، داغترین و هیجانانگیزترین رویداد مورد بحث در این حوزه انطباق تدریجی مرزهای منافع استراتژیک هند و ایالات متحده در منطقه بود. اما در هفتههای اخیر، رویدادهایی شکل گرفته است که میتواند پیشدرآمد یک موج خبری دیگر باشد.
جرقۀ این موج جدید زمانی زده شد که با فاصلۀ چند روز پس از حمله تروریستی در پایگاه نظامی اوری در هند که به پاکستان نسبت داده شد و با واکنشهای خشمآلود هند همراه بود، اعلام شد که روسیه و پاکستان برای نخستین بار یک رزمایش مشترک در منطقه برگزار خواهند کرد. این تصمیم در همان زمان هم واکنشها زیادی را در هند برانگیخت. بعدها کابلوف فرستادۀ ویژۀ رئیس جمهور روسیه به پاکستان، در سخنانی که به شکلی ذاتنما به لایههای زیرین تحرکهای جدید روسیه در منطقه اشاره داشت، مدعی شد روسیه هیچوقت از همکاری نزدیک هند و ایالات متحده شکایت نکرد و اکنون هند هم نباید از روابط روسیه و پاکستان که سطح بالایی هم ندارند شکایتی داشته باشد. اما این تازه آغاز یک ماجرا بود.
پس از این رزمایش مشترک که بعدتر روسیه به طور رسمی اعلام کرد تنها برای کمک به پاکستان در مبارزه با تروریسم برگزار شده است، روابط میان هند و پاکستان روز به روز پرتنشتر و پیچیدهتر شد و هند یک تلاش همهجانبه را برای به تعبیر خود، منزوی کردن پاکستان آغاز کرد. مودی در سخنرانی خود در سازمان ملل، پاکستان را «مادر تروریسم» نامید. پیش از آن، هند با فشار آوردن به کشورهای عضو گروه همکاری جنوب آسیا موسوم به سارک، نشست دورهای این گروه را در اسلام آباد منحل کرد. همچنین، مودی در نشست دورهای بریکس نیز تلاش کرد بیانیهای در محکوم کردن پاکستان با حمایت اعضا صادر کند که با عدم حمایت چین و روسیه موفق به این کار نشد. علاوه بر این، تلاشهای دیپلماتیک پشت پردۀ زیادی هم از سوی هند برای جلب حمایت کشورهای غربی در این درگیری منطقهای صورت داده شد. با این حال، حداقل در مورد روسیه هند به هیچ وجه موفق به پیشبرد اهداف خود نشده است.
بمب خبری اصلی زمانی بود که زمزمههایی از مشارکت و حضور روسیه در پروژۀ راهروی اقتصادی پاکستان-چین، CPEC، مطرح شد. این زمزمهها نخستین بار در نوامبر 2016 توسط رسانههای پاکستانی مطرح شد، اما سفیر روسیه هرگونه «مذاکرات پنهانی» میان دو طرف بر سر این موضوع را تکذیب کرد. همچنین، وزارت خارجه روسیه اعلام کرد احتمال پیوستن روسیه به CPEC تاکنون «مورد بحث قرار نگرفته است». با این حال، در همان زمان تأیید شد که روسیه قصد دارد دو میلیارد دلار در خط لولۀ شمال-جنوب پاکستان میان لاهور و کراچی سرمایهگذاری کند؛ پروژهای که پیشبینی میشود تا دسامبر سال آینده تکمیل شود.
چندی بعد و با وجود خودداری طرف روسی از تأیید این مسئله، موضوع CPEC یک بار دیگر و با اعلام خبر حضور وزیرخارجه پاکستان در نشست سه جانبۀ چین، روسیه و پاکستان در کابل، به تیتر اول رسانههای منطقه تبدیل شد. اواسط ماه دسامبر، رسانهها با انتشار این خبر، به نقل از الکساندر ددوف، سفیر روسیه در اسلام آباد اعلام کردند روسیه تمایل به «پشتیبانی جدی» از پروژۀ مورد بحث داشته و قصد دارد تا پروژۀ اتحادیه تجاری اوراسیا را از خلالِ راهروی اقتصادی CPEC، به بندر گوادر مرتبط سازد تا مسیر دسترسی آسیای مرکزی به آبهای آزاد فراهم شود. این موضوع، نیز در نشست سه جانبه 27 دسامبر مورد بحث قرار گرفت.
در هر حال، با وجود اظهار نظرهای ضد و نقیض مسکو، ظهور یک محور جدید با حضور پاکستان در منطقه دور از ذهن نیست و نشانههای نخستین آن قابل مشاهده است. صرف نظر از ناخرسندی شدید هند از این مسئله و ناکامی این کشور در منزوی کردن پاکستان با نزدیک شدن این کشور به روسیه، میتوان گفت مهمترین رانۀ روسیه برای ورود به محورِ چین-پاکستان، موازنه در برابر یارگیری ایالات متحده در منطقه است. اظهار نظر کابلوف در مورد همکاری با پاکستان و واکنش هند، به خوبی دلالت این موضع جدید روسیه را ابراز میکند. این میتواند سرآغاز یک حرکت استراتژیک از سوی مسکو باشد که به گرمی توسط چین و پاکستان مورد استقبال قرار خواهد گرفت. به این ترتیب، محورِ ایالات متحده، هند، ژاپن و استرالیا در جنوب و جنوب شرق آسیا با محور چین، پاکستان و روسیه به شکل مؤثرتری موازنه خواهد شد. از سوی دیگر، روسیه هم پس از دشواریهایی که به دنبال بحران اوکراین در مرزهای اروپایی در مقابل خود میدید، اکنون و به دنبال تشکیل اتحادیۀ اوراسیا در قفقاز و آسیای مرکزی، راه گریز دیگری را هم در مرزهای جنوبی خود و در آسیا خواهد یافت و این، برای تشکیل یک بلوک قدرت جدید در آسیا کافیست.
زمان مشخص خواهد کرد که آیا این حرکت روسیه یک ژست پوکرگونه برای زیر تأثیر قرار دادن غرب است یا تصمیمی استراتژیک برای تغییر موازنه در منطقه، اما به هر حال به نظر میرسد شطرنج آسیا وارد مرحلۀ جدیدی شده است و حرکت جدید حریف ایالات متحده، آن هم در در دوران انفعال انتقال قدرت در این کشور و در آستانۀ آغاز دوران ریاست جمهوری ترامپی که هم به تصمیمهای نمایشی و غیرمنتظره شهرت دارد و هم به دوستی همزمان با هند و روسیه، پیچیدگیهای این بازی را بیش از هر زمان دیگری ساخته است.
نویسنده: حامد عسگری
منبع: اینترنشنال
ارسال نظر